قانون، قتلگاه تمامی آنها یک شورولت سبز رنگ بود که قاتلی به نام «مجید سالک محمودی» راندن آن را به عهده داشت.مدت زمان زیادی طول کشید تا مجید دستگیر شود اما طولی نکشید که راز انگیزه اصلی تمامی این قتلها برای همیشه سر به مهر باقی ماند.
خودکشی مجید سالک در زندان باعث شد تا هیچ وقت دلیل واقعی کشته شدن این زنها مشخص نشود. نخستین برگ پرونده قتلهای مجید با خبر گم شدن زنی به نام اختر و دو فرزندش به نامهای محمد و فرحناز تشکیل شد.مادر اختر ۸ ماه پس از گم شدن آنها به اداره آگاهی رفت و خبر گم شدن آنها را اعلام کرد.
مادر اختر در اظهاراتش گفته بود:«بعد از آنکه از دخترم خبری نشد در محله مان شایعه شد که او را دستگیر کرده و به زندان انداخته اند .وقتی برای گرفتن بچه ها دنبالش گشتم متوجه شدم که او در هیچ یک از زندانها نیست.»
یکی از همکاران اختر نیز به ماموران گفت که آن اواخر اختر با یک مرد در ارتباط بود و دائم با ماشین او این طرف و آن طرف می رفت.پس از کسب مجوز تفتیش خانه اختر قراردادی کشف شد که به موجب آن شخصی به نام مجید سه دانگ از یک تاکسی را با اخترشریک شده بود و قرار بود هر ماه نصف کارکرد تاکسی به اختر داده شود.اگرچه این نوشته می توانست سر آغاز تحقیقات جدی باشد اما از آنجایی که هیچ مورد مشکوکی در این قسمت از ماجرا وجود نداشت همه چیز مسکوت ماند و باعث شد تا یک قاتل آزادانه دست به قتلهای متعدد بزند.
هنوز هیچ ردی از اختر و بچه هایش به دست نیامده بود که خبر گم شدن زنهای بیشتری به اداره آگاهی گزارش می شد. این اخبار همزمان بود با کشف اجساد زنهایی که اکثر آنها با طنابی سفید رنگ خفه شده و در مکانهای متروک رها شده بودند.تنها رد باقی مانده از قاتل ردی از لاستیک های پهن یک ماشین بود که ثابت می کرد پیکان نیست و همین رد توانست قاتل را به تله بیندازد.از سال ۵۹ تمامی قتلها جسته و گریخته صورت می گرفت اما از تیرماه سال ۶۴ تا بهمن ماه همان سال همه چیز شدت و سرعت بیشتری گرفت.تبریز،اردبیل،تهران و کرج مکانهایی بودند که اجساد خفه شده زنها در آنجا پیدا میشدند اما هیچ ردی از قاتل یا انگیزه اش برای این کار پیدا نمی شد.تا اینکه بهمن ماه سال ۶۴ جسد زنی ۴۰ ساله به نام معصومه در منطقه اوین تهران پیدا شد.خواهر معصومه از مردی به ماموران گفت که سوار بر شورولت ایرانی سبز رنگ و با استفاده از یک بی سیم مزاحم خواهرش می شد.
یک هفته پس از اظهارات خواهر معصومه ماموران گشت آگاهی در میدان بهارستان تهران به شورولت سبزرنگی مشکوک شدند که شیشه هایش شکسته بود.شماره پلاک خودرو برای ارومیه بود و مرد راننده که فردی معقول به نظر می رسید لهجه ترکی داشت.همه چیز معمولی بود تا اینکه ماموران در جستوجوی داخل خودرو تعدادی لباس زنانه و مقدار قابل توجهی طناب سفید رنگ کشف کردند.
