گروه تحقیقاتی فیلم همه زوایای زندگی ترکمنها را از نگاه گذرانده بودند و این کار مرا برای رسیدن به دنیای زندگی کارآکتری که قرار بود نقش او را بازی کنم آسانتر میکرد، دختران ترکمن سوارکاران زبده هستند؛ ازاین جهت باید سوارکاری را بهطور حرفهای میآموختم. شش ماه،دوره سوارکاری رفتم، هر روز تمرین، هر روز مطالعه از زندگی عشایر ترکمن مرا به دنیای کارآکتری که قرار بود به جای او باشم، نزدیکتر میکرد، آن نقش یکی از بهیاد ماندنیترین نقشهایی است که تاکنون بازی کردهام. |
ایران/ میان این «انا» و آن «آنا» قصهها بود؛ افسانههایی از بزرگترین موهبتی که در زندگی هر انسانی هست؛ «آنا» در بخشی از فرهنگ کشورمان، به مادر گفته میشود که هر کسی در مقابلش سر تعظیم فرود میآورد. گفتن از دنیای یک فرد و یک فرهنگ سخت است. اما آنای بازیگر هم میگوید؛ <به خاطر بچهام مدتی رفتم تا مادر باشم>؛ گویی این همان درک فردی بازیگر نسل نو تئاتر و سینمای ایران از مفهوم بزرگ مادر در بخشی از فرهنگهای باستانی کشورمان است.
خانم نعمتی! بازگشت به خاطرات «هیوا»، بازگشت به شروعی خوب است؛ به دوران نوستالژیک زندهیاد ملاقلیپورکه عاشقانه فیلم میساخت؛ بازیگران نامدار در آن فیلم بودند و نخستین شروع سینمایی شما با این اپیزود زمانی گره خورده است...
همکاری با هنرمندان بزرگی همچون گلچهره سجادیه، جمشید هاشمپور، آتیلا پسیانی در کنار رسول ملاقلیپور تجربهای بزرگ بود. البته از عوامل حرفهای پشت صحنه و فیلمبرداری هم به راحتی نمیتوان گذشت؛ در کنار این بزرگان و در نخستین گام حضورم در عرصه سینما درسهای آموزنده و درخشانی را آموختم. آموختههایی که همیشه سرمشقم بوده، آن روزها در کنار آن بزرگان کردار و منش حرفهای را آموختم، رفتاری که سعی میکنم همواره چراغ راهم در زندگی حرفهایام باشد.
دومین بار با فیلم «دلباخته» به سینما آمدید. آنجا نقش دختری ترکمن را بازی کردید نقشی متفاوت و خاص که دستیابی به زوایای روحی آن به سادگی میسر نیست. از آن نقش و به زبان ساده از آنا نعمتی در قالب یک دختر ترکمن بگویید.
یکسال قبل از شروع فیلمبرداری این فیلم آقای معصومی- کارگردان فیلم- من را برای بازی در «دلباخته» انتخاب کرده بود، با ایشان یک کار تلویزیونی کوتاه انجام داده بودیم و بازی مرا میشناختند، فیلمنامه را که دستم دادند اوراقی همراهش بود،ورقهایی شامل مجموعهای از تحقیقات که خلق و خوی زنان ترکمن را توصیف میکرد. گروه تحقیقاتی فیلم همه زوایای زندگی ترکمنها را از نگاه گذرانده بودند و این کار مرا برای رسیدن به دنیای زندگی کارآکتری که قرار بود نقش او را بازی کنم آسانتر میکرد، دختران ترکمن سوارکاران زبده هستند؛ ازاین جهت باید سوارکاری را بهطور حرفهای میآموختم. شش ماه،دوره سوارکاری رفتم، هر روز تمرین، هر روز مطالعه از زندگی عشایر ترکمن مرا به دنیای کارآکتری که قرار بود به جای او باشم، نزدیکتر میکرد، آن نقش یکی از بهیاد ماندنیترین نقشهایی است که تاکنون بازی کردهام.
