پربازدیدترین ها

سرویس: تازه های خبر کد خبر: 24011 ۱۵:۰۹ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۲

چگونه مي توان روحيه انتقاد پذيرى را افزايش داد ؟

 ضرورت انتقاد پذيرى

 آیا از انتقادهایی که با آنها روبرو می شوید به عنوان ابزاری برای پیشرفت واصلاح خود استفاده می کنید؟ و یا بالعکس واکنش غیر متخصصانه از خود نشان می دهید؟ آیا به موقعیتی هایی که می توانید به نحو احسنت از آنها برای رشد و تعالی خود استفاده کنید به دیده ی تردید می نگرید؟ شکی نیست که پذیرش و هضم انتقاد کار دشواریست، حتی اگر منتقد در نهایت حسن نیت و درستی به اظهار نظر بپردازد. قبول کردن حرف های کسی که اشتباهاتتان را به شما گوشزد می کند امر خوشایندی نخواهد بود؛ اما برای تجلی هر چه بیشتر موفقیت در جامعه، "انتقاد" باید در ذهن افراد جا بیفتد، در روح آنها سیلان پذیرد و به عنوان پاره ای تفکیک ناپذیر از بدنه ی فرهنگی جامعه درآید. بحث توانایی یا ناتوانی یک انسان به هنگام تقابل با شایستگی های فردی مطرح می گردد و میدان این مقابله ظرفیت "انتقاد پذیری" اوست. برای درک صحیح انتقادات، فرد ملزم به فراهم نمودن بستری مناسب است که اگر این فضای مناسب پدید آید، شخص آسانتر می تواند روند تکاملی خود را طی نماید و از این بابت باید از منتقد تشکر و قدردانی نیز بعمل آورد. اگر بتوانید یک چنین تحولی را در سیر اندیشه های خود ایجاد کنید، آنگاه در زندگی فردی و شغلی خود به موفقیت های چشمگیری دست پیدا خواهید کرد. تحقیقات و تفصیل های گسترده در حیطه ی روانشناسی حاکی از این مطلب است که افراد زبده در هر رشته ای یاد گرفته اند که به انتقادات با دیدی متفاوت از آنچه افراد معمولی دارند، نگاه کنند. این افراد انتقاد را به مثابه یک بازخوراند ارزشمند می پندارند و از آن به عنوان فرصتی کم نظیر برای پیشرفت و ترقی استفاده می کنند. تنها دغدغه ذهنی آنها، هدفمند و نظامند کردن اموری است که در دست اجرا دارند و نه تنها هیچ گاه با بدفهمی یا دانش ناکافی با انتقادها برخورد نمی کنند، بلکه نرمش خاصی نیز از خود نشان می دهند. افراد حرفه ای به جای اینکه از انتقاد فرار کنند به آن خوش آمد می گویند. حتی می توان گفت به دنبال مشاوران و مستشارانی هستند که پیوسته پیشنهاد کننده ی انتقادات سازنده و گاه دردناک نیز باشند. آنها سپس از این نظرها به عنوان رهنمونی برای پیشرفت مداوم بهره می جویند

يكي از رموز موفقيت هاي فردی و اجتماعی انسان داشتن ظرفیت انتقاد پذیری است  ،انتقادپذيري و  نرنجيدن از انتقاد نشانه رشد روحی، معنوي واخلاقی است و هركس خداي حكيم خير او را بخواهد انتقادپذير مي گردد..

هر انسانی نيازمند خيرخواهي نصيحت و انتقاد ديگران است . ارتباطات و تعاملات انسانها بايد براساس نصيحت و خيرخواهي براي يكديگر استوار گردد. اشتباه وگناه در گفتار و رفتار هر انسانی راه پيدا مي كند بنابر اين انتقادگري و انتقادپذيري از احتياجات انسانها براي اصلاح گفتار و رفتار در راه رشد وتکامل  است .

امام هادي عليه السلام فرموده اند :. عتاب و انتقاد كليد گفتگو است و عتاب بهتر از كينه بردل گرفتن است .

