پربازدیدترین ها

کد خبر: 5102 ۱۹:۴۷ - ۱۳۹۱/۱۰/۲۳

اوکه به رحمت پروردگارش پیوست

اوکه به رحمت پروردگارش پیوست

ˈ فراق نزدیک شده و بازگشت ‏به سوی خداوند است. نزدیک است فراخوانده شوم و دعوت حق را اجابت نمایم و من دو چیز گران در میان شما می ‏گذارم...کتاب خدا و عترتم و خداوند لطیف و آگاه به من خبر داد که این دو هرگز از یکدیگر جدا نشوند تا کنار حوض کوثر برمن ‏وارد شودˈ. پیامبر اکرم (ص)

پیامبر اکرم در سال دهم هجرت؛ بیان کردند که مردم برای انجام فریضه حج آماده شوند و با این فرمان بیش از صد هزار نفر گرد آمدند. پیامبر(ص) با پوشیدن دو پارچه سفید، از مسجد شجره در نزدیک مدینه مُحرم شدند و مسلمانان نیز با تبعیت از ایشان احرام بستند و نجوای لبیک اللهم لبیک، لا شریک لک لبیک، فضا را آگنده کرد. هزاران نفر این ندای ملکوتی پیامبر (ص) را تکرار می کردند. در این میان می شد وحدت اسلامی، برابری و برادری را مشاهده کرد. این سفر معنوی ثمرات فراوانی داشت و پیامبر(ص) در بازگشت از این سفر وصایای خود و پیام های الهی را به مردم اعلام داشتند. ایشان در سرزمین عرفات فرمود: ˈای مردم ! سخنان مرا بشنوید - شاید پس از این شما را در این نقطه ملاقات نکنم - ای مردم، خونها و اموال شما بر یکدیگر تا روزی که خدا را ملاقات نمائید مانند امروز و این ماه، محترم است و هر نوع تجاوز به آنها، حرام است ˈ. سپس مردم را به برابری و برادری فراخواندند، از شکستن حدود الهی بیم دادند، از ستمکاری و تجاوز به حقوق یکدیگر بر حذر داشتند و به تقوا توصیه کردند و فرمودند: ˈپیامبر هم در نیاز به خوراک و پوشاک و...مثل دیگر افراد بشر است و روزی می میرد.ˈ با این پیام ایشان خواستند مردم را از نزدیکی وفات خود آگاه کنند. در سال یازدهم هجرت بیماری نبی اکرم شدت یافت و مردم نگران از دست دادن پیامبرشان بودند وقتی این خبر به گوش پیامبر رسید. ایشان فرمود: ˈآیا پیش از من پیامبری بوده است که جاودان باشد؟ آگاه باشید، من به رحمت پروردگار خود خواهم پیوست و شما نیز به رحمت پروردگار خود ملحق خواهید شد.ˈ در یکی از روزهای بیماری، پیامبر(ص) از حضرت علی(ع) و فضل بن عباس خواستند تا ایشان را به مسجد ببرند و آنان نیز این خواسته را اجابت کردند، رسول اکرم وارد مسجد شدند و به منبر رفتند و فرمودند:ˈمردم وقت آن رسیده است که من از میان شما غائب گردم، اگر به کسی وعده داده ام، آماده ام انجام دهم و هر کس طلبی از من دارد، بگوید تا بپردازم.ˈ در این موقع مردی برخاست و عرض کرد: چندی قبل به من وعده دادید که اگر ازدواج کنم، مبلغی به من کمک کنید، پیامبر فورا به فضل دستور دادند که مبلغ مورد نظر را به او بپردازد و از منبر پایین آمدند و به خانه رفتند. سپس روز جمعه، سه روز پیش از وفات خود، بار دیگر به مسجد آمدند و سخنرانی کردند و فرمودندˈ: هر کسی حقی بر گردن من دارد برخیزد و اظهار کند، زیرا قصاص در این جهان، آسان تر از قصاص در روز رستاخیز است.در این موقع سوادة بن قیس برخاست و گفت: موقع بازگشت از نبرد ˈطائفˈ در حالی که بر شتری سوار بودید، تازیانه خود را بلند کردید که بر مرکب خود بزنید، اتفاقا تازیانه بر شکم من اصابت کرد، من اکنون آماده گرفتن قصاصم. پیامبر دستور داد، بروند همان تازیانه را از خانه بیاورند، سپس پیراهن خود را بالا زد تا سواده قصاص کند. حاضران متحیر شدند، با دیدگانی اشکبار و ناله هایی جانگداز منتظر بودند، آیا سواده واقعا از در قصاص وارد می شود؟ ناگهان دیدند سواده بی اختیار، شکم و سینه پیامبر را می بوسد؛ در این لحظه پیامبر او را دعا کرد و گفت: ˈخدایا! از سواده بگذر، همانطور که او از پیامبر اسلام درگذشت.ˈ در هنگامه رحلت پیامبر( ص)، دخت گرامی ایشان حضرت زهرا (س) بسیار می گریستند. حضرت ایشان را نزد خود فرا خواندند و مطلبی فرمودند که حزن و اندوه حضرت فاطمه (س) فرو نشست. وقتی علت را جویا شدند آن حضرت فرمودند: ˈپدرم به من خبر داد که اولین نفر از اهل بیتش که به او ملحق می شود منم و مدت این فراق طولانی نیستˈ. سرانجام ظهر روز بیست و هشتم ماه صفر سال یازدهم هجرت، نبی مکرم اسلام و رسول رحمت و مهربانی، بار سفر ابدی بربستند و در حالی که سر بر سینه علی( ع) نهاده بودند به ملکوت اعلی پیوستند و امتی را غرق ماتم و اندوه کردند. پس از فوت پیامبر، امام علی(ع) پارچه ای یمانی بر روی پیکر مطهر آن حضرت کشیدند و چیزی نگذشت که خبر درگذشت پیامبر در سراسر مدینه پیچید. امام علی( ع ) طبق وصیت پیامبرکه فرموده بود نزدیک ترین کس به من غسلم دهد،آن حضرت را غسل دادند و کفن کردند و در زمان غسل و کفن ایشان فرمودند:ˈپدر و مادرم بفدای تو باد ای رسول خدا همانا با مرگ تو رشته ای از نبوت و احکام الهی و اخبار آسمانی بریده شد که با مرگ دیگران( سایر پیامبران) بریده نگردید . . . اگر امر به شکیبائی و نهی از ناله و فریاد و فغان نفرموده بودی، هر آینه(در فراق تو) سرچشمه های اشک چشم را با گریه بسیار خشک می کردیم، و درد و غم پیوسته، و حزن و اندوه همیشه باقی بود و خشکی اشک چشم و دائمی بودن حزن و اندوه در مصیبت تو کم است ، ولی مرگ چیزی است که بر طرف نمودن آن ممکن نبوده و دفع آن غیر مقدور است. پدر و مادرم به فدای تو باد، مارا نزد پروردگارت بیاد آورده و در خاطر خویش نگهدارˈ. سپس پیکر مطهر نبی مکرم اسلام را در قبری که توسط ˈابوعبیده جراحˈ و ˈزید بن سهلˈ، در خانه ایشان آماده شده بود ، به خاک سپردند. اکنون بارگاه منور و ملکوتی پیامبر عظیم الشان اسلام؛ زیارتگاه نزدیک به یک میلیارد مسلمان در سراسر جهان است. با رحلت ایشان؛ نبوت به پایان رسید و سرآغازی بر شروع امامت و ولایت شد.