گروه جامعه خبرگزاری فارس- تا آغاز جشنواره فیلم فجر امسال، برای بسیاری از علاقهمندان سینما و تلویزیون، نام «پرویز شیخ طادی» یادآور فیلمهای ارزشمندی مثل «روزهای زندگی» و «شکارچی شنبه» و مجموعههای تلویزیونی مثل «بانوی سردار» بود. اتفاقات مراسم افتتاحیه جشنواره اما این تصویر زیبا و احترامبرانگیز را مخدوش کرد.
در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر، اهالی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بزرگداشت گرفته بودند برای کارگردان پیشکسوت سینما و شخص وزیر، رئیس سازمان سینمایی و دبیر جشنواره، تمامقد ایستاده بودند برای تقدیر از یک عمر تلاش او در عرصه فیلمسازی. اما برخلاف انتظار همه و برخلاف قاعده «جواب احترام و محبت، احترام و محبت است»، آقای کارگردان ترجیح داد از فرصت جشن بزرگداشتش برای بیان حرفهای کنایهآمیز به وزیر و به نقد کشیدن سیاستهای فرهنگی نظام جمهوری اسلامی در ۴۵ سال گذشته استفاده کند؛ آن هم به شیوهای نازیبا و اهانتآمیز.
*صحبت های «پرویز شیخ طادی» در مراسم بزرگداشتش در افتتاحیه جشنواره فیلم فجر سال ۱۴۰۲
اینطور بود که پرویز شیخ طادی، نه حرمت میزبانی که به او حرمت گذاشته و برایش جشن بزرگداشت تدارک دیده بود را نگه داشت و نه حرمت جشنوارهای که عرصه رشد و بالندگی امثال خود او بوده.
رفتار دور از انتظار کارگردان باتجریه سینما در مراسم بزرگداشتش، مثل این بود که خانواده محترمی به رسم احترام و قدرشناسی، از یکی از موسپیدان فامیل دعوت کند و در منزلش به افتخار یک عمر نقشآفرینی مثبت او در جمع اقوام، یک مهمانی بزرگ ترتیب دهد. بزرگ و کوچک فامیل را هم خبر کند تا مهمانی بزرگداشت آن فرد پیشکسوت، هرچه باشکوهتر برگزار شود. اما در مقابل، فامیل پیشکسوت محترم بیاید در وسط مهمانی و جلوی چشم مهمانان، شروع کند به انتقاد از خانواده میزبان و هر ایراد و اشکالی در ۴۰، ۵۰سال آشناییشان از آنها به یاد داشته را جار بزند.
اینطور است که روی رفتاری که آقای کارگردان در مراسم بزرگداشتش انجام داد، عنوانی جز قدرنشناسی نمیتوان گذاشت.
*نقد سخنان پرویز شیخ طادی توسط حجت الاسلام دکتر «ناصر رفیعی»
این، اوج آزادی بیان است
چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر، با این افتتاحیه جنجالی آغاز شد اما در ادامه، کمترین واکنشی را به این اتفاق شاهد نبودیم. درحالیکه جشنواره به ایستگاه پایانی نزدیک میشد و صدایی از اهالی فرهنگ و هنر درخصوص حرکت غیرمتعارف پرویز شیخ طادی به گوش نرسیده بود، حجتالاسلام دکتر «ناصر رفیعی» وسط میدان آمد و در این زمینه به روشنگری پرداخت.
استاد حوزه و دانشگاه در ابتدا، با اشاره به صحبتهای تند و تیز پرویز شیخ طادی در مهمترین رویداد هنری ایران و در حضور نفر اول حوزه فرهنگ و هنر کشور، گفت: «این، آزادی است. آنهایی که میگویند [در جامعه ایران] آزادی نیست، جواب بدهند که چطور آزادی نیست که شما در همه فضاها همه حرفهایتان را بهراحتی میزنید و در همه تریبونها هم پخش میکنید؟!
در جشنواره فیلم فجر جمهوری اسلامی، وزیر ایستاده، یک کارگردان - که من فیلمهایش را دیدهام؛ یک انسان ارزشی است - به خودش اجازه بدهد بیاید بایستد روی سن در کنار وزیر ارشاد که مسئول مسائل معنوی این کشور است، مغلطه کند...»
مغلطه نکنید آقای کارگردان؛ کراوات با روسری، یکسان نیست
اما ماجرای این مغلطه چه بوده؟
فارغ از غافلگیرکننده و زشت بودن ظاهر رفتار پرویز شیخ هادی، لایه زیرین آنچه از او در مراسم افتتاحیه جشنواره فیلم فجر سر زد، سوالبرانگیزتر بود. از اهدا کردن کنایهآمیز و اهانتبار کراوات به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تا همسنگ قرار دادن روسری با کراوات.
حجتالاسلام دکتر رفیعی در ادامه سخنانش، در توضیح مغلطه آقای کارگردان، با ذکر یک مثال در حوزه منطق گفت: «اگر بگوییم «علی، انسان است» ، «همه انسانها بد هستند»، پس «علی هم، بد است». این، به لحاظ منطقی، مقدماتش اشکال دارد. وقتی شما یک مقدمه غلط میچینید، نتیجه غلط میگیرید.