 گرچه عتاب و سرزنش و ملامت باعث گفتگو و بگومگو و جدال است اما بهتر از نگفتن و به دل بردن و كينه ورزي است . بنابر اين نبايد از عتاب و سرزنش بجا و مناسب روي برگرداند و آن رابه دل برد زيرا به حقد و كينه و عقده هاي متراكم تبديل مي گردد و سرانجام به انفجار مي رسد.

امام جواد عليه السلام فرموده اند :. مومن نيازمند سه خصلت است : توفيق الهي و واعظ دروني و قبول و پذيرش سخن از كسي كه او را نصيحت مي نمايد. براساس اين حديث شريف هر انسانی محتاج نصيحت پذيري است . انتقادپذيري مومنان سفارش بزرگان دين و مذهب است . هيچ كس نبايد خود را از نصيحت و انتقاد بي نياز بداند. زيرا انتقادپذيري از نيازهاي اساسي هر انسانی در راه كمال است . نصيحت پذيري عيب شناسي و نشاط و پويايي در جهت رفع عيب ها است و آثار سازنده و سودمند زيادي دارد. پذیرش و هضم انتقاد کار دشواریست، حتی اگر منتقد در نهایت حسن نیت و درستی به اظهار نظر بپردازد. قبول کردن حرف های کسی که اشتباهاتتان را به شما گوشزد می کند امر خوشایندی نخواهد بود؛ اما برای تجلی هر چه بیشتر موفقیت در جامعه، "انتقاد" باید در ذهن افراد جا بیفتد، در روح آنها سیلان پذیرد و به عنوان پاره ای تفکیک ناپذیر از بدنه ی فرهنگی جامعه درآید. بحث توانایی یا ناتوانی یک انسان به هنگام تقابل با شایستگی های فردی مطرح می گردد و میدان این مقابله ظرفیت "انتقاد پذیری" اوست. برای درک صحیح انتقادات، فرد ملزم به فراهم نمودن بستری مناسب است که اگر این فضای مناسب پدید آید، شخص آسانتر می تواند روند تکاملی خود را طی نماید و از این بابت باید از منتقد تشکر و قدردانی نیز بعمل آورد. اگر بتوان یک چنین تحولی را در سیر اندیشه های خود ایجاد کرد، آنگاه در زندگی فردی و شغلی خود به موفقیت های چشمگیری دست پیدا خواهد کرد. تحقیقات و تفصیل های گسترده در حیطه ی روانشناسی حاکی از این مطلب است که افراد زبده در هر رشته ای یاد گرفته اند که به انتقادات با دیدی متفاوت از آنچه افراد معمولی دارند، نگاه کنند. این افراد انتقاد را به مثابه یک بازخوراند ارزشمند می پندارند و از آن به عنوان فرصتی کم نظیر برای پیشرفت و ترقی استفاده می کنند. تنها دغدغه ذهنی آنها، هدفمند و نظامند کردن اموری است که در دست اجرا دارند و نه تنها هیچ گاه با بدفهمی یا دانش ناکافی با انتقادها برخورد نمی کنند، بلکه نرمش خاصی نیز از خود نشان می دهند. افراد حرفه ای به جای اینکه از انتقاد فرار کنند به آن خوش آمد می گویند. حتی می توان گفت به دنبال مشاوران و مستشارانی هستند که پیوسته پیشنهاد کننده ی انتقادات سازنده و گاه دردناک نیز باشند. آنها سپس از این نظرها به عنوان رهنمونی برای پیشرفت مداوم بهره می جویند

به اين چند جمله دقت كنيد، تا جايگاه نقد و ارزش نقدپذيرى‏روشن‏تر گردد:

«... نقد در هنر، مثل آينه جلوى اتومبيل است. راننده - هنرمند - بايد به كمك‏آن مواظب پشت‏سرش باشد، ولى يكسره در آن نگاه نكند، چرا كه در اين صورت، انحراف از جاده و خطر تصادف، در كمين است.»

