
آخرین مطالب
- ■بازدید میدانی بخشدار دشتذهاب از محل شکستگی خط انتقال آب روستای تپه دارابخان
- ■جمعآوری دکههای غیرمجاز و ساماندهی معابر در سرپلذهاب
- ■جلسه بررسی و رفع مشکل صدور سند املاک شهرک مشاغل به ریاست دادستان سرپلذهاب
- ■از قهرمانان ووشو دانشجویان کشور، محمدحسین عظیمیراد و محمدرسول عسکری، استقبال شد
- ■استقبال باشکوه از قهرمانان ووشو دانشجویان کشور در سرپلذهاب
- ■حداقل در میان خودتان یکی را قبول داشته باشید
- ■مدرسه تلویزیونی در روزهای آلوده می آید
- ■راهکار آقای معاون وزیر برای رفع مشکلات نهاده دامی
- ■افراطیگری نتانیاهو صهیونیسم بینالملل را ذلیل کرد
- ■علت گرانی برنج در جنوب تهران پیدا شد
پربازدیدترین ها
- ■برپایی ایستگاه صلواتی به مناسبت میلاد حضرت فاطمه زهرا و روز مادر
- ■تقوا راه نجات از فتنهها و ولایت فقیه محور هدایت جامعه
- ■آیین برگزاری نماز جمعه سرپل ذهاب به روایت تصویر
- ■برگزاری مراسم باشکوه میلاد حضرت فاطمه زهرا(س) و روز زن در سپاه ناحیه سرپلذهاب
- ■قدردانی رئیس شبکه بهداشت و درمان شهرستان از بانوان به مناسبت میلاد حضرت فاطمه زهرا(س) و روز زن
- ■وقتی عشق قربانی اعتیاد میشود
- ■جهش روابط اقتصادی ایران و قزاقستان به سمت تجارت میلیارد دلاری
- ■ورزشگاهی که مانع هدر رفتن بودجه فوتبال میشود
- ■جشن میلاد حضرت فاطمه زهرا(س) و بزرگداشت روز مادر در تیپ ۷۱ ابوذر
- ■بررسی مسائل شیلات شهرستان؛ تأکید بر توسعه پایدار و رفع چالش کمآبی
- ■کشتهسازی رسانهای؛ سناریوی تکراری ایران اینترنشنال
- ■راهاندازی بازارچه مرزی تیلهکو در اولویت
- ■هکِ جگوار اقتصاد انگلیس را لرزاند
- ■فقه روز | برگزاری مراسم ازدواج در ایام قمر در عقرب
- ■قدم به قدم با قویترین سامانه برفی در ۱۰ روز آینده +نقشه
- ■جذابترین بارش شهابی آسمان ایران را امشب ببینید
- ■غول نفتی ایران با فناوری سبز دوباره متولد شد
- ■چراغ سبز زلنسکی به امتیازات ارضی، آمریکا را به توافق امیدوار کرد
- ■جانبازان ۷۰ درصد در سرپلذهاب تجلیل شدند
- ■اعتراف خبرنگار بیبیسی درباره بزک شخصیت اپوزیسیونی
تکرار یک ماجرای تاسف انگیز
هدف من دعوا با این افراد نبود و میخواستم امر به معروف کنم...
من خودم رزمیکار هستم اما چون هدف من دعوا با این افراد نبود و میخواستم امر به معروف کنم هیچ استفادهای از توان بدنی خودم نکردم. من میخواستم در ماه مبارک رمضان، فقط به آنها یک گوشزد کوچکی داشته باشم که آن هم، زبانی بود.
تنها با فاصله یک روز از هتک حرمت به دختر چادری آمر به معروف در منطقه پونک، یک زن چادری همراه با فرزند ۳ سالهاش در محله خانیآباد تهران مورد ضرب و شتم یک بدحجاب قرار گرفت.
23 تیرماه امسال اتفاقی تأسف بار رخ داد که پس از انتشار آن در رسانهها، احساسات عموم مردم مسلمان جامعه جریحه دار شد، خبری با این تیتر « ماجرای کشیدن چادر از سر دختر آمر به معروف در ماه رمضان ». شمس، دختر آمر به معروف 30 سالهای است که در منطقه پونک تهران مورد اهانت و هتک حرمت یک خانم بدحجاب قرار میگیرد تا جایی که خانم بدحجاب، تلاش بر کشیدن چادر و روسری از سر این آمر به معروف میکند اما موفق نمیشود.
