پربازدیدترین ها

سرویس: برگزیده ها کد خبر: 17184 ۱۳:۴۱ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۷

دیدگاههای اقتصادی نامزدهای انتخابات (۲) نقدهای ۹۰ ثانیه ای و برنامه های ۲ دقیقه ای

 دیدگاههای اقتصادی نامزدهای انتخابات (۲)  نقدهای ۹۰ ثانیه ای و برنامه های ۲ دقیقه ای
تبلیغات نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری با پخش برنامه هایی تحت عنوان مناظره اقتصادی، فرهنگی و سیاسی در فاصله یك هفته مانده به انتخابات مرحله نهایی خود را طی می كند. برنامه طراحی شده صدا و سیما تحت عنوان مناظره كه در همان حین پخش با اعتراض نامزدها به نحوه برگزاری روبرو شده بود در میان مردم نیز بازتاب خوبی نداشت و به نوعی مردم را از نتایج پخش چنین برنامه هایی ناامید كرد. كلی گویی نامزدها و پاسخ ندادن به سوالات در كنار زمان بندی نامناسب درنظر گرفته شده سبب شد تا عملا آنچه مورد نظر مخاطب بود و از مناظره آن هم از نوعی اقتصادی انتظار داشت محقق نشود و جامعه همچنان به روند آرام و ساكن خود ادامه دهد. شاید قابل توجه ترین نكته این مناظره سیاه نمایی صورت گرفته از طرف از ۸ نامزد انتخابات از فضای اقتصادی كشور بود كه رهبر معظم انقلاب نیز نسبت به آن تذكر جدی دادند اما متاسفانه همین روند در مناظره فرهنگی نیز تكرار شد. به نظر می رسد فضای ذهنی حاكم بر نامزدهای انتخابات ۹۲ همان فضای ذهنی سه نامزد مخالف دولت در انتخابات ۸۸ است و تفاوت در این است كه در انتخابات ۸۸ سه نامزد انتخابات در اقدامی هماهنگ و از پیش تعیین شده به مقابله با دولت نهم و سیاه نمایی از وضعیت كشور پرداختند و رییس دولت با قوت به ادعاهای آنها پاسخ داد در حالیكه اكنون ۸ نامزد، همان سیاست را در مقابل دولت دهم درپیش گرفته اند و البته نماینده ای از دولت وجود ندارد كه پشت پرده سیاه نمایی ها و نقدهای توخالی آنها از عملكرد دولت را برای مردم بازگو كند و همین امر خود بیانگر مظلومیت مضاعف دولت دهم نسبت به دولت نهم در مواجه با تخریب ها و نادیده گرفتن خدمات دولت است. در ادامه این گزارش به برخی از محورهای اقتصادی نامزدهای انتخابات در مناظره اقتصادی و همچنین مواضع نامزدها در مصاحبه ها و سخنرانیهای هفته اخیر می پردازیم : ۱- در ۱۰۰ سال گذشته تولید نداشته ایم ! پس از آنكه همت و تلاش رییس جمهور و دولتهای نهم و دهم در حوزه های مختلف، آمارهای قابل توجه و با اختلافی فاحش را در مقایسه با هر یك از دولتهای گذشته و حتی مجموع عملكرد دولتهای گذشته ایجاد كرد، برخی از مخالفان دولت و به عبارت صحیح تر مخالفان عدالت در كشور كه دستشان برای مخالفت با دولت و زیر سوال بردن عملكرد آن خالی مانده بود به زیر سوال بردن آمارهای رسمی كشور و حتی ارائه اعداد و ارقام ساختگی روی آوردند. چرا كه حتی آمارهای ارائه شده از طرف سازمانهای جهانی كه عمدتا فرمولهایشان به دلایل سیاسی همواره به ضرر كشورمان طراحی می شود هم نتوانستند عملكرد روبه رشد دولت در سالهای اخیر را نادیده بگیرند. بی توجهی به آمارها و نادیده گرفتن آمارهای رسمی كشور تا جایی پیش رفت كه رهبر معظم انقلاب نسبت به ایجاد خدشه در آمارهای رسمی كشور به