پایگاه خبری تحلیلی بازی دراز
۱۳:۴۶ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۸
اتفاقی که میتواند ایران را جهانی کند/ آقای کیروش لطفا همین روش را ادامه بدهید
بعد از پيروزي حساس صفر – يك در زمين قطر توجه به نكاتي چند ضروري است. يكي از نكاتي كه سببساز اين پيروزي شد و ديگري مسائلي كه لازم است رعايت شود تا ايران دو گام باقيمانده تا راهيابي مستقيم به مرحله نهايي جام جهاني بيستم را هم با موفقيت بردارد و اجازه ندهد كه كار به مرحله پليآف بكشد كه طولانيتر و نامطمئنتر و ظاهرا بيعاقبتتر است.
1- تدبير كارلوس كیروش براي تكيه بر بازيكنان بيشتري از استقلال، قهرماني ليگ داخلي و تنها نماينده ايران در مرحله يكچهارم نهايي ليگ قهرمانان آسيا اثر مثبت خود را گذاشت و باعث شد تيم ملي هماهنگتر و راحتتر كار كند و اهداف تاكتيكي سرمربي پرتغالياش را موفقتر به اجرا بگذارد.
شايد همه از قبل هم متوقع بودند كه حيدري، منتظري، نكونام و جباري فيكس باشند اما استفاده از صادقي و بيكزاده چيزي بود كه برخي انتظارش را نداشتند. يك دليل عمده كارآيي ما در كارهاي دفاعي در اكثر دقايق بازي و دفاع فشرده و چند لايهمان اين بود كه تقريبا تمامي نفرات آن از يك باشگاه بودند و كاملا يكديگر را ميشناختند. در اين ميان لابد امير قلعهنويي هم بسيار خوشحال است كه بيكزاده نيز بازي كرده زيرا سند درست بودن تشخيص او در مقابل نظريه برخي از هواداران استقلال است كه اين پيستون چپ را هنوز هم نميپسندند.
2- تيم ملي لزوما زياد حمله نكرد و انرژياش را روي چيزي نگذاشت كه شايد برايش بيثمر ميبود بلكه شرايط را كنترل كرد و در انتظار فرصت نشست كه سرانجام نصيبش شد.
اين خوشبختانه يا بدبختانه از اصول فوتبال روز جهان است كه توصيه ميكند وقتتان را روي چيزهايي نگذاريد كه بعدا به هيچ گرفته خواهد شد، منجمله ارائه بازيهاي زيبا و بسيار تهاجمي و فقط نتيجه بگيريد؛ با هر تاكتيكي و به هر وسيلهاي.
3- اتحاد در ميان نفرات تيم ملي و حضور جانهاي متعدد در يك پيكر روحي واحد، نشان از اين داشت كه همگي ميخواهند تيم ايران سرفراز باشد و اين روحيه حتي از بازي همگون و واحد تيم ملي نيز مهمتر و اميدبخشتر بود زيرا تا چنين روحيهاي هست ميتوان مسابقاتي از اين دست و حتي مهمتر از آن را فتح كرد.
4- به رغم تلاش و دوندگي زياد نفراتمان، خط مياني ما چنان مشغول اداره ميدان و رتق و فتق امور بود كه ميزان خلاقيت و بازيسازي موفق رو به جلوي آن به حداقل رسيده بود. اين شايد در دوحه جواب بدهد اما بعيد است براي ميدان اولسان و در زمان رويارويي با تيم حرفهاي و «كلاس بالاتر» كره جنوبي جوابگو باشد.
5- زهر و خطرسازي خط حمله ما چيزي نزديك به صفر بود. هر چند بردن مسابقهاي كه در آن فقط دو سه فرصت گلزني جدي ايجاد كرديم، از ديدگاهي نشانگر حرفهاي بودن تيم ماست اما در هر ميداني با چنين خط حملهاي و با اين تعداد بختآفريني نميتوان پيروز شد. كروش آنقدر به كنترل اين ميدان و گل نخوردن ميانديشيد كه حمله را در درجه دوم اهميت قرار داده بود اما همه حريفان ما در سطح قطر نيستند كه هر چند بهتر و يكدستتر از گذشته شده اما بازي سهشنبه شب هم نشان داد كه هنوز به لحاظ كارآيي و كلاس، يكي دو درجه زير دست ما قرار دارد.
6- اكتفاي كره جنوبي به نتيجه مساوي (يك – يك) در زمين لبنان برخلاف باور بسياري از مردم نه به سود ما بلكه از ديدگاهي به ضرر ما تمام شد زيرا اهميت 6 امتياز پيشروي كرهايها منجمله 3 پوئن ديدار 28 خردادماه با ايران را برايشان بيشتر كرد. به نفع ما بود كه كره، لبنان را ببرد و سپس ازبكها را هم شكست بدهد تا وقتي در اولسان روبروي ما ميايستد با داشتن 16 امتياز مجوز صعود را در جيب داشته باشد و مقابل ما بيتفاوت و كم انگيزه بازي كند و در چنان حالتي شانس ما براي رسيدن به خواستهمان بيشتر بود.
البته ايران در صورت ارائه يك بازي محكم و پرقوام ديگر در اولسان براي كسب مجوز صعود در آنجا برابر هر مدل و گونهاي از تيم كره هم شانس خواهد داشت اما از دست رفتن 2 امتياز كرهايها در بيروت به اين معنا است كه كروش هم بايد براي آن عرصهساز و كار متفاوتي را برگزيند و به گونهاي ديگر به ميدان آيد، به خصوص اگر كره در روز 21 خرداد از پس ازبكها هم برنيايد و مثلا فقط مساوي كند و در آن صورت بازي با ما را فقط با هدف برد شروع خواهد كرد و اين به كلي متفاوت با حالتي خواهد بود كه كرهايها در صورت تصاحب هر 6 امتياز مسابقاتشان با لبنان و ازبكستان در پيش ميگرفتند.
7- چراغي را كه سهشنبه شب 14 خرداد دوباره و پس از مدتي تاريكي به شدت نگرانكننده در دوحه افروخته شد گرامي بداريم و حفظ كنيم زيرا تا زماني كه روشن است لااقل در سطح آسيا ميتوان دست به هر كاري زد. هنوز هم معتقديم حاصل كار كروش در فوتبال كشورمان با آن اسم بزرگ و پيشينه پرطمطراقي كه وي دارد، بسيار كمتر از حد انتظار بوده و هر مربي وطني هم بود، حداقل همين قدر امتياز تا اينجا جمع كرده بوديم اما حاصل كار اين دو سال و اندي تيمي است كه اگر قدري درست بينديشد و قدر شرايط موجود را بداند و ايمان بياورد كه كرهايها و ازبكها آنقدرها هم بهتر از ما نيستند، ميتواند مجوز صعود به جام جهاني را بگيرد. پيروزي تقريبا حتمي بر لبنان اين تيم را خوش روحيهتر و شايد با عنوان سرگروه دسته اول انتخابي جام جهاني 2014 در قاره آسيا راهي اولسان خواهد كرد و آنگاه ميتوان اين چراغ را به شعلهاي روشنتر و نورانيتر تبديل كرد. اين چيزي است كه اگر هم سخت باشد، غيرممكن نيست.