امام خمینی (ره) خون شهیدان ما امتداد خون پاک شهیدان کربلاست
امام خامنه ای : زنده نگه داشتن یاد شهیدان اجرش کمتر از شهادت نیست
فرازی از زندگینامه پاسدار رشید اسلام شهید علی ویله پور
شهید علی ویله پور در بهار سال 1348 در خانواده ای مذهبی و محب اهل بیت (ع) در روستایی در شهرستان سرپل ذهاب چشم به جهان گشود ازهمان کودکی اهل فرائض و مقید به انجام تکالیف شرعیه بود و در مجالس دینی از جمله برنامه های سوگواری امام حسین (ع) حضور داشت و عشق خدمتگزاری به آستان شهیدپرورحضرت ابا عبدالله (ع) در عمق وجودش ریشه دوانید سادگی ، بی آلایشی و گذشت او در سنین کودکی زبانزد همه بود محبت خاصی به اهل بیت (ع)داشت رفتارش بزرگ منشانه و بسیار مهربان و با محبت بود در سن 12 سالگی از نعمت پدر محروم گردید با آن روحیات و مردانگیش عملا غمخوار مادر فداکار و دلسوز خود بود هم به مادرش در اداره امور منزل کمک می کرد و از مساعدت به خواهر و برادرنش نیز دریغ نداشت ضمن اینکه به ورزش خصوصا ورزش باستانی علاقه مند بودهمیشه تبسم بر لبانش جاری بود به بزرگترها بخصوص افراد سالخورده بسیار احترام می گذاشت علاقه زیادی به امام (ره) داشت با وصف اینکه کم سن و سال بود اشتیاق زیادی به جبهه داشت 13 سال بیشتر نداشت که برای اعزام به جبهه ثبت نام کرد به علت صغر سن بارها او را ثبت نام نکردند اصرارش برای رفتن به جبهه نتیجه ای نداشت تا این که تاریخ تولدش را چند سال بزرگتر کرد خرداد 61 با گردان خیبر تیپ 29 نبی اکرم (س)عازم جبهه های حق علیه باطل شد با توجه به سن کمی که داشت در گردان تیر بار چی بود بسیار شجاع و از روحیه بالای بر خوردار بود در عملیاتها و در خط مقدم جبهه همیشه پیش قدم و مشوق هم رزمندانش بود تا اینکه در 29 بهمن ماه 1362 در عملیات والفجر 5 منطقه عملیاتی مهران چنگوله به درجه رفیع شهادت نائل گردید در فرازی از وصیت نامه اش که هنگام مجروحیت در جیبش بود و به علت اثابت گلوله پاره شده بود نوشته است (از ولایت فقیه و انقلاب حمایت و پشتیبانی کنید و راه امام (ره)و راه امام حسین علیه السلام است نگذارید امام (ره) تنها بماند رهنمودهای امام ما امت را گوش فرا داده و عمل نمایید امام نعمتی است بزرگ که خدا برای هدایت مسلمانان قرار داده است )... یادش بخیر
و اما درد دلی دارم با شهیدان با شهید امینی با شهید ویله پور با پدر بزرگ شهیدم یارمراد باباخانی با شهید سلیمانی با امام شهیدان و ...
شهیدان عزیز سلام سلام بر شما از یک دوست دیرین از یک آشنا ی غریب سلام از طرف کسی که افتخارش این است که روزی با شما هم قدم هم کلام هم سفر هم سفره و هم سنگر و ... بوده سلام از طرفی کسی که خیلی دلش گرفته مخصوصا امروز که خیلی دل تنگ شماها بودم دلم برای روزهای که با هم بودیم تنگ شده برای آن روزهایی که با هم اعزام می شدیم از زیر قرآن رد می شدیم دلم برای خنده هاتهن تنگ شده برای اخلاص و پاکی شما برای صفا و صمیمیت شما برای نماز شب خواندن شماها برای زیارت عاشورا و دعای ندبه برای خاکریز و سنگر برای ایستگاه صلواتی برای نوای خوش حاج صادق آهنگران دلم برای سیم خاردارو میدان مین تنگ شده برای بچه های با اخلاص یگان دریایی و گردان حمزه صیدالشهداء و گردان خیبر برای شهید شعبانلوشهید حشمت اله امینی شهید علی ویله پورشهید بلال سلیمانی برای بچه های کربلا 5 برای والفجر 5 برای نصر 7 برای والفجر 8 برای والفجر 10 برای مجنون و شلمچه برای سوسنگر و هویزه و فکه برای سر دشت و دو پازا دلم برای الوند و آبادان و خرمشهر دلم برای صوت خمپاره ها تنگ شده است دلم برای هور وبلم و قایقهای ذولفقار تنگ شده ...،ای شهیدان نخلستانهای شلمچه یادش بخیر یاد والفجر 10 ووالفجر 5 و کربلا 5 و نصر 7 بخیر یاد آن روزهای به یاد ماندنی بخیر یاد چادر فرمانده گردان یاد حسینیه تیپ نبی اکرم (ص)یاد شهید حشمت اله امینی یاد شهید علی ویله پور یاد شهید اکبر ربندی یادشهید تکلو یاد شهید علی رضا زمانی یاد شهید بلال سلیمانی یاد شهید مهدی خرسند پور یاد شهید عباس روندی یادشهید جلال نصرتی یاد شهید قولیوند یاد شهید مسعود کتابی یاد شهید محمود میرزایی یاد شهید سیبی یاد شهید کلهر یاد شهید حاج روح اله یاد شهید حامد یعقوب نژاد یاد شهید عباس محمدی یاد شهید قارلقی یاد شهید یزدان پناه یاد شهید مظفری یاد شهید جهان بیگی یاد شهید صفریانی یاد شهید عزت اله فلاحی یاد شهید ظهرابی یاد شهید عباسی رشیدی یاد شهید اصغر محمدی یاد شهید محمود شیرزادی یاد شهید مسعود دارابی یاد همه شهیدان گردان حمزه سیدالشهداء و گردان خیبر و یگان دریایی بخیر راستش این روزها خیلی خسته هستم خیلی غریب از این همه روزمره گی از این همه ...، از این همه بی اعتنایی به بازماندگان شما این روزها از خیلی چیزها خسته هستم از اینکه یاد شماها نیستم و به شما بی اعتنا شدیم از اینکه عکس شما را می بینیم و عکس شما رفتار می کنیم از اینکه به وصیتنامه های شما عمل نکرده ایم و نمی کنیم ،از اینکه ما را به پیروی از اسلام و رهبری سفارش کردید و ما به آن عمل نکردیم و دل آقا رو خون کردیم از اینکه ماها نتونستیم پیام رسان خوبی برای خونهای ریخته شده شماها باشیم ، از اینکه ... ای شهیدان خدایی !از اینکه نتونستم رفیق خوبی برای شما باشم شرمنده ام ، شما را بخدا دستم را بگیرید و من بیچاره را در این دنیا رها نکنید من به عشق شما نفس می کشم به عشق شفاعت شما در آن دنیا ، دعا کنید شرمنده نشوم
نباشد از شهیدان دور گردیم بذلت رهسپار گور گردیم
خدایا به خون پاک شهدای عزیز مرا هم شهید بمیران ، آمین یا رب العالمین
راوی : جا مانده از قافله شهیدان یوسف باباخانی