مخالفان و منتقدان هشدار دادند. اكنون سید محمد غرضی كه از كاروان منتقدان دولت در سالهای اخیر جا مانده بود با استفاده از فرصت نامزدی اش در انتخابات سعی دارد این عقب ماندگی را جبران كند. وی در پاسخ به سوال مجری مناظره اقتصادی درباره مشكل اشتغال در كشور مدعی شد در طول ۱۰۰ سال گذشته تولید نداشته ایم ! به نظر می رسد یكی از دوستان و یا همكاران ایشان باید هر چه سریعتر وی را در این زمینه ها توجیه كند چرا كه سخنان ایشان در اكثر موارد بگونه ای سطحی و به دور از واقعیت است كه مخاطب فقط می تواند ضمن جدی نگرفتن حرفهای ایشان با خنده از كنار آنها عبور كند. غرضی در بخشی دیگر مدعی می شود ۱۰۰ سال است كه در ژاپن ۱۰۰ ین آن مساوی یك دلار است ! این در حالی است كه نوسانات ین ژاپن در برابر دلار در اواخر اردیبهشت ماه امسال به حدی رسید كه ین شاهد پایین ترین ارزش خود در برابر دلار از سال ۲۰۰۸ تاكنون بود. نمی دانم آقای غرضی اصلا می دانند بازاری به نام فاركس هم در دنیا وجود دارد كه روزانه صدها خبر در مورد برابری نرخ ارزهای كشورها و تغییرات آنها در برابر یكدیگر از آن منتشر می شود یا نه؟ و ایشان مدعی اند ین ژاپن صد سال است كه ثابت مانده است! برابری دلار آمریكا در سالهای اخیر در برابر تمامی ارزها دستخوش تغییرات بوده و ثابت نمانده است اما ایشان چنین ادعایی می كند. امروز بسیاری از مردم و جوانان نه تنها تحولات بازارهای داخلی بلكه بازارهای جهانی را نیز تعقیب می كنند اما یك نامزد ریاست جمهوری حرفهایی می زند كه نشان دهنده بی خبری ایشان از اوضاع كشور و جهان است. ۲- اقتصاد حاجی دودی و اقتصاد بی صاحب ! علیرغم تاكیدات رهبر انقلاب بر واقع بینی و نقد به دور از سیاه نمایی محسن رضایی می گوید : مساله اصلی اقتصاد ما این است كه صاحب ندارد . . . من مجمع عالی اقتصاد دانان را تشكیل می دهم . . . ایالت های اقتصادی ایجاد می كنم . . . در حال حاضر اقتصاد ملی ما مثل حاجی دودی است كه خمپاره به ارتفاعات می زد و آتش می گرفت و دود بالا می آمد . . . محسن رضایی برای چندمین بار است كه از مردم می خواهد رییس جمهور شود. البته این بار پایش را فراتر از این حرفها گذاشت و در اقدامی كه توهین به مردم محسوب می شود در برنامه مناظره اقتصادی خطاب به حیدری مجری مناظره با لحنی تهدید آمیز گفت شما (صدا و سیما) باید ما ۸ نفر را رییس جمهور ببینید ! گویی مردم هیچ جایی در انتخاب رییس جمهور ندارند و ایشان هنوز انتخابات برگزار نشده و رییس جمهور نشده برای خود امتیازات می خواهد. این در حالی است كه صدا و سیما مدت هاست حتی شان رییس جمهور فعلی كشور را رعایت نمی كند آنوقت توقع محسن رضایی اینقدر بالاست. دیگر اینكه خود ایشان و دیگر نامزدهای انتخابات چه در سال ۸۸ چه در همین هفته ها بارها رییس جمهور محترم را تخریب كرده و خدمات دولت را زیر سوال برده اند. آنگاه چگونه انتظار دارند كه برای ایشان شانی بالاتر از رییس جمهور رسمی مملكت قایل شوند. حتی رهبر معظم انقلاب در ار تباط با انتخابات سال ۸۸ فرمودند به رییس جمهور قانونی كشور صریح ترین اهانتها شد، تهمت زدند به رییس جمهور قانونی كشور. . . این بار هم رضایی