بازی دراز 1404/ مراد از روابط دختر و پسر، رابطه ای است که خود رابطه، هدف است و مقدمه چیز دیگری نیست.
رابطه ای که خود رابطه هدف نیست، همانند رابطه و معاشرت دختر و پسری که نسبت خویشاوندی دارند و یا رابطه علمی، شغلی و اقتصادی بین دختر و پسر، اشکالی ندارد.
- در این رابطه، جنسیت طرفین، موضوعیت دارد؛ یعنی نگاه آن دو به هم، جنسیتی است.
- دراین رابطه، احساسات و عواطف طرفین، حرف اصلی را میزند.
- در این رابطه، یک در هم تنیدگی بین غریزه جنسی و قوای عاطفی طرفین وجود دارد و تفکیک آن دو در بسیاری از مواقع، امکانپذیر نیست.
پس منظور ما از رابطه و دوستی دختر و پسر، «رابطه ای است صمیمانه و گرم و اغلب پنهانی که احساسات و عواطف طرفین در این ارتباط، دخالت جدی دارد و نگاه آن دو به هم، نگاه جنسیتی باشد؛ نه نگاه پاک انسانی و اغلب از طریق دیدارهای مخفیانه، رد و بدل کردن نامه، تلفن و ... ایجاد می گردد».
سه دیدگاه در باره رابطه دختر و پسر وجود دارد:
- دیدگاه افراطی؛ در این نگرش، هر گونه ارتباطی با جنس مخالف، آزاد و بدون مانع است(رویکرد لیبرالیستی).
فروید و پیروان وی مدعی هستند که اخلاق جنسی کهن، بر اساس محدودیت و ممنوعیت است و تمام مشکلات بشر به دلیل ممنوعیت ها، محرومیت ها، ترس ها و وحشت های ناشی از این ممنوعیت هاست که در ضمیر باطن بشر جایگزین شده است.
برتراند راسل نیز همین مطلب را اساس قرار می دهد و در کتاب «جهانی که من می شناسم»، می گوید: «اگر از انجام عملی [رفتار جنسی] زیانی متوجه دیگران نشود، دلیلی نداریم که ارتکاب آن را محکوم کنیم».
- دیدگاه تفریطی؛ بر پایه این رویکرد، هر گونه ارتباط و پیوند با جنس مخالف، مردود و مورد نکوهش می باشد. این دیدگاه، نقطه مقابل دیدگاه افراطی است.
راسل در جای دیگر می گوید: «پدران کلیسا از ازدواج به زشت ترین صورت یاد کرده اند. هدف ریاضت این بوده که مردان را متقی سازد. بنابراین، میگفتند: ازدواج که عمل پستی شمرده می شد، بایستی منعدم شود».
- دیدگاه اعتدالی؛ بر اساس این دیدگاه، نه آزادی مطلق و رها پذیرفته شده است و نه محدودیت و منع هر گونه رابطه؛ بلکه ارتباط بین دو جنس مخالف، در یک چهارچوب مشخص، تعریف شده است.
ارتباط مجاز، ارتباطی است حداقلی و به دور از هر گونه انگیزه شهوی و عاطفی و رابطه ای است که در آن، نفس رابطه مقصود نباشد و نگاه دو جنس به هم، نگاه انسانی باشد و نه جنسیتی. دیدگاه اسلام، ناظر به نگرش سوم، یعنی دیدگاه اعتدالی است.

«روابط دختر و پسر، بیش از آن كه مفید باشد، تهدید كننده نهاد خانواده در جامعه به شمار میآید. با نگاهی به آمار میتوان دید كه آمار طلاق در بین كسانی كه قبل از ازدواج، ارتباطهای دوستانه داشتهاند، بالاتر است. از طرفی آشنایی و ارتباط دختر و پسر در محیط اجتماع، بیشتر از آن كه معرفتساز باشد، فروزنده هوسها و معرفتسوز است. عمدتاً دیده میشود فرد آن گونه كه هست، خود را نشان نمیدهد یا به سبب محبت و عشقی كه ایجاد شده، نمیتواند عیوب طرف مقابل و جوانب مختلف قضیه را بسنجد. بیشتر رفتارها در آشناییهای خیابانی به شكلهای تصنّعی ابراز میشود».
* عدم اسقبال از تشكیل كانون خانواده این گونه روابط و دوستیها، معمولا به انگیزه تفنّن و سرگرمی شكل میگیرد و در خلال آن از خودباوری و زودباوری دختران، سوء استفاده میشود. متأسفانه در بسیاری از موارد، تفاوت عشق و هوس، دیده نمیشود. عشق حقیقی و پاك، با هوسهای آلوده و زودگذر، تفاوت جوهری دارد. برخی از این روابط كه مبتنی بر هوسرانی و سرگرمی است، پس از مدتی، رو به سردی و افول مینهد. جاذبه و دلرباییها، مربوط به روزها و ماههای اول دوستی است؛ ولی دیری نمیپاید كه این روابط، عادی شده، به جدایی میكشد. حس تنوعطلبی انسان از یك طرف و فقدان عامل بازدارنده از طرف دیگر، باعث میشود كه برخی سراغ ازدواج و تشكیل خانواده نروند. جامعهای كه از تشكیل كانون خانواده استقبال نكند، هیچگونه ضمانتی برای رشد و شكوفایی فضایل انسانی در آن وجود ندارد. اغلب خوبیها و كمالات والای انسانی، در پرتو تشكیل خانوادهای سالم، به فعلیت میرسد.

* كمرنگ شدن ارزشهای مكتبی و فرهنگ اصیل ایرانی غرق شدن جوانان در عشقهای آن چنانی و دوستیهای ناباب، نتیجهاش دوری از معنویات و از دست رفتن ارزشهای انسانی و الهی است كه، نتیجهاش نابودی سرمایههای انسانی و بهترین فرصت برای رواج فرهنگ بیخدایی و ابتذال غرب و تسلط دشمنان دیرین اسلام و قرآن در كشور است.
* انحطاط اخلاقی شكلگیری شخصیت انسان، تابع نوع رفتار كسانی است كه با آنها رفت و آمد دارد. بنابراین، نوع دوست در تعیین سرنوشت و ساختن حقیقت انسان، بسیار مهم است. ریشه بسیاری از مفاسد اخلاقی از همین دوستیها و روابط، ناشی میشود كه سبب سقوط انسان در گناه و معصیت میگردد. ما نمونه بارز آن را در جوامع غربی شاهدیم.
سعيد شاويسي زاد-كارشناس ارشد روانشناسي باليني