«هنر، هواپيماست. هنرمند، خلبان آن و منتقدين، خدمه پرواز.»

«غرور، مثل سوراخ پنهان در بدنه كشتى، مامور غرق كردن تدريجى هنرمنداست.»

«شاعرى كه از منتقدين آثارش قهر كرده است، مثل هواپيمايى است كه‏ارتباطش با برج مراقبت قطع شده است.»

«وقتى لياقت و جربزه شهيد شدن در تو نباشد، شروع مى‏كنى به نقد و ارزيابى‏انگيزه شهدا!»

 .. پس انتقاد لازم است و اگر بخواهيم انتقاد را تشبیه كنيم مي توانيم بگوييم كسي كه از ما انتقاد مي كند مانند آيينه است که معایب و ایرادهای  ما را نشان می دهد

ب: دلایل انتقاد گریزی

هیچ کس از انتقاد خوشش نمی آید ما دوست داریم باور کنیم هر کاری که می کنیم درست است حتی اگر خلاف آن انجام شده باشد وقتی ما اشتباهی را انجام می دهیم آن را توجیه می کنیم تا کسی متوجه نشود اما دیگران متوجه می شوند و گاهی این اشتباها ت را گوشزد می کنند دلایل این مساله را در موارد زیر می توان جستجو کرد

1- تجربه كودكی

واكنش ما به انتقاد بستگی به تجربه ای دارد كه درگذشته نزدیك یا بسیاردور(به طورمثال درزمان كودكی) كسب كرده ایم. تجربه كودكی ماازانتقاد وطریقه رفتاروالدین با ما نقشی بسیارمهم دربرخوردمان با انتقاددربزرگسالی دارد. براثربینشی كه ماازگذشته داریم اكنون دربرابرانتقادی كه ازما می شود، واكنش نشان می دهیم ویا انتقاد متقابل می كنیم. چراافراد دربرابرانتقاد معمولا واكنش غیرمعمول نشان می دهند؟

چرا افراد حتی دربرابرانتقادهایی كه گاهی خودشان برآنها واقف هستند، عكس العمل منفی یا نا مناسب نشان می دهند؟ برای چند لحظه، فكركنید وتجاربی كه ازانتقادهای گذشته درذهنتان برجای مانده است، به خصوص آنهایی كه به دوران كودكی شما مربوط می شود، مروركنید. ببینید آن را با كدام یك ازاین موارد مترادف می بینید، چون ازتاریكی می ترسیدید وحاضرنشدید درتاریكی ظاهرشوید، بچه ترسووبزدل لقب گرفتید؛ وقتی كاری را به خوبی انجام ندادید، دست وپاچلفتی خطاب شدید؛ برای آنكه لباستان را كثیف كردید به سختی سرزنش شدید؛ وهزاران مثال دیگر.

2- بر چسب زدنها

یكی ازعناصراصلی وهمگانی انتقاد ،القاب وبر چسب ها  است. كمترپدروماردی به این اصل مهم توجه می كنند كه آنها باید ازرفتارفرزندشان انتقاد كنند. ولی شخصت او رازیرسوال نبرند. بنابراین، خاطره هایی كه ازانتقادهای گذشته به یاد داریم ودرذهن ما باقی مانده است، عناوین ناخوشایند ی است كه به ما لقب داده اند. تومایه دردسرهستی، توآدم حقه بازی هستی، توهیچ وقت به پای خواهرت نمی رسی، توبه جایی نخواهی رسید وغیره . جمله هایی ازاین قبیل بدین معنا نیست كه شما كاراشتباهی انجام داده ویا حرف ناپسندی زده اید، بلكه این باور را القا می كند كه شما نادان، احمق وبد هستید.

3- احساس طردشدگی

 آنچه ما را  نسبت به انتقاد حساس كرده ومی كند، احساس طردشدگی است. وقتی كسی ازماانتقاد می كند،آن رابرخوردی دوستانه كه هدفش منافع ماست؛ به شمارنمی آوریم؛ بلكه به حساب مخالفت شخص، تنبیه، بی محبتی وگاهی نفی كردن كامل خود می گذاریم. ما تقریبا حق داریم كه انتقاد راامری منفی وغیردوستانه تلقی كنیم.

