اکبر اعلمی نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و از کاندیداهای اصلاحطلب ریاستجمهوری که صلاحیتش توسط شورای نگهبان مورد تایید قرار نگرفت به رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام نامه سرگشاده نوشت که متن کامل را در زیر میخوانید. با این توضیح که به جای چند جمله در پارگراف اول، و چند عبارت در سایر پارگرافها (…) آوردهایم که حتم میدانیم نویسنده محترم نامه و کاربران گرامی به دلیل محدودیتها و ملاحظات رسانهای، اقدام ما را بابت این حذفیات درک میکنند.
حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی
سلام علیکم
ردصلاحیت جنابعالی و تعداد قابل توجهی از رجال سیاسی و مذهبی کشور(………………..) اکنون باعث عاقبت بخیری شما در دنیای سیاست شد.
بله، ردصلاحیت رجال واقعی و واجد شرایط کشور توسط شورائی که طبق تصریح و تاکید واضعان قانون اساسی قرار بود از حقوق ملت در برابر دخالت اصحاب قدرت و دولت ها پاسداری کند و امروزه خود به مهم ترین نهاد نقض حقوق ملت و فرزندان فرهیخته ی آن تبدیل شده است، نه تنها موجب تضعیف موقعیت و اعتبار ردصلاحیت شدگان نمی شود بلکه بر ارج و قرب و منزلت آنان در نزد ملت هم میافزاید و در اثر دست رد زدن شورائی که رجل سازی از افراد گمنام و یا غیرواجد شرایط را پیشه خود ساخته است به رجال سیاسی و مذهبی کشور، آغوش یک ملت به روی آنان گشوده میشود.
در مثبت بودن تاثیر این برخورد شورای نگهبان، اشاره به همین نکته کافیست که در اثر این کاتالیزور، راقم به عنوان یکی از قدیمی ترین منتقدین شما در زمانی که در اوج قدرت بودید، امروز با فراموش کردن گذشته به یکی از دوستان و همراهان شما تبدیل شده است و مطمئن باشید که صدها هزار نفر از منتقدین و حتی مخالفین سرسخت شما هم مانند نگارنده دچار همین دگردیسی و تحول در رویکرد خود نسبت به هاشمی کنونی شده و ابهامات و نکات تاریک گذشته از جمله عدول از وصیت نامه بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی مبنی بر “آنچه به من نسبت داده شده یا میشود مورد تصدیق نیست مگر آنکه صدای من; یا خط و امضا من باشد با تصدیق کارشناسان، یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم”، را به تاریکخانه حافظه خود سپردند!
درواقع برای بسیاری از مردم ایران این واقعیت تلخ ثابت شده است که همدردی و هم صدائی با مردم و شریک شدن در غم هایشان، هرچند که کم و دیرهنگام باشد، اغلب به منزله سه طلاقه کردن اختیاری قدرت است، همچنانکه راه رسیدن به مدارج عالی قدرت و ثروت و حفظ آن گاهی مستلزم چشم پوشی از حقیقت، فدا کردن عدالت به پای مصلحت، مجامله و مداهنه گوئی برای ارباب قدرت و نادیده گرفتن مطالبات فروخورده و آرمان های محذوف یک ملت است!
وقتی ۲۱۱ تن از اعضای نهادی که خود را نماینده مردم میخوانند برای خوشایند ارباب قدرت و این که چند صباحی بیشتر عنوان نمایندگی مجلس را با خود یدک بکشند تا این حد با وظایف نمایندگی و سوگندی که در دفاع از قانون اساسی و حقوق ملت یاد کرده اند فاصله میگیرند و با صدور بیانیه ای به حمایت و قدردانی از عملکرد(……….) شورای نگهبان در ردصلاحیت ها میپردازند، میتوان فرجام این کشور و نظام حاکم را حدس زد و نباید انتظار داشت که جریان حاکم بجز سوگلی های مورد تائید خود، امکان حضور رجال سیاسی و مذهبی مقبول و یا مطلوب مردم را در آنچه انتخابات خوانده میشود فراهم سازد و پرواضح است که در چنین اوضاعی حتی در صورت تائید و به قدرت رسیدن چنین رجالی نیز بجز سنگ اندازی و کارشکنی ارکان دیگر حاکمیت، آینده دیگری در انتظار آنان نخواهد بود.
بنابر این شک نکنید که با ردصلاحیت شدن توسط شورای نگهبان شما نیز مانند رجال رد صلاحیت شده دیگر عاقبت بخیر شدید و آغوش ملت به روی شما گشوده شد و رد صلاحیت شما در حکم غسل تعمیدی بود که شورای نگهبان انجام داد و از این طریق اسباب پاکی و طهارت شما از هرگونه اشتباهات و خطاهای احتمالی گذشته و وقف نفس در راه خدمت به مردم و طاعت خدا در آینده را فراهم ساخت. باور کنید کم نیستند افراد واجد شرایطی که متفاوت با رویکرد (……) بعضی از اعضای شورای نگهبان میاندیشند و از عاقبت اقدام خود نیز نیک آگاهند، لیکن در هردوره از انتخابات ثبت نام میکنند تا پس از رد صلاحیت شدن از سوی این شورا ویزای ورود به قلب ملت را بدست آورند، فرجام شما نیز چنین شد! تولد سیاسی دوباره مبارک و راه نو متکی به مردم مستدام باد!