سخنراني دکتر حسنروحاني رئيسجمهور محترم در مراسم «تنفيذ» که در حضور مقام معظمرهبري و مقامات کشوري و لشگري ايراد شد، حاوي نکات بسيار مهم و برجستهاي بود. بياناتي که اگر در هر جامعهاي عملي شوند، بدون شک آن جامعه ره سعادت و نيک بختي را طي خواهد نمود. آنچه روحاني بر زبان جاري کرد، بدون اغراق بر قلب پاک و بيآلايش بسياري از ساکنان اين سرزمين نشست. او از سينهها و کينهها، قهر و آشتي و دشمني و دوستي سخن گفت.
آنچه که رئيسجمهور محترم بيان داشت به عنوان يک واقعيت تلخ در فضاي سياسي امروز ايران تا حدودي ظهور و بروز يافته است که راقم اين سطور فکر نميکند اين مساله مورد انکار اجتماع به خصوص نخبگان و دلسوزان باشد.
طبيب داناي ما در عرصه سياست توام با اخلاق، يعني دکتر حسن روحاني با علم به شناخت پديده مذموم بداخلاقيها و در نتيجه پاشيدن بذر کينه در قلبها موضوع را بازگو کرد تا راه کمک و همراهي در جهت مقابله با آن و نشر مهر و محبت در جامعه فراهم گردد.
اين موضوع در زمانهاي مطرح ميشود که عدهاي خود را حق مطلق و ديگران را بر سبيل باطل بدانند، فضاي سياسي را يا سياه سياه يا سفيد سفيد ببينند، قواعد بازي سياسي را در عرصه عمل رعايت نکنند و براي رقيب حق حيات سياسي و اجتماعي قائل نشده و به لطايف الحيل آنان را از صحنه بيرون کنند، زبانها و قلمها را به انواع تهمتها، تخريبها و دادن نسبتهاي ناروا نسبت به رقباي خويش را چنان ميآلايند که هيچ دشمني نسبت به دشمن ديگر، آن را روا نميدارد. در چنين وضعيتي خود بخود «قهر» شکل گرفته و پديد ميآيد. در روابط اجتماعي و به ويژه سياسي، قهر يک نوع «درد» است که اگر براي درمان آن فکري نشود، ريشه دوانيده و پيشرفت ميکند. نشستن «قهر» در سينه، ايجاد کينه ميکند. وقتي کينه درمان نشود، دلها نسبت به هم چرکين شده و بيماري خطرناکي به نام دشمني توليد ميگردد.
دشمني علاوه برآن تشتت و اختلاف را در پي دارد، خير و برکت را نيز از جامعه دور ميکند. زيرا در فضاي کينه، به جاي کمک به يکديگر براي رسيدن به فلاح و رستگاري، متاسفانه هر گروه سعادت ديگري را مايه شکست و شقاوت خود ميبيند و لذا تمام سعي خويش را صرف ممانعت از ترقي ديگران مينمايد، حتي اگر اين عمل به بهاي عقب ماندگي خودشان نيز تمام شود و به قول معروف حاضرند براي «دستمالي» قيصريهاي را به آتش بکشند.
دشمنيها بسان موريانه عمل ميکنند. موريانه به مرور زمان عمل کرده و نتيجه عمل خرابکارانه آنها سالها بعد خود را نشان ميدهد.
چه بسا درختان تناوري که از درون در حال پوسيدن هستند اما کمتر کسي بدان پي ميبرد و تنها زماني مشخص ميشود که درخت، خشک شده و آن طراوت و شادابي و ثمر دهي و سايه ساري گذشته را از دست داده باشد. اين مثال شامل حال جوامع بشري نيز ميگردد. در فضايي که موريانه دشمني، روح و جان جامعه را نشانه رفته باشد، سخن از پيشرفت، آباداني، ترقي و رفع مشکلات گفتن بيمعنا و ناکارآمد بوده و بسان آبي است که در «هاون» کوبيده شود.
انديشيدن در مظاهر ناميمون و ويرانگر نتيجه قهر، کينه، و دشمنيها، ميطلبد تا براي درمان آنها برنامهريزي و تلاش جدي معمول نمود. اينجاست که همگان لازم است سخنان رئيسجمهور متفکر را که گفت: بياييم «قهر» را به «آشتي» تبديل کنيم. «سينهها» را از «کينهها» پاک کنيم و «دشمنيها» را به «دوستي» مبدل نمائيم، را مورد توجه قرار داده و آن را بارها و بارها مرور کرده و خود را براي پياده کردن و جنبه عملي بخشيدن به آنها در حد وسع و توان مسوول بدانيم.
سينه مخزن اسرار است. اسراري که گاه لبريز از محبت، دوستي و عشق است و گاه آلوده و مملو از انزجا، نفرت و کينه و دشمني است. اينک که در پرتو همت ملت بزرگ ايران اسلامي شجره مبارک «نشاط» و «اميد» سربرآورده است، براي آن که اين درخت تنومند گردد و سايه بگستراند و ايرانيان با خيال آسوده در زير سايه آن بياسايند و بدون تبعيض از ميوههاي آن بهرهمند شوند، راه اساسي همانهايي است که آقاي دکتر روحاني در مراسم «تنفيذ» در محضر مقام معظمرهبري بيان داشت.
اميد آن که «دولت راستگويان» با بهرهگيري از آموزههاي اسلام «رحماني» و پيشينه درخشان ايران «عقلاني» و چهره پر فروغ «انساني» انقلاب شکوهمند اسلامي و جنبه نورانيت «عاطفي» بودن نظام جمهوري اسلامي ايران، بتواند در مسير تحقق سخنان رئيسجمهور محترم، گامهاي بلند و کارآمدي برداشته تا به عنوان سند ماندگار دولت «تدبير» و «اميد» در شئون مختلف جامعه نهادينه شود.
به قلم:کرم محمدی