تجارب كودكی همواره به ما آموخته اند كه انتقاد راطرد شدن تلقی كنیم واین باوربا حوادثی كه پس ازآن درزندگی ما رخ داده، تقویت شده است. ما آموخته ایم به منتقدان خود شك كنیم. همیشه جمله ای راپیش بینی می كنیم. همیشه تصورمی كنیم، باید دربرابرانتقاد كننده ازخود دفاع كنیم. ازاین رو، همین كه احساس می كنیم كسی ازما انتقاد دارد، حالت تدافعی به خود می گیریم. گاهی براین گمانیم كه ممكن است طرف مقابل قصد برتری طلبی داشته باشد وبخواهد برتری خودرابه نحوی به ما ثابت كند. بنابراین، چنین می نماید كه با قبول انتقاد آنان ما(( بازنده)) وآنها (( برنده)) خواهند شد. به همین دلیل است كه انتقاد، همچون زمین مین گذاری شده محیطی حساس واحتیاط آمیزاست.

4-      خودخواهی   

 ‏از جمله دلایل انتقاد گریزی  اعتقاد به درستی افکار و اندیشه خود و نادرستی افکار دیگران است

انسان گاهى به خاطر «حب نفس‏»، يا عيوب خود را نمى‏بيند ونمى‏فهمد، يا حاضر نيست‏خود را داراى عيب و نقص بداند، از اين رو، نقد و تذكر ديگران را هم بر غرض‏ورزى و دشمنى حمل مى‏كند.

5-  احساس ضعف

  تا زماني كه انسان  در حال ضعف باشد وقتی  كسي كه از او انتقاد كند ، نمي تواند تحمل كند  زیرا کسی كه ضعيف باشد ،انتقاد كننده را دشمن خود مي پندارد.

6- پایین بودن اعتماد به نفس

 افرادی که اعتماد به نفس پاييني دارند از انتقاد فرار مي كنند،‌از كوره درمي روند ،‌پرخاش می کنندوناسزا می گویند کسی كه اعتماد به نفس بالا دارد از انتقاد نمي ترسد وبر عکس کسی كه اعتماد به نفس پايينی دارد ازانتقاد مي ترسد واز ترس واقعيت هاي اطراف خود(از جمله همین انتقاد) را بیش از حد بزرگ می کند

7-   شك و ترديددر  حسن‏نيت انتقاد کننده :

  گاهى ممكن است در حسن‏نيت و خيرخواهى و نظر دوستانه‏كسى شك و ترديد داشته باشيم و در نتيجه به آنچه كه نقد مى‏كند، توجهى نكنيم 

8-      تكبر

  تكبر و خودخواهى، جلوه‏هاى گوناگون دارد. يكى هم غرور درمقابل «نقد» است. از آن طرف، «نقدناپذيرى‏»، نشانه نوعى‏غرور و تكبر و عامل در جا زدن در ورطه بديها و كاستيهاست. گاهى‏ناب‏ترين موعظه‏ها و تذكرها هم، وقتى به دلهاى داراى كبر مى‏رسد، با«عدم پذيرش‏» مواجه مى‏گردد و انسان را محروم مى‏سازد. به تعبيرزيباى اميرالمؤمنين عليه السلام:

ميان شما و پند، حجاب و پرده‏اى از غرور افكنده شده است.