شاید نگاه به سالهای حضور شما در عرصه بازیگری ذهن را نخست به سوی «افسانه» نقشی که درسریال «مسافر» داشتید میکشد،بهطوری که گویی آنجا آغاز حرفه ای کارشما بود،ازعلایق تلویزیونی،از تفاوتهای دنیای سریالسازی در زمان«مسافر» و «کلاه پهلوی» بگویید و سرانجام چرا حضور تلویزیونی شما کمرنگ است؟
بعد از بازی در سه فیلم «هیوا»، «دلباخته» و «زندانی 707»، پیشنهاد کار در سریال «مسافر» به من داده شد.داستان سریال را دوست داشتم. جذاب بود و نو، شخصیتهای قصه و شیوه بازی بازیگران و کارگردانی آقای سیروس مقدم در مجموع موفقیت این سریال را باعث شده بود.از آن زمان به بعد نقشی که برایم جذابیت ویژه داشته باشد؛ تا من را برای بازی در فضای تلویزیون ترغیب کند نخواندم. سالها گذشت و زمان به ساخت سریال «کلاه پهلوی» به کارگردانی ضیاءالدین دری رسید. فکر میکردم پروژه «الف ویژه» به حتم ویژگیهای مثبتی خواهد داشت نقش من (زرین تاج) از ابتدا کارآکتری تاثیرگذار بود اما بعد از دوسال کار مداوم و سختیهای یک پروژه مثلاً ویژه،با رفتارهای غیرحرفهای مواجه شدم که باعث شد نگاهم به کار در تلویزیون تیره شود.
بعد از«مسافر» و دیده شدن در نگاه بینندگان، انتظار بود کار بیشتری از شما دیده شود، اما برعکس چند سالی نبودید و به یکباره با انتخابهای نامناسب برگشتید. تا درفیلم «پارکوی» دوباره دیده شدید؛ از فرازونشیبهایی که هنرمندان برای رسیدن به جایگاه مناسب خود متحمل میشوند بگویید.
پایان سریال «مسافر» با به دنیا آمدن دخترم رائیکا همزمان شد.دوسال از دنیای حرفهای دور بودم،مادر بودن، تربیت و سلامت فرزندم مهمترین نقش زندگیم بود، ذرهای از اینکه، فضای کار را ترک کردم تا نقش مادری را در حد توانم بینقص ایفا کنم، پشیمان نیستم.
کودکم بزرگتر شد. رشد سنی او با دور ماندن چند ساله من از دنیای هنر همزمان بود، برای بازگشت باید از جایی شروع میکردم، همین شد که در چند فیلم نهچندان مطرح بازی کردم؛ تا بگویم به سینما بازگشتهام. پس از آن آقای جیرانی برای بازی در فیلم «پارک وی» از من دعوت کرد، میتوانم بگویم بازگشت دوباره به دنیای کار با سینماگران حرفهای از «پارک وی» برایم کلید خورد از آن زمان سعی کردم نقشهای متفاوت در پروژههای هنری- تجاری بازی کنم. درسینما برای رسیدن به موفقیت ریاضتهای خاص خود را باید کشید. آموزش، تمرین، صبر، نکاتی است که همواره باید همراهت باشد.
متفاوتترین بازی شما درفیلم «آل» بود، فیلمی با روایت داستان زندگی زن و شوهری که برای یک سفر کاری به ایروان میروند و با حوادث عجیبی روبهرو میشوند. «آل» چه تفاوتهایی داشت که نقش آفرینی «آناهیتا نعمتی» را درخشانتر از همیشه نشان داد تاجایی که نامزد دریافت جایزه نقش اول جشنواره فیلم فجرشدید؟
هر نقش ویژگیهای منحصر به فرد خودش را دارد. «الهه» در پروژه «آل» با وجود کوتاه بودن، نقشی تاثیرپذیر از موقعیت را در فیلم داشت. حدود سه ماه در کنار عوامل تمرین داشتیم، بحث و گفتوگویی که در فضای تمرینها انجام میشد کارآکتر «الهه» را در رسیدن به موفقیت نقش نزدیک کرد. کارآکتر «الهه» در «آل» ارتباط عاطفی عمیقی با ذهنم ایجاد کرده بود تا حدی که برای پلک زدنهایش نیز فکر میکردم روزگاری با او زندگی کردم روزهایی که «الهه» را زیستم نه «آناهیتا».
یک بحث اجتماعی را مطرح کنیم، «زن دوم» به کارگردانی سیروس الوند از آثار خاص سینمای کشور است، شما در آن نقش آفرینی کردید از تاثیرگذاری قصه یک فیلم بر دیدگاه و تفکر اجتماعی بگوید.
تاثیر فیلم بر مخاطب انکار ناپذیر است. این فیلم به دلیل حضور خانواده در فیلم و پررنگ بودن زنان قصه وتاثیر احساساتشان در ملودرام در نزدیک شدن پیام فیلمنامه به فکر تماشاگر کمک میکند. فیلم وسینما از مهمترین جایگاههای فرهنگسازی در یک جامعه است، سینما آدمها را با شخصیتها و جایگاه هایشان به تصویر میکشد و مخاطب است که با دیدگاه خود همراه کارآکتر میشود و میآموزد،با فیلم میتوان تفکر مردم را شکل داد.