شما کراوات را دست بگیرید بگویید اول انقلاب این کراوات قیچی میشد و این کار، اشتباه بود... اما [دقت کنید] کراوات، یک وسیله تزیینی است. نه حدیثی درباره آن وجود دارد نه روایتی. اگر هم یک رفتاری درخصوص آن انجام شده، درست یا غلط، در جای خودش [قابل بررسی است].
بعد، به موضوع ویدئو اشاره کنید که اول با ویدئو برخورد شد اما بعد،منع آن برداشته شد. بله،ممکن است یک تندرویهایی انجام شده و گاهی یک تصمیاتی براساس مقتضیات زمان گرفته شده. بعد بگویید با ماهواره برخورد شد و بعد، رها شد...
خب،چه میخواهی بگویی آقا؟
بعد، روسری از جیبت دربیاوری و جلوی تمام بینندگان رسمی بگویی: با این دیگر مبارزه نکنید!...
آقا! این روسری، نص صریح قرآن است. «خمار»(روسری) و «جلباب»(لباس بلند) در قرآن است.
یک کارگردان،تمدن ۸هزار ساله ایران را زیر سوال ببرد با مقایسه بین کراوات و روسری. درحالیکه خیلی فرق است بین اینها. روسری، نماد حجاب است.
شما بیایی روی سن بایستی و با یک مقدمه غلط، یک ارزش اسلامی قرآنی را [زیر سوال ببری]. اولا، این اوج آزادی است در این نظام که هرکسی حرفش را میزند. ثانیاً، باید برخورد شود؛ چه برخوردی؟ برخورد پاسخگویی نه برخورد فیزیکی...
این، ارتجاع است؛ بازگشت به ضدارزشهای قبل از نظام. این یک خطر است که انقلاب را تهدید میکند.»
*واکنش دکتر «امیدی رحمتی نسب»، پژوهشگر حوزه جنسیت و خانواده
خسارت را از این زاویه هم ببینید آقای شیخ طادی
فیلم اتفاق دور از ذهن مراسم افتتاحیه جشنواره فیلم فجر کمکم در فضای مجازی دست به دست شد و اقشار مختلف مردم نسبت به آن واکنش دادند. دکتر «امید رحمتی نسب»، پژوهشگر حوزه جنسیت و جامعه، یکی از دغدغهمندانی بود که با یک پاسخ علمی و منطقی به سخنان پرویز شیخ طادی واکنش نشان داد و گفت: «در افتتاحیه جشنواره فجر وقتی آقای شیخ طادی روی سن قرار گرفتند، یک کراوات از جیبشان درآوردند و شروع کردند به نقد سیاستهای فرهنگی جمهوری اسلامی؛ از قیچی کردن کراوات تا جلوگیری از داشتن ماهواره و جمعآوری ماهواره. ایشان تمام این اقدامات را خسارت محض دانستند. بعد هم، ناگهان یک روسری از جیبشان درآوردند و گفتند: خسارت به روسری را تمام کنید.
اول میخواستم تشکر کنم از آقای شیخ طادی که وقتی مسئلهای را فهمیدند، با صدای رسا حرفشان را زدند. بقیه هم به حرفشان گوش دادند. ما به این گفتوگوها نیاز داریم. نیاز داریم به اینکه صدای همدیگر را بیشتر بشنویم.
اما چند نکته. آقای شیخ طادی! شما گفتید این چیزی که با آن مواجهیم، اخلاق حزباللهی، اخلاق اسلامی و اخلاق پیامبری نیست. من یک سوال از شما دارم. شما حتما با خانواده، از پاساژهای شمال شهر تهران دیدن کردید. حتما گذرتان به خیابانها و پارکهای آن مناطق افتاده. چیزی که [در آنجا] با آن مواجه شدید، اخلاق مسلمانی بود؟ اخلاق حزبالله، این است؟ اخلاق پیامبری این است که پسر ۱۲ساله من، در مترو و خیابان، با این صحنهها مواجه شود؟
میدانید سن بیداری جنسی در نوجوانان، چقدر پایین آمده؟
شما گفتید خسارت به روسری را تمام کنید. اما بهتر نبود رویتان را به سمت دیگری برمیگرداندید و بهجای روسری، یک شلوار پاره، لباس نیمتنه و چیزی شبیه اینها [از جیبتان] درمیآوردید و میگفتید: تو را به خدا، این خسارت را بس کنید؟
چند روز قبل یک مقاله میخواندم از وزارت دادگستری آمریکا. نوشته بود: لباس تحریکآمیز قطعا در رخ دادن جنایتهای جنسی، موثر است. تا حالا ما آمار تعرض و تجاوز و طلاق و خیانت را از کشورهای دیگر میشنیدیم اما حالا باید از بهزیستی خودمان بشنویم که ۶پسر به یک دختر تعرض کردند! تا کجا میخواهیم پیش برویم؟ بس نیست خسارت؟»