با همان طرح ایالتی اش آمده است. در هر انتخاباتی نامزد شده می گوید كشور را به چند ایالت تقسیم می كنم. معلوم نیست چرا بر این طرح بی اساس اینچنین اصرار می ورزد. حالا هم می خواهد ایالت های اقتصادی راه بیندازد و مدعی است اقتصاد صاحب ندارد. برای اینكه مشی اقتصادی آقای محسن رضایی را در این اقتصادی كه به قول ایشان بی صاحب و حاجی دودی است بررسی كنیم به بخشهایی از گزارش گروه پژوهشهای اقتصادی روزنامه ایران در تاریخ ۲۷ فروردین ۹۱ با عنوان 'هزینه اخلال در اقتصاد كشور را چه كسی می پردازد' اشاره می كنیم، در بخشی از این گزارش آمده است : ''. . . محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام كه علاقه خاصی به ارائه پیش بینی در زمینه های مختلف دارد نیز در گفتگو با ویژه نامه نوروزی (سال۹۱) روزنامه جوان در پاسخ به سوال خبرنگار در مورد پیش بینی وی از نوسانات قیمت ارز و سكه می گوید : در خصوص بازار ارز و دلار با تیمی از دوستان به این نتیجه رسیدیم كه در آن جلسه آقای دانش جعفری، آقای مجید قاسمی (مدیرعامل بانك پاسارگاد) و تعداد دیگری از دوستان حضور داشتند كه ما وضعیت تحریم ها و وضعیت ارزی كشور را تحلیل كردیم و به این نتیجه رسیدیم كه به سوی یك تنگنای تجاری در حال حركت هستیم. احتمالات ما هم برای دوره دی و بهمن بود كه درست بود. متاسفانه مجریان پیش بینی خوبی نداشتند و شاهد بودیم كه مجلس و هم دولت غافلگیر شدند. جالب آنكه دریك مقطع زمانی یعنی همان خرداد و تیرماه ۹۰ ، هم آقای جهرمی و هم آقای محسن رضایی و تیمش كه مدعی پیش بینی اخلال در بازار ارز و طلا هستند می گویند وضعیت ارزی كشور را در آن مقطع بررسی كردیم، یعنی ذخایر بانك مركزی، موجودی صندوق توسعه ملی، میزان ذخیره طلای بانك مركزی و وضعیت بازار نفت را، اما به دو پیش بینی متفاوت رسیده اند، آقای جهرمی به این نتیجه رسید كه ثبات در بازار ارز ایجاد می شود و محسن رضایی و حلقه دوستانش به این نتیجه رسیدند كه علیرغم وضعیت بی نظیر كشور در زمینه ذخایر ارز و طلا، بازار در دی ماه و بهمن ماه دچار نوسان قیمتی خواهد شد! و از همه جالبتر آنكه اكنون هر دو معتقدند این نوسانات قیمتی را پیش بینی كرده اند. این در حالی است كه قبل از بروز نوسان در بازارهای ارز و طلا هیچ پیش بینی از آقایان در این زمینه منتشر نشد و حتی جهرمی معتقد بود كه در بازار ارز به ثبات قیمتی خواهیم رسید. البته محسن رضایی مدعی است كه در تیرماه پیش بینی خود را طی نامه ای به مسئولان كشور اعلام كرده كه تاكنون هیچ مسئولی به دریافت چنین نامه ای اشاره نكرده است. نكته دیگر آنكه آقای دانش جعفری كه در تیم پیش بینی كننده اخلال در بازار آقای محسن رضایی هم عضو بوده در اظهارنظری در بهمن ماه اعلام می كند كه بیش از ۵۰% تقاضا در بازار ارز مربوط به سفته بازی است و برای واردات كالا صورت نمی گیرد. با این اظهارنظر معلوم نیست ایشان و سایر دوستانشان در تیم مذكور چگونه موفق به پیش بینی ورود تقاضای سفته بازی در بازار ارز در تاریخی مشخص شده اند؟ آیا سفته بازان ماهها قبل برای ورود به بازار هماهنگ شده بودند؟ آیا اصولا اخلال در بازار را می شود پیش بینی كرد؟ وقتی واژه اخلال در بازار را به كار می بریم منظورمان این است كه تغییر قیمت در بازار مذكور جنبه و مبنای اقتصادی ندارد و عوامل دیگری در حال دستكاری در قیمت هستند. و اصولا دستكاری در قیمت قابل پیش بینی نیست مگر اینكه مدعی خود در دستكاری قیمت دخیل باشد یا از طراحی گروهی دیگر برای دستكاری در بازار باخبر باشد كه البته این امر را دیگر نمی توان پیش بینی نامید. نكته دیگری كه بنا به گفته آقای محسن رضایی در پیش بینی ایشان و تیمش در تیرماه مد نظر قرار گرفته مساله تحریم هاست. یعنی یكی از مولفه های ایشان در پیش بینی از وضعیت بازار در دی ماه و بهمن ماه سال گذشته اثر تحریمها بوده است. در این زمینه توجه به تاریخ تحریمهای وضع شده می تواند تا حد زیادی راهگشا باشد . . . باید توجه داشت كه تحریم بانك مركزی ایران توسط انگلیسی ها در آذرماه سال ۹۰ و توسط آمریكاییها در دی ماه ۹۰ تصویب و نهایی شد. در همین زمان اروپاییها بر سر تحریم خرید نفت از ایران مشاجراتی داشتند كه در نهایت در ابتدای بهمن ماه رسما اعلام كردند كه از ۶ ماه دیگر از خرید نفت ایران خودداری خواهند كرد. همچنین در آذرماه سال گذشته برخی تحریمها علیه افراد و شركتها و بانكهای ایرانی كه بیشتر جنبه تبلیغاتی و رسانه ای داشت نیز از سوی اتحادیه اروپا اعلام شد. حال باید پرسید در زمانی كه آقای محسن رضایی و تیمش درحال پیش بینی بازار در دی ماه و بهمن ماه بودند چگونه آثار تحریم هایی كه حداقل در ۴ ماه بعد از پیش بینی آقایان تصویب و اجرایی شده در این پیش بینی لحاظ شده است؟ آیا ایشان و دوستانشان از اعمال قطعی تحریمها علیه كشورمان خبر داشتند؟'' بالاخره ایشان باید توضیح دهند كه در یك اقتصاد بی صاحب و حاجی دودی آنهم ۴ ماه قبل از اینكه ماجرای ساختگی و برنامه ریزی شده اشغال سفارت انگلیس توسط برخی افراد و گروهها پیاده شود و تحریمها علیه كشورمان مطرح و تصویب شود چگونه اخلال در بازار ارز و طلا را پیش بینی كردند! ۳- نجات اقتصاد ایران حسن روحانی دیگر نامزد انتخابات گفته است برای نجات اقتصاد ایران آمده است . . . در حال حاضر اقتصاد ایران مثل شرایط بیماری است كه دچار حال وخیم است و فرصت كمی برای نجات او داریم. استفاده از عبارت اقتصاد بیمار بیشتر آدم را یاد دولت سازندگی می اندازد. چرا كه هاشمی رفسنجانی هر بار كه مورد سوال خبرنگاران قرار می گرفت با همین عبارت شروع می كرد، اقتصاد ما بیمار است . . . معلوم نیست چگونه این اقتصاد به قول آقایان بیمار رتبه هفدهم بزرگترین اقتصاد جهان را آن هم در شرایط تحریم و فشارهای بین المللی كسب كرده است. روحانی در بخش دیگری از صحبت هایش می گوید : باید به سمت تولید محوری حركت كنیم در سالهای اخیر مصرف محوری رشد كرده است. این در حالی است كه در سالهای اخیر بویژه پس از اجرای قانون هدفمندی یارانه ها در كشور، تراز تجاری انرژی ایران در بخش های فراورده‌های نفتی، برق و گاز متحول شده و ایران علاوه بر صادرات نفت خام، به صادر كننده خالص موارد فوق تبدیل شده است. كاهش نرخ رشد مصرف كل انرژی، پایین آمدن مصرف مطلق خانوارها و افزایش سهم صنعت و تولید از مصرف انرژی از نتایج اصلی