بازی دراز 1404/يكی ازراهکارهای پیشگیری از اعتیاد توجه به ارتباطات در روابط اجتماعی خصوصاً روابط درون خانواده است.

براي بررسی و تحليل هر پديدهای در جامعه می توان به سه سطح تحليلی اشاره كرد: سطح خرد، ميانه و كلان.
سطح خرد كه همان بررسی پديده بصورت فردی است، سطح ميانه ، سطح ارتباطات و سطح كلان بررسی پديده در كل جامعه میباشد. زمانیکه صحبت از خانواده به میان می آید بعبارتی تأكيد بر سطح ميانه يعنی ارتباطات و روابط اجتماعی داريم. اين مهم به اين معنا نیست كه دوسطح ديگر نقش و اهميت چندانی ندارند بلكه همواره برای رسيدن به پاسخ يك مسأله راهحلهای متفاوتی وجود دارد.
لذا يكی ديگرازراهکارهای پیشگیری از اعتیاد توجه به ارتباطات در روابط اجتماعی خصوصاً روابط درون خانواده است چرا كه خانواده بعنوان اولين و مهمترين منبع روابط اجتماعی براي جوامع انسانی بوده و دراهميت و نقش آن بر انسان نمیتوان شك نمود.

درهرخانواده شرایط و ویژگیهایی وجود دارد که میتواند کودکان و نوجوانان را به مصرف مواد مخدر تشویق کند یا آنها را از خطر سوء مصرف مواد دور نماید.
عوامل خانوادگی که ممکن است باعث افزایش خطر مصرف مواد درکودکان و نوجوانان شود، دامنهی گستردهای مانند عوامل ژنتیک، مصرف مواد در والدین، مصرف مواد در خواهران و برادران، مدیریت نادرست خانواده، کمبود نظارت بر اعضای خانواده، بیتوجهی والدین به مشکلات فرزندان، تعارضات خانوادگی به ویژه طلاق و جدایی والدین، سوءرفتار جنسی یا بدنی، مشکلات اقتصادی و بیمیلی فرزندان به والدین را شامل میشود. این ویژگیها عوامل خطری هستند که در بسیاری خانوادهها وجود دارند و میتوانند اثر بسیار مخربی بر فرزندان بر جای گذارند.

با نگاهی تخصصی به كاركردهای خانواده درجوامع فعلی، به نظر میآيد كه بسياری از اين كاركردها دستخوش تغييرات و تحولات زیادی شده اند اما برخی از اين موارد هنوز هم نقش بارزی در خانوادهها و جوامع ايفا مینمايند.
يكي از كاركردهای مهم خانواده عطوفت، محبت و روابط اجتماعی درون خانواده است. با توجه به كاسته شدن از وظايف خانواده در كاركردهای ديگري نظير: كاركرد اقتصادی، آموزشی و … همچنان كاركرد فوق نقش بارزی در درون خانواده ایفا می کند.
رفتاروعملكرد هر انسانی نشأت گرفته از ساخت شخصيتی فرد است. بنابراين، محروميت افراد از ارضای نيازهای سه گانه امنيت، نیاز روحی-عاطفی و نیاز احترام و ارزش ، ساختار شخصيتی ناقص و يا نادرستی را در افراد ايجاد می كند كه اين ساختار شخصيتی، الگوهای رفتاری نامناسب و نامتعادلی را برای فرد شكل میدهد.
با توجه به اينكه ساخت شخصيتی افراد در دوران كودكی از اهميت فراوانی برخورداراست لذا تجارب نخستين ايام كودكی نقش مهمی درشكلگيری شخصيت انسانها ايفا میكند بنابراين توجه و پرداختن به اين مهم جهت داشتن انسانهايی متعادل و سالم در جامعه از اهميت بالايی برخوردار خواهد بود.

انتهای پیام / ق