در اینکه اپوزیسیون جمهوری اسلامی حتی یکدیگر را هم قبول ندارند، شکی نیست. این روزها حتی کمتر کسی به رضا پهلوی بهعنوان فردی که بتواند عدهای را مدیریت کند نگاه میکند، چه برسد به رهبری یک کشور. همین وضعیت را میتوان به سایر جریانهای اپوزیسیون در همه ابعاد تعمیم داد.سال گذشته ویدیویی منتشر شد که در آن محمد صادقی میگفت «نیایید داخل، خودم را میاندازم پایین». البته او خودش را پایین نینداخت و توسط مأموران دستگیر شد. همان روزها عدهای با شیپور به دست، در رسانههای خارجی و فضای مجازی، از نگرانیهایشان درباره سلامتی صادقی صحبت میکردند.اما بعدها مصاحبهای از صادقی با بیبیسی فارسی منتشر شد که مشخص شد او در پاریس است. حالا همین فرد که خود را اپوزیسیون جمهوری اسلامی معرفی میکند، این روزها در فضای مجازی تصاویری از خلبانهای زن اسرائیلی با پسزمینه اف-۳۵ منتشر میکند؛ تصاویری که خود بهروشنی بیانگر موضع اوست، بهگونهای که انگار علاقهمند به نابودی ایران است. او حتی در پستی دیگر، با ادبیاتی نامناسب، درباره ایران و ایرانیها صحبت کرده است.در پستی دیگر نیز نوشته بود: «من با لباس اسرائیل با جمهوری اسلامی میجنگم.» این در حالی است که رژیم صهیونیستی در «دفاع مقدس ۱۲ روزه» نزدیک به یک هزار زن و کودک هموطنمان را به شهادت رساند.طنز ماجرا اما ادامهدار است؛ او در پست دیگری، توماج صالحی، نرگس محمدی و دیگران را خطاب قرار داده و با بهکار بردن واژه «جان» نوشته است: «یک فراخوان مشترک بدهید ببینیم چه میشود»، و در پایان افزوده: «مگه شما انقلابی و مبارز نیستید؟ از زندان و مرگ هم که نمیترسید به گفته خودتون، یالا دیگه بابا جان.»
همین نوع ادبیات نشان میدهد که در میان بخشی از بهاصطلاح اپوزیسیون نیز نوعی سردرگمی و آشفتگی جدی موج میزند که سربازان سایبریشان هم که تلاش در تولید محتواهایی علیه جمهوری اسلامی دارند هیچ برنامه خاصی وجود ندارد و با همین بیبرنامگی هم به دنبال انقلاب هستند.