اجرای سیاستهای دولت در كاهش و بهینه سازی مصرف پس از اجرای قانون هدفمندی یارانه ها بوده است. به فاصله كمتر از یكسال از اجرای قانون هدفمندی یارانه ها از یك طرف شاهد كاهش قابل توجه مصرف در حوزه نان و گندم، گازوئیل، نفت كوره، نفت سفید، گاز مایع، آب و برق بودیم و از طرف دیگر افزایش تولید در حوزه هایی چون سیمان، فولاد و صادرات غیرنفتی نیز رقم خورد. حتی كاهش مصرف نان و گندم و جلوگیری از اسراف در این زمینه یكی از مواردی بود كه مورد توجه و رضایت رهبر انقلاب نیز قرار گرفت چرا كه در همان ماههای ابتدایی اجرای این قانون فقط چند صد میلیارد تومان صرفه جویی در زمینه گندم حاصل شد. با این حال حسن روحانی با نادیده گرفتن كاهش و اصلاح مصرف در این حوزه ها مدعی است در سالهای اخیر مصرف محوری رشد كرده است. ۴- معاون اولی كه یك معدن را از دره تشخیص نداد نگاهی به صحبتهای محمدرضا عارف دیگر نامزد انتخابات نشان می دهد او نیز همچون دیگر نامزدها برنامه مشخصی ندارد و البته در هر زمینه ای كه از وی سوال می شود به این نكته اشاره می كند كه در دولت اصلاحات یك تجربه موفق داشته است. درباره نرخ ارز می گوید ما در دولت اصلاحات یك تجربه موفق داشتیم، در مورد تورم و اشتغال می گوید ما در دولت اصلاحات یك تجربه موفق داشتیم، در مورد فضای كسب و كار و واردات و صادرات می گوید ما یك تجربه موفق در دولت اصلاحات داشتیم، در مورد سیاست خارجی می گوید ما یك تجربه موفق در دولت اصلاحات داشتیم و . . . معلوم نیست چرا با اینهمه تجربیات موفق مردم اصلاح طلبان را كنار گذاشتند و نخواستند كه رویه آنها در اداره كشور ادامه پیدا كند. اینكه هرچه در دولت اصلاحات انجام شده خوب و بی نقص بوده و همه مشكلات كشور ناشی از دولتهای دیگر بویژه دولت احمدی نژاد است همان نگاهی است كه نامزدهای انتخابات در سال ۸۸ به عملكرد دولت نهم داشتند. نكته دیگر در مورد آقای عارف اینكه در بخش پایانی مناظره اقتصادی تصویری از یك معدن پخش شد كه عارف آن را یك دره توصیف كرد و مدعی شد در كشور ما از این جاذبه های توریستی بسیار فراوان است. حال باید از ایشان پرسید چگونه است كه معاون اول دولت اصلاحات با آنهمه تجربیات موفق كه ایشان ذكر می كنند فرق یك معدن بهره برداری شده را با دره نمی داند و حتی از نزدیك یكی از معادن كشور را ندیده است؟ البته پاسخهای سایر نامزدها نیز نه تنها بهتر از پاسخ محمدرضا عارف نبود بلكه بیانگر دیدگاه منفی و تلاش حداكثری آنها برای سیاه نمایی از وضعیت كشور بود. ۵- سوال كامل نیست سعید جلیلی دیگر نامزد انتخابات در پاسخ به سوالهای مجری برنامه مناظره در بخشی كه به آن لقب سوالات تستی داده شد، از پاسخگویی به بیش از نیمی از سوالات با ذكر این نكته كه سوال كامل نیست خودداری كرد. این سوالات همانطور كه مجری برنامه نیز توضیح داد برای سنجش قدرت تصمیم گیری نامزدها طراحی شده بود. هرچند كه كلی گویی در زمینه های مختلف در رفتار همه نامزدهای انتخابات دیده می شود اما به نظر می رسد در این میان سعید جلیلی بیش از همه به كلی گویی و ادبیاتی اینچنینی روی آورده است. شاید اصلی ترین عامل در اتخاذ این رویه بی تجربگی جلیلی