بازی دراز 1404/انسان یک روز به دنیا می آید و روزی هم از دنیا خواهد رفت و تنها کردار و اعمال آدمیست که بر جای خواهد ماند. مرگ ، سرنوشت ابدی ما است پس چه بهتر که جان خود را در راه انقلاب بزرگ، و اسلام عزیز و رهبر عالیقدر"امام خمینی" فدا نمایم.
از مرگ من نگران نباشید زیرا من جانم را همچون دیگر برادران عزیزم نثار انقلاب وفدای اسلام میکنم و وفاداربودن به انقلاب جز افتخارات من است . بسیاری از عاشقان به الله سینه خود را در برابر گلوله ها قرار می دهند و با خون خود نهال انقلاب را آبیاری می کنند. پس اگر من کشته شدم خیال نکنید که مرده ام، من نیزهمچون دیگر شهیدان زنده ام . می دانم که مادر عزیزم ازمرگ من ناراحت خواهد شد به پدرم سفارش می کنم که به مادرم بگوید ناراحت نباشد. به او بگویید که من جان خود را در راه قرآن و انقلاب فدا کرده ام ، پس باید به چنین کسانی افتخار کرد. مرگ برای مومن و نیکوکار به منزله ی خارج کردن لباسهای آلوده و مادیات آزار دهنده و باز کردن غل و زنجیراز دست و پا ، و درعوض پوشیدن لباس های زیبا و معطر و سوار شدن بر بهترین مرکب و رفتن به سوی خداوند تبارک و تعالی و بهترین منزلهاست.
من ، محمد قلعه شاهینی متولد 1335 فرزند امین قلعه شاهینی ساکن دولنگان سفلی سرپلذهاب این وصیت نامه را در مورخه 18/11/1360 شب در منزل خود می نویسم .
همیشه عشق به شهادت در سرم جای داشته و آرزویم این بوده که همچون دیگر برادران در راه اسلام جانم را فدا کنم وشهید شوم . راهی که من می روم راه حسین علیه السلام است، راه آنهایی که در صدر اسلام با کفار در حال نبرد بوده اند. من جان خود را نثار امام عزیزم که همان خمینی کبیر است، می کنم و در پایان فرزندم یاسررا که هنوز مرا نمی شناسد، به خدا می سپارم و دعا می کنم که برای انقلاب اسلامی مثمر ثمر باشد.
خداحافظ امام عزیز_ جان نثار خمینی
محمد قلعه شاهینی
والسلام
شهید محمد قلعه شاهینی در سال۱۳۳۵ درروستای قلعه شاهین به دنیا آمد . وی به دلیل فقرمالی نتوانست تحصیلات ابتدایی را به پایان برساند اوازدوران نوجوانی در کارکشاورزی به پدرش کمک می کرد سپس به سرپل ذهاب نقل مکان کرد و به کار ساختمانی روی آورد . با آغاز مبارزات به جمع مردم پیوست وباتشکیل سپاه پاسداران در سرپل ذهاب به عضویت سپاه درآمد ودر گروه ضربت شرکت فعال داشت .
شهید قلعه شاهینی به همراه چند تن دیگراز همرزمانش به کردستان اعزام شد تا باگروهک هایی که شعار تجزیه جمهوری اسلامی داده بودند مبارزه کند .او همرزم آقایان آذربن ،ابراهیم غلامی و سعداله غلامی بود ودر سال های ۶۰و۶۱در جبهه به عنوان مسئول اطلاعات غرب حضور داشته است .از خاطراتی که همرزم این شهید والامقام میگوید : وصف شجاعت و دلیریهایش در عملیات هاست .تیزهوشی و اقدامات موثری که درضمن عملیات ها انجام می داد برهیچ یک از همرزمانش پوشیده نبود تا جاییکه همه او را بعنوان یک لشکر به حساب می آوردند و باعث دلگرمی همه بود . او و سه همرزمش آنچنان نقشه های دشمن را خنثی می کردند که صدام حسین برای سرشان جایزه تعیین کرده بود.
شهید قلعه شاهینی در ۱۳تیرماه ۱۳۶۱به شهادت رسیده و ازاو یک فرزند به یادگار مانده است.
