ما با ولايت همراهيم؛ وصيت شهدا همين بوده است
ما با ولايت همراهيم چرا كه وصاياي آسمانيان همين راه است. بصيرتمان وصاياي آنان خواهد بود. جريان درونيمان همين راه باقي خواهد ماند. اگرچه هديهاي ناچيز است اما خشنودشان خواهيم كرد تا نااميدي ظلم را نظارهگر باشيم.
توفيقي يافتهايم كه نصيب هركسي نميشود. آنان كه راهشان با بصيرتي آسماني همراه بود، بصيرتي كه با پشتوانه حق و عدالتجويي همراه بود. بصيرتي كه خدايي بود و ما فرزندان همان مسير حق و آزادگي و پايداري هستيم.
دنبالهروي همان راه بودن سخت و دشوار است. رنجها با خود به همراه دارد. رنجهايي كه به شيريني آن تاكنون نديدهايم. ما منتخب همان راهيم. بايد به خود آمد. ايمانمان را با همين راه استوارتر و صيقليتر از گذشته كنيم.
آنان كه آسماني شدند خواهان تداوم اين راه بودند. رنجهاي شيرين به جا مانده، ما را در ادامه اين مسير و در اين راه غافل نخواهند گذاشت. سختيهاي اين راه، ما را از پاي در نخواهد آورد؛ بلكه همت ما را مضاعفتر خواهد كرد. افتخاري ديگر را در عرصه كنوني خواهد آفريد. بيداري و هوشياريمان را فراوان خواهد كرد.
ما وارثين بيادعاي اين مرز و بوميم. وارثيني كه تاج و تخت را نميپذيرند. دنبالهرو و رهروي خدمتگزاري خاك و ملتي هستيم كه انقلابي جهاني را به مرحله ظهور رساندهاند. رهروي راه آسمانياني هستيم كه از جان خود گذشتند. تا ملتي غيور و سعادتمند باقي بمانيم.
توفيقي نصيبمان شد تا فرزند والاترين جلوه عشق آسماني باشيم. ما زميني نيستيم. توفيق يافتگان بدانند [كه] دنياي زميني براي ما رنگ و بويي ندارد. روحمان را با همان مسير همگام و همسو ميكنيم تا سعادت را نصيب خود كنيم. تا مكتبي را بيافرينيم كه در آن سياست حيله و نيرنگ دخيل نباشد. اهل هيچ حزبي نباشد. خدايي باشد كه خدايي بودن وجود خفته ما را بيدار خواهد كرد، ظلم را از ميدان كنوني برون خواهد كرد و عدالت و آزادگي را پابرجاتر خواهد نمود. توفيق بس شيرين و زيباي فرزند حق بودن، ملالتها و زخم زبانها به همراه خواهد داشت؛ اما وجودمان هرگز از ناملايمات زمينيان ناتوان و رنجيده خاطر نخواهد شد كه تداوم اين مسير با همينها بس كه زيباتر خواهد شد. ما هم خود را هرچند ناچيز، با شكوه و عظمت پهلواني همان مسيري كه آسماني بوده است همراه و همگام خواهيم كرد.
* ميآييم تا شايد اندكي به شهدا نزديكتر شويم
ميآييم تا شايد اندكي به شما نزديكتر شويم. ميآييم تا شايد ما هم عاقبت بهخير شويم. ميآييم تا شايد الگويي همانند شما شويم. ميآييم تا شايد بتوانيم خود را به او نزديكتر كنيم. راهمان راهي است كه از خود گذشتن ميخواهد. ايثار و ايمان ميخواهد. باور دروني ميخواهد. باور آسماني ميخواهد. حال هركه در اين مسير قدم بردارد، جهاني را دگرگون خواهد كرد.
مسيري كه زمينيان براي آن هيچ تعريف زميني نخواهند داشت. مگر ميشود ديد و چشم بربست. مگر ميشود زبان برنگشود و چيزي نگفت! آنان كه آسماني بودند با عملي خدايي جهان را به ستوه واداشتند. فرزندان آسماني اين مرز و بوم، از من و تو گذشتند. از زمين گذشتند. تعلقات براي آنان بازيچه زميني بود. آنان آسماني ميخواستند كه در آن ريا و نيرنگ جايگاهي نداشت. آنان به دنبال سفيدي بودند. آنها به دنبال آن بودند كه با سفيدي مأنوس شوند. آنان به دنبال آن بودند كه شايد با پرواز خود سفيدي را هرچند ناچيز برايمان باقي بگذارند.