در امور اجرایی و بویژه مسایل اقتصادی باشد. البته دیگر نامزدها نیز در برخی از سوالات با بهانه های مختلف از پاسخ طفره رفتند چرا كه گمان می كردند در صورت ارائه هرگونه پاسخی بخشی از رای خود را از دست خواهند داد. آنچه مسلم است اینكه سعید جلیلی در زمینه مسایل اقتصادی نظر متمایز و مشخصی ندارد و به نظر نمی رسد كه در صورت كسب رای از مردم اراده وی بر مسایل اقتصادی حاكم باشد و تصمیم گیری در زمینه مسایل اقتصادی را به تیم اقتصادی واگذار خواهد كرد. ۶- عطش كار بیش از حد دولت باعث بیماری هلندی می شود غلامعلی حداد عادل كه در مناظره اقتصادی نامزدها با اعتماد به نفس تمام طرح سهمیه بندی بنزین و مزایای حاصل از آن را به نام خود زد ومدعی شد طرح ایشان و مجلس هفتم باعث شد مصرف بنزین در كشور مهار شود می گوید عطش كار بیش از حد دولت باعث جذب پول زیاد در داخل كشور می شود و در نتیجه بیماری هلندی می شود. وی در مورد مسكن مهر نیز مدعی است بودجه اختصاص داده شده به مسكن مهر متناسب با اوضاع كشور نیست و همین امر موجب افزایش نقدینگی و تورم در كشور شده است. بالاخره معلوم نیست از نظر حداد عادل باید دولت پولها را جذب كند یا برای انجام طرحهای خود تخصیص دهد. البته توجه به علم روز دنیا خوب است اما همانطوركه رهبری معظم انقلاب نیز بارها فرموده اند ما نباید با بی بصیرتی در نقشه دشمن گرفتار شویم. حداد عادل مدعی است ما باید سبك زندگی غربی را كنار بگذاریم و سبك زندگی اسلامی را جایگزین كنیم كه ایده بسیار خوبی است و البته در بلند مدت قابل اجرا و پیاده سازی است. اما چگونه وقتی كه به فرمولهای غربی استناد می كنیم مدعی تغییر سبك زندگی غربی هستیم؟ بد نیست ایشان بیماری هلندی را در سایر كشورهای دیگری كه درآمد نفتی دارند نیز بررسی كنند و ببینند چرا بیماری هلندی فقط خاص كشور ماست. چرا زمانیكه درآمد كشور برای تامین نیازهای مردم هزینه می شود به زعم آقایان انواع و اقسام بیماریها به اقتصاد كشور هجوم می كنند؟ چرا در سایر كشورهایی كه درآمد نفتی دارند و با افزایش قیمت نفت درآمدشان افزایش می یابد بیماری هلندی بروز نمی كند؟ با این تعریف انباشته كردن ثروت كشور و برآورده نكردن نیاز مردم می تواند از بروز بیماری هلندی جلوگیری كند. بنای استكبار جهانی بر این است كه در كشور پیشرفتی صورت نگیرد و در نهایت مردم از حكومت ناراضی شوند. برای این كار هم انواع و اقسام توجیهات را فراهم كرده اند. بیماری هلندی هم یكی از آنهاست. اگر دولت برای خانه دار شدن مردم هزینه نكند و عطشی برای انجام كار و فعالیت در كشور نداشته باشد چگونه باید نیازهای مردم را تامین كند؟ وقتی دولتهای قبلی نیاز مسكن مردم را برآورده نكرده اند و تقاضا برای مسكن انباشته شده است دولت مجبور است برای رفع این نیاز متناسب با آن هزینه كند. مسكن مهر در سالهای اخیر خوشبختانه محبوب مردم و متاسفانه مغضوب سیاسیون و برخی افراد و گروههای سیاسی در كشور بوده است كه همین نكته خود مبین نیت خیر دولت برای رفع نیاز مردم است و متاسفانه برخی آقایان در سالهای اخیر هر طرحی كه به نفع مردم بوده و مزایایی را برای مردم داشته است عامل تورم و افزایش