آينه چون عيب تو بنمود راست *** خود شكن، آيينه شكستن خطاست

 ج: راه کار های انتقادپذیری

1- هرگز مقابل به مثل نکنیم

گرچه ممكن است تذكر و انتقاد ، در ذائقه ما تلخ آيد، ولى‏تلخى نقد و تذكر، به مراتب سودمندتر از شيرينى چاپلوسى و نيرنگ وفريب است. انتقاد ناراحت کننده است اگر سه نکته را به خاطر داشته باشیم از تلخی انتقاد کاسته می شود. الف- هرگز مقابل به مثل نکنیم این فقط ضعف اعتماد به نفس مارا نشان می دهد و در ضمن طغیان های احساسی بندرت مشکلی را حل می کند وبلکه وضع را بدتر می کند.ب- اگر انتقاد را بیش از یک بار شنیدید حتماً آن را جدی بگیرید. ج- منافع انتقاد را در نظر بگیرید آیا شخصی که از شما انتقاد کرده به دنبال چیز دیگری است.

از امام باقر عليه السلام روايت است:از كسى پيروى كن كه از روى خيرخواهى و نصيحت، تو رامى‏گرياند، ولى پيرو كسى مباش كه تو را مى‏خنداند، در حالى كه نسبت‏به تو فريبكارى مى‏كند!

 2- به انتقاد گوش دهیم وآن راسبك سنگین كنیم. هیچ لزومی ندارد زود به دست وپا بیفتیم وناامیدانه بكوشیم ازخود آدمی جدید وبی نقص بسازیم. ازطرفی نیازی هم به این نیست كه نصایح دیگران را به كلی نشنیده بگیریم. ما می توانیم ازدیدگاه ها ی اطرافیان، صرفنظرازرابطه ای كه با آنان داریم، چیزهای زیادی بیاموزیم.

3- شخصیت ما زیر سوال نرفته است

 به جای احساس درماندگی این واقعیت را قبول كنیم كه عیب ونقصی درذات ما وجود ندارد وتنها رفتاری ازما دچارعیب وكاستی است، احساس قدرت می كنیم وانگیزه تغییرسازنده درما افزایش می یابد. انتقاد اگرصریح وروشن باشد، بی شك به تجربه ای قدرت بخش وغنی بدل می شود. واقعیت این است، اگرچه امكان دارد ما تا كنون این موضوع راكشف نكرده باشیم، انتقاد می تواند درنوع خود موهبتی باشد. ما ناگزیربه درك این واقعیت هستیم كه انتقاد الزاما نشانه آن نیست كه دیگری برای ما اهمیتی قایل نیست. بلكه، امكان دارد ناشی ازاحترام یا حس عطوفت یا تمایل طرف مقابل به برقراری ارتباط باما وناشی ازاشتیاق اوبه بهبود رابطه وتفهیم وتفاهم عمیق ترباشد. ما می توانیم انتقاد را نشانه احترام محبت آمیزفرد دیگری به خودمان درقالب شخصیتی كه درحال حاضرهستیم، تلقی كنیم وسپس واكنش مناسب ومنطقی به انتقاد های طرف مقابل  نشان دهیم.

4-   از انتقاد تصویر مثبتی داشته باشیم

بکوشیم از انتقاد تصویر مثبتی داشته باشیم همه ما نقاط آسیب پذیری داریم. بعضی ازكلمات یا عبارت ها آن قدرحساس هستند كه فقط اشاره به آن ممكن است، ما راازدرون متلاشی كند. كلماتی كه موجب رنجش یا احساس شكست یا خشم شدید ما می شود. این كلمات ممكن است اشاره ای به ظاهر، كلیات وجودی، رنگ ، وزن، طرزلباس پوشیدن، اندازه قد، لهجه ویا اشارتی به تاریخچه گذشته ( تحصیلی، خانوادگی، اجتماعی وغیره) ما باشد. امكان دارد اشاره اطرافیان به كفایت ما درزمینه ای خاص مثلا درقالب یك مادر، آشپز، دوست، روشنفكر، راننده وغیره باشد. یا ممكن است كلمه ای خاص نظیر، خودخواه، مایه درد سر، احمق، پرخاشگر، خسیس، سختگیرباشد. كلمه یا عبارت هرچند باشد تاثیرش راروی ما برجای می گذارد. امكان دارد این كلمات تاثیری روی دیگران نداشته باشد. اصلا ممكن است حرف های گفته شده بی معنی باشد ولی برداشتی كه ما ازآن می كنید، روی ما تاثیرمنفی بگذارد. یكی ازراه هایی كه با توسل به آن می توانیم با قاطعیت با این نوع حرف ها برخورد كنیم. این است كه بكوشیم ازحساسیت آنها بكاهیم.

