بازی دراز 1404/با خلقت بشر ، تفاوت هايي بين دو جنس زن و مرد مشاهده شد كه باعث تغييراتي در زندگي شان شد ، عدم آگاهي از ظرافت هاي شخصيتي يك ديگر و عدم شناخت روحيات و احساسات ، باعث پديد آمدن مشكلاتي در زندگيشان شده است .
توجه به تفاوت ها و آگاهي صحيح از آن ها مي تواند بهترين راه و مؤثرترين راه حل دربرخورد با مشكلات بين زن و شوهر باشد . اين تفاوت ها شامل تفاوت هاي فيزيولوژيك ، رواني و ارتباطي مي باشد .
تفاوت هاي فيزيولوژيكي :
جسم پينه اي مغز زنان در مقايسه با جسم پينه اي مغز مردان 40 % رشد يافته تر است ، در نتيجه زنان بيشتر و سريع تر از مردان مي توانند به عواطف و حافظه خود دسترسي پيدا كند ، در حالي كه مردان نمي توانند دو نوع اطلاعات را به طور همزمان درك و ترجمه كنند به همين دليل است كه مرد نمي تواند به طور همزمان روي احساس لذت و حرف هاي عاشقانه همسرش متمركز شود ، در حالي كه زن مي تواند بر روي هر دو مسئله متمركز شود .
تفاوت هاي رواني و رفتاري :
كل نگري و جزء نگري : مردان بيشتر كل نگر بوده و به مسائل جزئي توجه چندان نشان نمي دهند ، در حالي كه زنان توجه به مسائل جزئي داشته و اين توجه مانع ديدن ابعاد كلي مسائل آن ها مي شود .
ـ علايق سياسي ، اجتماعي : مرحوم علامه طباطبايي در تفسير الميزان اين مطلب چنين مطرح كرده است كه عقل مرد بيش از عقل زن است . منظور از اين عقيده قوه مديريت ، در مسائل سياسي ، اقتصادي ، علمي ، تجربي و رياضي و كارهاي اجرايي است . نتيجه اين كه علايق سياسي ، اجتماعي مردان خيلي بيشتر از زنان است . انحصار طلبي زنان : زنان علاقمندند پس از ازدواج كردن همسرشان تنها متوجه ايشان بوده و تمايل به زنان ديگر نداشته باشد. بر اساس تحقيقات رسيدن زن به اوج لذت هيجان جنسي در روابط زناشويي 5 – 4 برابر بيشتر از روابط خارج از چارچوب ازدواج و در روابط تك همسري 3 – 2 بار بيشتر از روابط چند همسري است و اين انحصار طلبي در روابط را مي رساند .
روابط ارتباطي ( پيوند جويي ) : مردان به سؤال كردن بي علاقه اند در صورتي كه زنان علاقمندند ، زنان از اين كه كاري بلد نباشند سؤال مي پرسند و يا تقاضاي كمك مي كنند اما ناراحت نمي شوند در حالي كه يك مرد هيچ گاه چنين كاري را نمي كند ، بلكه از كمك كردن به زنان راضي و خشنودند . علت اين تفاوت را مي توان بر سر ميل به پيوند جويي زنان و استقلال طلبي مردان دانست .
ـ در نظر زنان گفتگو و ارتباط با همديگر منشأ رضايت و خرسندي است . زنان به جاي آن كه هدف گرا باشند ارتباط گرايند و بيشتر تمايل دارند عشق و محبت خويش را ابراز كنند ولي مردان برقراري ارتباط را وسيله اي براي رسيدن به اهداف خود مي دانند .
ـ زنان تمايل دارند كه ذهن خود را به ديگران مشغول كنند در واقع به فكر ديگران بودن براي آنان نشانه محبت است .
ـ زنان در بين خود ، براي رسيدن به هدف يا گفتن حرفشان به شيوه اي كه به كسي برنخورد ، معمولاً از روش هاي غير مستقيم استفاده مي كنند . اما مردان در گفتن آن چه براي گفتن دارند معمولاً رودرواسي نمي كنند و از ديگران نيز انتظار دارند كه با آن ها همين برخورد را داشته باشند .
ـ مردان در تشخيص تفاوت بين هيجان ها مشكل دارند همچنين وقتي كه آن ها موفق مي شوند كه هيجاني را كه در حال حاضر دارند تشخيص مي دهند به دشواري مي توانند كلمات مناسبي براي بيان آن پيدا كنند .
ـ مردان در سكوت فكر مي كنند و براي اين كار نياز به زمان دارند ، و زنان با صداي بلند فكر مي كنند و برنامه ها ، شادي ها و همه شكوه هاي خود را به طور همزمان و پشت سر هم بر زبان مي آورند .
ـ مردان از اشتباه كردن مي ترسند و نمي خواهند ترس ها و ترديد هاي خود را نشان دهند آن ها به اين دليل كه هميشه مي خواهند درست پاسخ دهند پيش از پاسخ دادن كمي فكر كنند بنابراين دربرخورد با زنان سريع پاسخ نمي دهند يا از آن ها مي خواهند كه مجال فكر كردن به آن ها داده شود .
ـ زنان براي ايجاد ارتباط و بيان حالت هاي روحي خود از زبان ارتباطي صميمانه استفاده مي كنند . مردان از زنان براي انتقال اطلاعات و دريافت آن بهره مي گيرند .
ـ مردان از واقعيت هاي عيني و خارجي حرف مي زنند ، زنان از ارتباطات عاطفي صحبت مي كنند . براي يك زن زندگي خصوصي اهميت دارد نه موقعيت اجتماعي و هنگام حرف زدن زنان معمولاً به دنبال تائيد شدن هستند در حالي كه مردان قدرت طلبي مي كنند .
سعید شاویسی زاد- کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