نقدینگی و برهم زننده نظم اقتصادی كشور و . . . معرفی می كنند. ۷- كارهای عمرانی غیر فنی و رها شده علی اكبر ولایتی دیگر نامزد انتخابات نیز در ارتباط با عكس معدن نشان داده شده در مناظره اقتصادی گفت : این نمونه یك كار عمرانی غیر فنی و غیر منصفانه است كه رها شده است. علت آن نیز این است كه بسیاری از پروژه ها به دلیل فقدان بودجه عمرانی نیمه كاره مانده است. اولا كه تصویر نشان داده شده توسط صدا و سیما عكس یكی از معادن بزرگ مس در ایالات متحده بود. این معدن بصورت كاملا علمی و فنی بهره برداری شده و در كشور ما و سایر كشورهای دیگر نیز روش بهره برداری از معادنی با این وضعیت همینگونه است. شاید اگر مجری برنامه به اینكه این معدن در ایالات متحده قرار دارد اشاره می كرد آنگاه به به و چه چه آقایان نامزدها بلند می شد كه این چه معدن غنی و خوبی است و بهترین روش بهره برداری بكار گرفته شده و نمونه دقیق یك كار علمی و كارشناسی است اما عینك سیاه نمایی كه علیرغم تذكرات دلسوزانه رهبر انقلاب بر چشم آقایان نامزدهاست باعث شده تا حتی بر روی یك عكس كه مربوط به كشورمان نیز نیست، تعبیر و تفسیرهایی مخرب و به دور از انصاف و حقیقت را ارائه می كنند و دولت خدمتگزار را به بی برنامگی و انجام كار غیركارشناسی متهم می كنند. نكته دیگر آنكه نامزدها بصورتی متناقض از یك طرف مدعی اند كه دولت با افزایش بودجه های عمرانی و كار و تلاش بیش از حد به افزایش نقدینگی و تورم دامن زده است و از طرف دیگر می گویند بسیاری از پروژه ها به دلیل فقدان بودجه عمرانی نیمه كاره مانده است. ۸- اكنون دلار ریال را كنار زده است ! محمد باقر قالیباف در بحث سیاستهای ارزی گفت : ما می گوییم كه می خواهیم در معاملات كاری كنیم كه دلار را از صحنه حذف كنیم ولی در واقعیت اینگونه است كه اكنون دلار، ریال را كنار زده است. متاسفانه آنچه در مورد نامزدهای این دوره انتخابات بصورت مشترك وجود دارد فقدان نگاه جهانی و در نظر نگرفتن افق های جهانی پیش روی كشور است. چرا كه درست در مقطعی كه نرخ دلار در كشور در بهمن ماه ۹۰ به مرز ۲ هزار تومان رسیده بود خبرگزاری فارس تحلیلی را به نقل از راشاتودی منتشر كرد كه در آن آمده است : 'ایران در حال شكستن كمر دلار نفتی است. قبلا كشورهای دیگری تلاش كردند و نتوانستند اما ایران در حال موفق شدن است. دلار نفتی در سلامت اقتصاد آمریكا تاثیر به سزایی دارد و این فرآیند برای ایالات متحده یك فاجعه خواهد بود.' بنابراین گزارش، آنچه ایالات متحده را عصبانی كرده و به اتخاذ تحریم‌های سخت علیه ایران واداشته است، كنار گذاشتن دلار به عنوان ارز معاملات بین‌المللی توسط ایران بوده است. ایران می‌خواسته است با ارزی غیر از دلار نفت خود را معامله كند اما ایالات متحده چنین تدبیری را نمی‌تواند بپذیرد. افزایش قیمت دلار در بازار آزاد كشور در حالی رقم خورد كه در بازارهای جهانی اوضاع كاملا معكوس بود و دلار آمریكا از جایگاه ممتازی نسبت به سایر ارزها برخوردار نبود. اینكه چرا ارزش برابری دلار در برابر سایر ارزها در آن مقطع روندی كاهشی داشت اما فقط در ایران نرخ دلار در برابر ریال افزایش داشت خود حكایت از