مجید سالک که بود؟
مجید سالک محمودی پسر یک سرایدار مدرسه بود که سال چهارم دبستان به خاطر بی علاقگی به درس و مدرسه مردود شد و برای همیشه مدرسه را ترک کرد.او از آن به بعد زندگی اش را با کار در بازار گذراند.سال ۵۵ او پس از پایان خدمت سربازی با یک معلم به نام فرخ ازدواج کرد.مجید سال ۵۹ ورشکست شد و به خاطر کشیدن چند چک بی محل مجبور شد به طرف تهران فرار کند.فرخ،همسر مجید برای جلوگیری از ضبط اموالشان به مجید پیشنهاد کرد که تمامی اموال را به نام او بزند و او را طلاق بدهد.مجید که قبول کرده بود این کار را کرد و دو سال زندانی شد اما بعد از ۲ سال دیگر فرخ حاضر به زندگی با مجید نشد.
یکی از افرادی که در جریان پرونده قتل مجید بود در این باره گفته بود:«او بعد از آزادی از زندان، از ارتباط همسرش با پسرخاله خود آگاه شد. اینکه چرا این دو نفر را نکشت هیچوقت مشخص نشد؛ ولی او به همین دلیل تمام زنانی را که فکر میکرد و در عمل میدید به شوهرانشان وفادار نیستند به همین روش به قتل میرساند.»
آخرین مطالب
- ■اختصاص ۵۲ میلیارد تومان برای آسفالت راههای روستایی بخش دشت ذهاب
- ■تأکید معاون سیاسی فرمانداری سرپلذهاب بر همکاری همهجانبه در مبارزه با مواد مخدر
- ■بازدید فرماندار سرپلذهاب از پروژه آسفالت روستای برخ و باران
- ■تلاش کارگران برای بهسازی کوچهها و خیابانهای سرپل ذهاب
- ■انتخاب رئیس جدید جبهه تحولخواهان انقلابی
- ■بررسی علت انفجار دانشگاه تهران توسط نهادهای تخصصی مرتبط
- ■قانون ۸ ساله هوای پاک هیچ بودجهای ندارد
- ■اسرار زامبی شدن اقتصاد اسرائیل
- ■اصلاحات؛ طیف همیشه طلبکار
- ■دستیار ترامپ: نفت ونزوئلا متعلق به آمریکاست
پربازدیدترین ها
- ■جانبازان ۷۰ درصد در سرپلذهاب تجلیل شدند
- ■از قهرمانان ووشو دانشجویان کشور، محمدحسین عظیمیراد و محمدرسول عسکری، استقبال شد
- ■قدم به قدم با قویترین سامانه برفی در ۱۰ روز آینده +نقشه
- ■راهاندازی بازارچه مرزی تیلهکو در اولویت
- ■آغاز توزیع شیر رایگان در مدارس سرپلذهاب به روایت تصویر
- ■چشم تهران به پاسکاری دولتی برای ساخت ورزشگاه خشک شد
- ■کشتهسازی رسانهای؛ سناریوی تکراری ایران اینترنشنال
- ■جمعآوری دکههای غیرمجاز و ساماندهی معابر در سرپلذهاب
- ■فقه روز | برگزاری مراسم ازدواج در ایام قمر در عقرب
- ■بازدید میدانی بخشدار دشتذهاب از محل شکستگی خط انتقال آب روستای تپه دارابخان
- ■نشست تخصصی نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی با روحانیون سرپل ذهاب برگزار شد.
- ■راهکار آقای معاون وزیر برای رفع مشکلات نهاده دامی
- ■نشست تخصصی نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی با روحانیون سرپلذهاب برگزار شد
- ■فریاد خشم فرانسویها علیه سیاستهای ترامپ
- ■قیمت مکالمه و پیامک همراه افزایش یافت
- ■گروسی: بازرسیها در ایران محدود است
- ■علت گرانی برنج در جنوب تهران پیدا شد
- ■حداقل در میان خودتان یکی را قبول داشته باشید
- ■استقبال باشکوه از قهرمانان ووشو دانشجویان کشور در سرپلذهاب
- ■جلسه بررسی و رفع مشکل صدور سند املاک شهرک مشاغل به ریاست دادستان سرپلذهاب
قتـل زنان با طناب سفید
«مرگ همواره هیبت ترسناکی ندارد.گاهی اوقات بسیار خونسرد و معمولی با آدمها رو به رو می شود و در کمال آرامش جان آنها را می گیرد.»این جملات توصیف مرگ تقریبا 30 زن است که از سال 59 تا سال 64 به قتل رسیدند.