نوع نگاه و دنیای دو نسل قدیم و جدید قاعدتاً متفاوت است، این نوع نگاه برای شما چه تفسیری دارد. شما را در آثار کارگردانان پیشکسوت میبینیم در فیلمهای کارگردانان جوان تازه به دنیای کارگردانی وارد شده نیز دیدهایم،حضور هرکدام از این کارگردانان در بازیگری شما چه اثری داشت؟
سه سال است که با نسل جدید فیلمسازان جوان کار میکنم.دنیای پر از ایده دارند.داشتههای خلاقانهشان انگیزه همچنان ماندن در فضای سینما را برایم بیشتر میکند. پیشکسوتان سینما حضور استادانه دارند و تجربه آنها روشنایی بخش مسیر نسل جدید است جوانهایی که آمدهاند، سینمایی نو بسازند.ما هستیم، باید همراه آنها شویم، با تجربهها و ایدههای نوین آنها همدل شویم.
از آن بازیگرانی هستید که تامدتی طولانی پس از ایفای نقش همچنان با آن زندگی میکنند؟
آموزشهایی که قبل از شروع کار و دورههای متعدد بازیگری و گذراندن فضای خاص میگذرانیم این تربیت را موجب میشود که همه جا از احساسات بهطورمستقیم استفاده نشود و تکنیک به کمک ایفای نقش بیاید.
معمولاً در همه نقشها و فیلمها این اتفاق رخ نخواهد داد مگر موردی خاص که تو را برای رسیدن به فضا و ایفای نقش درگیر کند.در طول 17 سال تنها نقش «لیلا» در فیلم «یکی میخواد باهات حرف بزنه » تا مدتی با من زندگی کرد.
اغلب در نقشهای شیک و مرتب دیده شدهاید این انتخاب شما بوده است؛ یا نقشهایی با این حال وهوا به سراغ شما میآیند؟
در سینمای ایران وقتی در به تصویر کشیدن نقشی موفق میشوید در معرض هجوم کارآکترهای مشابه در کارهای مختلف قرار میگیرید. بنابراین تکرار نقش به سراغت میآید،این خود بازیگر است که باید خود را از تکراری شدن برای نگاه بیننده دور نگه دارد. سعی کردهام که شخصیتهای نزدیک را هم متفاوت اجرا کنم.
یک بازیگر موفق باید چه تمریناتی را همیشه در سالهای حرفهای دنبال کند؟
خواندن کتاب،دنبال کردن فیلمهای روز و نقد آنها در جهت آشنایی با شخصیتهای متفاوت،تمرین بیان و آموزش فیزیک از ابزار اصلی حرفه بازیگری است که تمرین و دقت به آنها را دائم به خود متذکر میشوم.
نحوه نقش آفرینی بازیگران یک فیلم، مقابل هم و همتراز بودن آنها چه تاثیری در ساختار فیلم و بازی هنرمندانش دارد؟
به نظرم، مهمترین اتفاق فیلم خواهد بود؛ تا اثری یکدست با شخصیتهایی متناسب روایت داستان به تصویر کشیده شوند.
بازیگری را با علایق تئاتریتان آغاز کردید چرا اکنون که بازیگران سینما گرایش زیادی به فضای تئاتر دارند حضور پررنگی از شما دیده نمیشود؟
با تئاتر به دنیای بازیگری آمدم، ولی درادامه، بازی در فیلمها و کارهای متعدد و گذشت زمان باعث شد از صحنه دور بمانم، ولی در سه سال گذشته در سه نمایش حضور داشتم. (چنگیزخان) کاری از چیستا یثربی یکی از آن آثار بود که برای جشنواره فجر سال (1390) بازی کردم،«مرغ سحر» را زمستان (1391) درسالن انتظامی و نمایش (منفی 13) به کارگردانی روزبه سجادی را نیز در جشنواره سی و یکم فجر بازی کردم که امسال به صحنه خواهد رفت و متاسفانه امسال کار ایوب آقاخانی را به دلیل سفر از دست دادم.
این روزها به نظر میرسد کم کم نگاه تماشاگران از قهر به سینما درحال خارج شدن است از دیدگاه شما چه عواملی باعث رکود سینما شده بود؟
نبودن فیلمنامه خوب و ساختار درست.
ازکارهای آینده و نقشهای آیندهتان بگویید.
از آینده بیاطلاع هستم،فقط بازی کوتاهی در فیلم آقای حسینی خواهم داشت تا خواندن و انتخاب یک نقش دوست داشتنی و متفاوت دیگر