این دارد كه كاهش ارزش ریال در برابر دلار تنها بواسطه فشارهای سیاسی و همراهی برخی خودی ها در داخل با برنامه های دشمن صورت گرفته و هیچگونه توجیه اقتصادی ندارد. هرچند كه در آن زمان فشار رسانه ای سنگینی علیه دولت توسط منتقدان ایجاد شده بود اما رییس جمهور بارها نسبت به اخلال گروهی در بازارهای طلاو ارز هشدار دادند كه متاسفانه توسط نهادهای نظارتی جدی گرفته نشد. فشار رسانه ای علیه دولت و سیل تهمتهایی كه توسط برخی رسانه ها و به تعبیر رهبر معظم انقلاب بصورت بی محابا به دولت نسبت داده می شد كماكان ادامه داشت، تحلیل های بی سر و ته و بدون منطق اقتصادی، ربط دادن هر مساله ای دركشور از مبلغ ماهانه یارانه تا جبران كسری بودجه نیز از ادعاهای خنده دار و مضحكی بود كه از سوی برخی افراد و سایتها در فضای رسانه ای كشور منتشر می شد تا اینكه وزیر محترم اطلاعات در اواخر بهمن ماه ۹۰ در سخنانی از همراهی برخی خودی ها و مجموعه های نظام با دشمنان خارجی كشور در خریدهای میلیاردی از بازار طلا وسكه خبر داد. از این به بعد دیگر سر و صدای برخی سایتها كاهش یافت و برخی اقتصاد دانان!، نمایندگان مجلس و صاحبنظران سعی كردند از تحلیل التهابات بازار خودداری كنند چرا كه حقیقت ماجرا با آنچه این آقایان به عنوان تحلیل منتشر می كردند زمین تا آسمان فرق داشت. تا قبل از آنكه وزیر محترم اطلاعات از نقش برخی خودی ها و تلاطم ایجاد شده در بازارهای ارز و طلا سخن بگوید اغلب كارشناسان، صاحبنظران و نمایندگانی كه در این زمینه مصاحبه كرده یا تحلیلی منتشر كردند بدون ارائه حتی یك سند سعی كردند به مردم اینگونه القا كنند كه به زعم آنان دولت بصورت مستقیم و یا تحت تاثیر جریانی موسوم به جریان انحرافی عامل تلاطم در بازار است. این در حالی است كه روزنامه ایران درگزارشی مستند در اوایل مهرماه ۹۰ از ورود منابع مالی چند ده میلیاردی شهرداری توسط شركت ساختمان و مسكن جهان به بازار طلا خبر داده بود. درست است كه افزایش نرخ دلار در بازار آزاد باعث شد تورم دلاری به تورم داخلی كشور اضافه شده و افزایش قیمتها را رقم بزند اما تدبیر دولت در بكارگیری پتانسیل صادراتی كشور در حوزه های مختلف سبب شد تا ضمن تامین ارز مورد نیاز كشور تراز تجاری كشور بهبود یابد. در مقابل اقتصاد آمریكا كه بیش از ۵۰% اقتصاد جهان را بصورت مستقیم و غیر مستقیم تحت تاثیر خود دارد با كاهش ارزش دلار در برابر سایر ارزهای معتبر با افزایش مشكلات ناشی از بحرانهای اقتصادی و اجتماعی روبرو شد و توازن تراز تجاری آن نیز تا حد زیادی از بین رفت و با تحمیل شدید كسری بودجه مواجه شد. با این حال محمدباقر قالیباف بدون هیچ توجهی به عرصه جهانی می گوید این دلار است كه ریال را كنار زده است. متاسفانه این نگاه حقیرانه ایشان به مسایل كشور در دیگر حوزه ها نیز وجود دارد. وی در واكنش به عكسی كه از معدن مس نشان داده شد، بهره برداری از معدن را یك نمونه از تخریب محیط زیست عنوان كرد و مدعی شد این مكان در آینده نزدیك به محل دفن زباله شهری تبدیل خواهد شد. واقعا این نگاه حقیرانه و ارزیابی نادرست برای كسی كه مدعی كرسی ریاست جمهوری در كشور است قابل قبول است؟