 5- با حسن نیت جنبه منفی انتقاد را پذیرا باشیم.

 برخورد با انتقاد، به این مهارت نیازدارد كه با حسن نیت جنبه منفی انتقاد را پذیرا باشیم. این امرسبب می شود، با انتقاد خصمانه یعنی، انتقادی كه بدعنوان شده وهم با انتقاد سازنده یعنی، انتقادی كه فرد علاقمند به ما مطرح می كند، برخوردی سالم داشته باشیم  یعنی اینكه یاد بگیریم، ( چگونه انتقادی را بپذیریم وبه طرف مقابل حق دهیم))؛ لزومی ندارد خودرا دربرابرمخاطبمان به باد سرزنش ولعن ونفرین بگیریم. كافی است كه صرفا واقعیت موجود درگفتاروی را بپذیریم. دراین صورت، هم حالت دفاعی كمتری به خود می گیرد وهم خودمان راقبول داریم وازخود متنفرنمی شویم. برای نمونه بگوییم: (( بله، قبول دارم، من با بی نظمی آن كارراانجام دادم.))

 6- طرز برخورد منطقی باشد

 دربعضی مواقع، ممكن است با انتقادهایی مواجه شویم كه به نظرمان غیراصولی است ویا اینكه خود مان ازقبل قصد برطرف كردن آن راداشته ایم. دراین گونه مواقع، طرز برخوردما، كه باید منطقی باشد، بسیارمهم است. اگركسی ازما انتقادی كرد، كه ما خودمان هم ازآن خبرداشتیم ودرصدد رفع آن بودیم، می توانیم بگوییم: (( بله، من خیلی پرخاشگرهستم، گاهی برایم مشكل است با قاطعیت عمل كنم. اما سعی دارم روی خودم كاركنم.)) ما احتمالا تا كنون به این موضوع پی برده ایم كه كنارآمدن با بعضی ازجنبه های وجودی مشكل ترازبعضی دیگراست وجنبه هایی وجود دارد كه ما ترجیح می دهیم، هیچ وقت آنها را نبینیم. اینها همان حیطه هایی هستند كه می توان نام آن را، دگمه های متلاشی كننده، گذاشت.

7- خودرا توانمند نماییم

تا زماني كه در حال ضعف باشيم وقتی از ما انتقاد می شود ، نمي توانيم تحمل كنيم تنها راه اين است كه در موضع قدرت باشيم. يعني امتيازي نسبت به ديگران داشته باشيم. اگر كسي از ما انتقاد كرد سريع از آن دشمن نسازیم، زیرا کسی كه ضعيف است  وقتی از او انتقاد شود شخص انتقاد كننده را دشمن خود مي پندارد. يكي از راههاي انتقادپذيري اين است كه شما از لحاظ توانايي دارای اقتدار وتوانمندی باشيم، در این صورت است که مي توانيد تحمل كنيم

 8- خونسردی خود را حفظ کنیم

 هنگامی که کسی از ما انتقاد کرد به جای اینکه  از اوعصبانی شویم ،خونسردی خود را حفظ کنیم به جای اینکه نفسمان به شمارش بیافتد نفس عمیق بکشیم ، به جای اینکه چهره درهم برود لبخند بزنیم ، به جای اینکه از کوره در برویم و سرخ و سفید شویم سعی کنیم براعصاب خود مسلط باشیم

 9- از منتقدخود تشکر کنیم

 با خونسردی به حرف های طرف مقابل خود گوش دهید و اگر انتقاد صحیح بود از او تشکر کرده و اگر نه با او صحبت کرده تا قانع شود

این وظیفه منتقد بوده که اشتباهات مارا می بیند و به ما کمک کند که در آینده این کارها را تکرارنکنیم