پربازدیدترین ها

سرویس: ویژه کد خبر: 180349 ۰۸:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۱

گزارش؛

ساپورت پوشی، مدگرایی یا هنجار شکنی؟!/ خواب زمستانی نهادهای فرهنگی کشور دربرابر فرهنگ غربی

بازی دراز1404: بسیاری از فرهنگهای برهنگی غرب امروزه درحال جولان دادن در بین جوانان ونوجوانانی است که حتی درشهرهای بسیارکوچک سکونت دارند ودراین رابطه نهادهای مرتبط بافرهنگ حجاب وعفاف درخواب زمستانی به سر می برند.

ساپورت پوشی، مدگرایی یا هنجار شکنی؟!/ خواب زمستانی نهادهای فرهنگی کشور دربرابر فرهنگ غربی

به گزارش بازی دراز، نوع پوشش جدید امسال عده ای از زنان و دختران که در بین مردم به "ساپورت پوشی" شهرت یافته، حرف و حدیث های زیادی را بوجود آورده است. عده ای معتقدند چنین پوششی خلاف هنجارهای متعارف اجتماعی و فرهنگی بوده و در دراز مدت ممکن است روابط سالم اجتماعی بویژه بنیان خانوادگی را دچار آسیب جدی کند.

پوشیدن البسه تنگ برای زنان و دختران از سوی غالب خانواده های ایرانی پذیرفته نیست و به گفته آنان باعث تحریک مشاهده گران شده، آنان را در معرض آسیب های اخلاقی و اجتماعی قرار می دهد.

مخالفان پوشش جدید، آن را نوعی محرک جنسی می دانند که زمینه را برای حدوث آسیب های اجتماعی مهیا می کند اما این نکته نیز در بررسی گرایش جوانان به این نوع پوشش یا دیگر پوشش های جدیدی که تطابق چندانی با فرهنگ رسمی و عرف جامعه ما ندارند حائز اهمیت است که محرک و نیاز انسان ها در دو سطح فیزیولوژیکی و سطح اجتماعی قرار دارد یعنی انسانها همانطور که به غذا و مسکن نیاز دارند به احترام و کسب پایگاه اجتماعی هم نیازمندند.

افراد در جامعه دارای پایگاه های اجتماعی گوناگون هستند، هر فرد در جامعه در مجموعه ای از موقعیت های اجتماعی قرار می گیرد که اصطلاحاً "شبکۀ پایگاهی" نامیده می شود. برآیند ترکیبی تمامی این پایگاه های اجتماعی، رفتار و موقعیت اجتماعی فرد را در جامعه تعیین می کند.

به سراغ بانوان سرپلذهابی می رویم تا نظر انها را درباره جویا شویم.

خانم محمودی می گوید: هر سالی که می گذرد، بدحجابی‌ها شکل و شمایل جدیدتری به خود می‌گیرند، تا جایی که دیگر با سری به مانتوفروشی ها متوجه می شویم که باید با چیزی به نام «دکمه» در مانتوها خداحافظی کنیم. مانتو هم دیگر معنای خود را از دست داده و بیشتر شبیه شنلی شده که تنها روی شانه ها آویزان می شود و از روبرو چیزی به نام «مانتو» دیده نمی‌شود.

وارد یکی از مغازه ها می‌شوم. قیمت ها از ۸۰ هزار تومان شروع و بنابر جنس و کاری که برده، گران تر می شود. فروشنده ها تلاش می‌کنند تا بفهمند دنبال چه مدل مانتو و یا ساپورتی هستیم. به یکی از آنها می گویم: ببخشید مانتوی دکمه‌دار می خواهم.

فروشنده جواب می دهد: آهان! اداری می خواهید؟ می گویم: مگر فقط در اداره باید دکمه دار پوشید؟

فروشنده می گوید: من نمی‌دانم خانم، مدل‌های ما همین هاست. جلویش بند دارد دیگر کسی دکمه‌دار نمی‌پوشد!

فروشنده دیگر می‌گوید: خیلی‌ها تازه می‌آیند می‌گویند مانتویی که همین بند را هم نداشته باشد ندارید؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

خرده فرهنگ ها در زندگی شهری با سه کارکرد مبارزه با احساس بیگانگی، تأمین نیازهای اولیه و اصلی و هویت بخشی جدید به کمک افراد شهری می آیند. به همین دلیل معتقدم "ساپورت پوشی" صرفاً یک خرده فرهنگ شهری است نه بیشتر. فرد در مواجهه با احساس بیگانگی از جامعه، به همرنگی اجتماعی روی می آورد، خود را در جامعه رها ساخته، به تعبیر عامیانه برای اینکه رسوا نشود، خود را همرنگ جماعت می کند.

وی دلیل دیگر بر انتخاب این نوع پوشش را، فرض بر مقاومت فرهنگی در برابر نهاد فرهنگ رسمی جامعه می داند و می افزاید: وقتی شخص دریابد که فرهنگ حاکم بر جامعه به دنبال مهار کردن او به تبعیت از هنجارهای تعیین شده از پیش است لاجرم دست به نوعی مقاومت فرهنگی در مقابل آن می زند. بویژه جوانان، تسلیم محض در برابر فرهنگ سنتی را برنمی تابند و مترصد فرصتی برای نمایش سرپیچی از هنجارهای موجود می مانند.