24 تیرماه یعنی تنها پس از گذشت یک روز از ماجرای خانم شمس، معصومه فراهانی، زن چادری دیگری در محله خانیآباد تهران، مورد ضرب و شتم یک زن بدحجاب قرار میگیرد. ماجرایی که جزئیات آن را خانم فراهانی اینگونه توضیح میدهد.
شرح ماجرا را این طور آغاز کنیم که 24 تیرماه است و شما پس از اقامه نماز در مسجد به همراه فرزند 3 ساله خود، راهی منزل خود در محله خانیآباد میشوید، در مسیر، چه اتفاقی برای شما رخ میدهد؟
فراهانی: من روزه بودم و برای اقامه نماز و صرف افطار، همراه با فرزند 3 سالهام به مسجد رفتیم ساعت تقریباً 10 شب بود در مسیر که داشتم میآمدم داخل کوچه 2 نفر خانم را دیدم که روسریهای خود را دور گردنشان انداخته بودند و داشتند به سمت ماشینشان میرفتند، ظاهرشان تعجب آور بود، اول سعی کردم با نگاه هشداردهنده، باعث شوم که حجابشان را رعایت کنند اما آنها نگاه طلبکارانهای را تحویل من دادند، در مرحله بعد سعی کردم یادآوری کنم که آنها در کجا زندگی میکنند و فقط خطاب به آنها گفتم «ببخشید خانمها آیا اینجا ایران نیست؟» جواب دادند که « ایرانه که ایرانه!» گفتم « به نظر شما نباید حداقل، تابع قوانین کشوری باشیم که در آن زندگی میکنیم؟» اما دیگر جواب این سوالم را ندادند و به جای آن مشتهایی بود که نثارم میکردند.
در حالی که بچه، همراه شما بود این اتفاق رخ داد کسی در کوچه نبود که به کمک شما بیاید یا حداقل، فرزند شما را از این صحنه دور کند؟
فراهانی: اول که یکی از آنها دستهایم را گرفت و نفر بعدی با مشت به سر و صورتم میزد بچهام کاملاً شاهد ماجرا بود و داشت زهره ترک میشد تا اینکه آقایی متدین آمد و فرزندم را بغل کرد و از ما کمی فاصله گرفت و بعد از آن، اوباش دور ما حلقه زدند و از آن بدحجابها پشتیبانی میکردند. در مقابل نیز بسیجیهای محل به کمک من آمدند و من را از دست آنها نجات دادند.
یعنی شما ایستادید تا آنها شما را با مشتهایشان، سیاه و کبود کنند و عکسالعملی نشان ندادید؟
فراهانی: من خودم رزمیکار هستم اما چون هدف من دعوا با این افراد نبود و میخواستم امر به معروف کنم هیچ استفادهای از توان بدنی خودم نکردم. من میخواستم در ماه مبارک رمضان، فقط به آنها یک گوشزد کوچکی داشته باشم که آن هم، زبانی بود.
این اتفاق، در همان کوچه، فیصله پیدا کرد؟
فراهانی: نه با کمک بسیجیهای محل به کلانتری خانیآباد رفتیم اما حامیان آن خانمها تلاش میکردند که من به خاطر کتکهایی که خوردهام رضایت بدهم ولی من شکایت کردم چون حرکت آنها غیرمنصفانه بود.
بعد از شکایت چه اتفاقی افتاد؟
فراهانی: من به پزشک قانونی رفتم و در آنجا نیز میزان لطمهای را که خورده بودم ثبت شد و آن خانمی هم که بنده را مورد ضرب و شتم قرار داده بود و صورتم را به شدت، کبود کرده بود یک شب بازداشت شد و تنها با گذاشتن یک قبض برق منزل به عنوان وثیقه، آزاد شد در حالی که در خودروی این خانم، انواع سلاح سرد وجود داشت و از سوی دیگر نیز کاملاً در کوچه، کشف حجاب کرده بود، دو موضوعی که دو اتهام مجزا محسوب میشدند.
در حال حاضر اوضاع روحی و جسمی شما و فرزندتان چطور است؟
فراهانی: فرزندم که هنوز از دیدن صحنه آن شب، به شدت مضطرب است خودم هم چون به نفس کاری که انجام دادهام ایمان دارم صدمات آن را میپذیرم هنوز کبودیهای مشتهای آن زن بدحجاب را هر روز با خودم در کوچه و خیابانهای این شهر شلوغ میبرم اما نمیگذارم امر به معروف و نهی از منکر در این شهر بمیرد.
