گروه اقتصادی خبرگزاری فارس؛ اظهارات اخیر محمدجعفر قائمپناه، معاون اجرایی رئیسجمهور، مبنی بر رشد ۱۲ برابری تحویل مسکن نسبت به میانگین ۵ سال گذشته، موجی از سوالات را در میان کارشناسان حوزه مسکن برانگیخته است.در حالی که اعداد و ارقام ریاضی خبر از یک «انفجار آماری» میدهند، واقعیتهای روی زمین در بازار مسکن روایت دیگری دارند.بازی با اعداد؛ وقتی «پایه آماری» ضعیف استنخستین نکتهای که در نقد این ادعا به چشم میخورد، انتخاب «بازه مقایسه» است. میانگین تحویل سالانه ۴۲۰۰ واحد در سالهای ۹۸ تا ۱۴۰۳، نشاندهنده یکی از بدترین دوران رکود در پروژههای مسکن دولتی است.وقتی عدد پایه (مخرج کسر) تا این حد کوچک و نزدیک به صفر باشد، هرگونه افزایش طبیعی در خروجی پروژهها، به صورت درصدهای نجومی و «چند برابری» جلوه میکند.به باور منتقدان، مقایسه یک دوره رکود مطلق با دوره بهرهبرداری از پروژههای انباشته، بیشتر یک «شعبدهبازی آماری» است تا بیانگر واقعیت رشد تولید.مسکن؛ کالایی که یکساله ساخته نمیشودمسئله اصلی که در سخنان معاون اجرایی نادیده گرفته شده، ماهیت زمانبر بودن ساختوساز است. هیچ واحد مسکونی در ایران ظرف یک سال از مرحله زمین به مرحله تحویل کلید نمیرسد.۵۴ هزار واحدی که در سال اخیر تحویل شده، محصول کلنگزنیها، تخصیص منابع و پیشرفت فیزیکی در دولت سیزدهم و حتی اواخر دولت دوازدهم است.انتساب افتخار تحویل این واحدها به عملکرد یکساله دولت فعلی، نادیده گرفتن زنجیره تامین و ساخت در چندین سال گذشته است.
تحویل مسکن یا تکمیل ناقص؟گزارشهای میدانی نشان میدهد که در بسیاری از موارد، اصرار دولتها برای ارائه آمارهای «تحویل»، منجر به افتتاح واحدهایی میشود که هنوز از نظر زیرساختی (آب، برق، گاز و راههای دسترسی) دچار مشکل هستند.منتقدان میپرسند: آیا این ۵۴ هزار واحد، همگی به معنای واقعی کلمه «قابل سکونت» هستند یا صرفاً برای پر کردن کارنامه آماری، کلید آنها به متقاضیان تحویل شده است؟رشد ۱۲ برابری در «تحویل» لزوماً به معنای رشد ۱۲ برابری در «تولید» یا «رضایت بازار» نیست.در حالی که قیمت مسکن و اجارهبها همچنان تحت فشار تورم در حال شکستن رکوردهای جدید است، ارائه چنین آمارهای خیرهکنندهای تنها زمانی معنادار خواهد بود که اثر ملموس آن بر کاهش قیمتها یا کوتاه شدن صف انتظار متقاضیان واقعی دیده شود.در غیر این صورت، این اعداد تنها در بایگانیهای دولتی جذاب به نظر میرسند.