کارشناسان جامع شناسی معتقدند که ساپورت پوشی دقیقاً چنین ابزاری را در اختیار افراد می گذارد؛ برای یک دختر جوان دانشجو یا دانش آموز این نوع پوشش، فرصتی برای اعلان هویت مستقل اجتماعی از طریق درهم شکستن هنجارهای اجتماعی است. جوان یا نوجوان وقتی می فهمد که ساپورت پوشیدن زیر نگاه تیزبین دیگر کنشگران اجتماعی است متقابلاً با چنین پوششی سعی می کند سیگنال هایی دال بر محکوم ساختن هنجارهای سنتی و حتی مقبول اجتماعی را به بینندگان ارسال کند تا قرائت رسمی از فرهنگ غالب را نفی کرده باشد.

شلوار زنانه هم جای خود را به پوششی به نام «ساپورت» داده است، پوششی که علی رغم ترجمه آن هیچ حفاظتی برای شخص مصرف کننده ندارد و حتی جذاب تر از برهنگی برای افراد است. شال و روسری هم تنها تکه پارچه ای شده‌اند که وسط سر را می پوشانند و موها و گردن را جذاب‌تر از بی‌حجابی به نمایش می گذارند.


به سراغ خانم مانتویی که حدودا ۵۰ ساله‌دارد و مشغول انتخاب مانتوی مناسب برای دختر نوجوانش است می رویم ، وی درباره مدل های موجود مانتو در بازار می گوید: من خودم خیاطی می کنم و مانتوهای خودم را هم خودم می دوزم اما دخترم اصرار دارد که از مدل های مانتوی حاضری بخرد چون دوستانش این طور لباس می پوشند من هم سعی می کنم حداقل از بین مدل ها و رنگ های فعلی مدلی که کمتر جلب توجه کند را کمک کنم، انتخاب کند. ولی باید بپذیریم که با این وضع مغازه‌ها و جامعه، از دست پدر و مادر در نوع پوشش بچه ها کاری برنمی‌آید.

برآن شدیم تا با فروشنده نیز صحبت کنیم ، حسینی می‌گوید: ما به بازار نگاه می کنیم و مدل های مانتو را به مغازه می آوریم این مدلهای بدون دکمه و شنلی، ارزان تر هستند و رغبت بازار هم نسبت به اینها خوب است.


و اما آنچه در قانون قید شده است مسئولیت ۲۶ نهاد در رابطه با قانون گسترش حجاب و عفاف است اما همه تا حرف از برخورد با بدحجابی و گسترش عفاف در جامعه می شود انگشت به سمت نیروی انتظامی دراز می کنند برای اینکه مبادا مسئولان سایر دستگاه ها از صدا و سیما و وزارت ارشاد گرفته تا وزارت بازرگانی از خواب زمستانی در برابر بی حجابی های فصلی بیدار شوند.


آقای طلافروشی هم که خودش دختران نوجوان و جوان دارد، می گوید: من گاهی وقت ها از دیدن بعضی قیافه ها واقعاً می ترسم. بعضی از خانم ها که برای خرید می آیند ۱۰۰ لایه آرایش کرده اند یا لباس هایی می پوشند که من شرمم می آید به چشمم بخورد. باید اینها را از سطح جامعه جمع کنند وگرنه کل جامعه را فاسد می کنند.


خانم های بدحجاب عمدتاً بر این اعتقاد هستند که حجاب، امری شخصی است و آنها دوست دارند با ظاهری آراسته و زیبا وارد جامعه شوند، اما جدا از اینکه جامعه، فضایی عمومی با قوانین و هنجارهای خاص خود است بیشتر آقایان معتقد هستند که نگاهشان به این بد حجاب های رها در جامعه بیشتر از روی تعجب و تأسف است نه از روی تحسین به خاطر زیبایی!

دقت کنیم که چند سال پیش هم مانتوهای کوتاه رواج یافته بود که به آرامی از سوی استفاده کنندگان کنار گذاشته شد زیرا مد، زمانی بوجود می آید و مدتی بعد اضمحلال می یابد. رویکرد جوانان و بویژه دختران به استفاده از قلیان را می توان درهمین چارچوب تببین کرد.

فراموش نکنیم که  "ساپورت پوشی" در ذات خود گرایش به نوعی مد لباس است که امری عادی و رایج در جوامع امروزی تلقی می شود می افزاید: طبعاً پوشش صددرصد متناسب با هنجارهای فرهنگی و مذهبی در جامعه ما امری مطلوب، ایده آرمانی و هدف غایی است اما آنچه امروز به عنوان واقعیت موجود قابل مشاهده است؛ الگوپذیری کنشگران اجتماعی از رسانه های جمعی، تنوع طلبی و تغییر مداوم ذائقه در پوشش، غذا و تفریحات مدرن است.

انتهای پیام / ق