یاد ایامی که رفتن ساده بود لاله با ما دست بیعت داده بود
حرف هامان بوی همت داشتند دوستیها نیز وسعت داشتند
از تمام عشقها و دردها مانده زخمی در درون سینه ها
آرزومان کربلا بود و نجف جان و سر دادیم در راه هدف
یاد بستان و هویزه یاد هور یاد سنگرهای پر شور و سرور
چفیه هامان رنگ و بوی یاس داشت رنگ و بوی بیرق عباس داشت
همدم شب هایمان سجاده بود حمله کردن، خط شکستن ساده بود
حسرت رفتن بر این دل مانده است دست و پایم سخت در گل مانده است
عاشقان رفتند و ما جا مانده ایم زیر بار غصه ها وا مانده ایم