و رفتند و پر گشودند. و حال اگر ما سفيدي بهجا مانده از آسمانيان را در دل خود سفيدتر كنيم، آنان را از حال خود رنجيده خاطر و بيزار نخواهيم كرد. نااميدشان نكنيم. سياهي را با سفيدي آسماني همراه كنيم و از رنگ خود شرمندهاش كنيم. خجلش كنيم؛ تا با آسمان همراه گردد.
* اشكهايمان مايه بيداريمان خواهد بود
اشكهاي شبهاي دلتنگيمان حال و هواي ديگري دارد. سبب خير است، اما اشكهايمان آسمانيتر از قبل باقي خواهد ماند. اشكهايمان مايه بيداريمان خواهد بود. با اشكهاي اين شبها، تداعي راهي خواهيم شد كه فرمان حق را مجدداً بازسازي خواهيم كرد.
نفسهاي ناچيزمان با هر دم نزديك اين دلتنگي غريبانه خواهد شد. نقطه وصال نزديك است. زمان را از دست نخواهيم دارد. نقطه ديدار نزديك است. چيزي براي گفتن داريم. شرمنده اين ديدار نخواهيم شد. توفيق داده شده را به فرصتي بس زيبا و وصف ناپذير تبديل خواهيم كرد تا شايد مورد وساطت قرار گيريم.
در دلهايمان طوفاني در جريان است، طوفاني از تمام خوبيها. خوبيهايمان از آنان است. در دلهايمان طوفاني از عدالت همراه است. عدالتمان از جريان بهپا خاسته از آنان است. با سرعت طوفان دل همراه خواهيم شد تا تجلي بهترينها باشيم. آيندگان هم به ما خواهند باليد اگر كه با همين راه همراه باشيم. چه كنيم كه راه ديگري در رسيدن به راه آسمانيان نخواهيم داشت.
وصف اين راه، زيبا خواهد بود اگر كه قدمهايمان را در همين راه برداريم. چشمهايشان منتظر همين راه است. نگاهشان با لبخندي همگام است. رضايتشان همين مسير خواهد بود. شرمندهشان نخواهيم كرد. ما ادامه [دهندگان] همين راهيم. خروج از اين راه شرمساري آسمانيان را به همراه خواهد داشت. اثري بر جاي خواهيم گذاشت به مانند پدران آسمانيمان. اثري بيمانند در عصر كنوني انقلاب.
برايشان دريغ نكنيم كه آنان چشم بهراهند. انتظارشان را كوتاه كنيم تا دلهايشان آرام گيرد. دلهايي كه هرچند بزرگاند اما انتظار ديگري از توفيق يافتگان دارند. پاسخ نگاهشان را داريم؛ چونكه در همين مسير قدم برداشتهايم. آنان را فراتر بردهايم. شكوه آنان را بيشتر كردهايم. عظمت حق و عدالت را گسترش دادهايم. انتظار آنان را كوتاهتر كردهايم. عظمت آسمانيان را نزد زمينيان وسعت دادهايم، روحشان را در ادامه اين مسير، مجللتر و متعاليتر كردهايم و به سياهي گفتهايم كه به سفيدي بيا تا عزيز ما باشي.
* بصيرت داشتنمان، وصيت شهدا است
هرچند قليل هستيم، اما وسعت حركت مكتب ما به مانند كوهها استوار خواهد بود. ما فرزندان اين مرز و بوم، ريشهاي بس آسماني و توحيدي داريم. شعارمان حق است. شعارمان شهدايي است. شعارمان الهي است. ما با ولايت همراهيم. ابزارمان براي رسيدن به اين ادعا، همين راه است؛ چونكه وصاياي آسمانيان همين راه است. بصيرتمان وصاياي آنان خواهد بود. جريان درونيمان همين راه باقي خواهد ماند. اگرچه هديهاي ناچيز است اما خشنودشان خواهيم كرد تا نااميدي ظلم را نظارهگر باشيم.
بخنديم و خوش باشيم. مست و سرخوش باشيم كه آسمانيان مسرورند. طلوعي ديگر در راه است. جهادي ديگر در راه است. بانيان اين طلوع، توفيقيافتگان راه حق خواهند بود كه انتظار آسمانيان همين راه است.