شکارهای خطرناک با آزادی از زندان+عکس

مرد فریبکار وقتی از زندان آزاد شد فراموش کرد در شگرد بی‌هوشی طعمه‌هایش مرگ تلخی را کلید زده است. هنوز مهر آزادی‌اش خشک نشده بود که پلیس پایتخت در جریان توطئه‌های ماهرانه‌اش قرار گرفت. 26 شهریورماه سال جاری مردی با همسر و خواهرش پای در کلانتری 113 بازار گذاشت و به طرح شکایت از یک مرد مرموز پرداخت.

شکارهای خطرناک با آزادی از زندان این مرد گفت: در بازار تهران بودیم که مردی ناشناس به ما نزدیک شد و ادعا کرد پزشک است و به من، همسرم و خواهرم پیشنهاد کار داد. به وی اعتماد کردیم وقتی با این بهانه قرص به ما خوراند بی‌هوش شدیم و همه دار و ندارمان را دزدید.همین ادعاهای ابتدایی کافی بود تا با دستور بازپرس شعبه هفتم دادسرای امور جنایی، تیمی از پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران تحقیق از این مرد و دو زن فریب خورده را آغاز کردند.در این مرحله مرد جوان گفت: «از شهرمان برای خرید داروهای MS همسرم به تهران آمدیم. در میدان محمدیه، پیاده قصد آمدن به سمت بازار تهران را داشتیم که در بین راه مردی با کت و شلوار و ظاهری بسیار آراسته، عینک دودی و کیف مهندسی آشنا شدیم. این مرد گفت دکتر داروساز است و داروخانه‌ای دارد و قادر است داروهای مورد نیاز بیماری همسرم را با قیمت بسیار ارزان برایمان تهیه کند.» مرد ساده‌لوح گفت: «وی حتی گفت که حاضر است برای من و همسر و خواهرم کاری در تهران دست و پا کند و به بهانه صحبت کردن در این خصوص از ما خواست برای ادامه صحبت به پارک شهر برویم. آنجا در خصوص شرایط کار و میزان حقوق به توافق رسیدیم و وی به بهانه انجام آزمایش خون و تست اعتیاد از ما خواست چند کپسول زردرنگ را بخوریم. ما نیز که در آن شرایط خود را در آستانه تهیه داروهای همسرم و همچنین پیدا شدن کار برای هر سه می‌دیدیم، کپسول‌ها را خوردیم، چند دقیقه نگذشته بود که بی‌هوش شدیم و سه روز بعد روی تخت بیمارستان به هوش آمدیم و دیدیم مرد شیاد پنج میلیون تومان پول خرید داروهای همسرم و همچنین طلاهای وی را به سرقت برده است.هنوز تجسس‌ها در زمینه سرنوشت این ســـــــــه مسافر نگون بخت ادامه داشت که روز 9 مهرماه زوج جوان دیگری که در دام مرد شیاد افتاده بودند پیش روی آنها قرار گرفتند.این زوج جوان در ادعاهای مشابهی گفتند: «برای تهیه وام به بانک شعبه خیابان بهشت رفته اما به‌خاطر نبودن رئیس بانک به داخل پارک شهر رفتیم تا استراحت کنیم، داخل پارک مردی 50 ساله با ظاهری کاملاً آراسته و مرتب به ما نزدیک شد و گفت دکتر دارو ساز است‌و قصد استخدام یک زن و شوهر برای سرایداری و همچنین کار در داروخانه را دارد. زمانی که درخصوص میزان حقوق و شرایط کار به توافق رسیدیم به دعوت وی و برای تنظیم قرارداد به یک مسافرخانه در منطقه باب‌همایون رفتیم. پس از اجاره اتاق از سوی مرد شیاد و به بهانه رفتن به آزمایشگاه برای گرفتن آزمایش خون، اعتیاد و... وی از من و همسرم خواست کپسول‌هایی را بخوریم، ما پس از خوردن بلافاصله بی‌هوش شدیم، پس از به هوش آمدن خودمان را در بیمارستان دیدیم و متوجه شدیم طلا و جواهراتمان به ارزش 10 میلیون تومان به همراه کیف دستی حاوی 70 دلار، 500 هزار تومان پول و دو گوشی تلفن همراه به سرقت رفته است.»با توجه به زنجیره‌ای بودن این دزدی‌ها مأمـــــوران با انجام چهره نگاری به تجسس در مسافرخانه‌ها پرداختند و در منطقه باب‌همایون اقدام به بررسی تصاویر دوربین‌های مداربسته مسافرخانه کردند و موفق به شناسایی یکی از مجرمان قدیمی پلیس آگاهی به نام «محمدعلی» 54 ساله شدند که مهارت خاصی در سرقت با بی‌هوشی داشت. محمدعلی تحت تجسس گرفته شد و کارآگاهان پی بردند وی چند سال پیش نیز به همین شیوه و شگرد اقدام به سرقت کرده که در یکی از دزدی‌هایش طعمه‌اش به‌خاطر عوارض ناشی از مصرف داروهای بی‌هوشی به‌کام مرگ فرو رفته است. کارآگاهان دریافتند محمدعلی روز 10 تیرماه به‌تازگی از زندان آزاد شده و در همین فاصله کوتاه از زمان آزادی، باز سرقت‌های خود با همان شیوه و شگرد را از سر گرفته است. در حالی که محمدعلی خانه مشخصی نداشت عکس وی در اختیار مدیران مسافرخانه‌های منطقه باب همایون قرار داده شد تا در صورت شناسایی، بلافاصله به پلیس خبر دهند. ساعت 11 شب 25 مهرماه کارآگاهان اطلاع پیدا کردند محمدعلی به همراه زن و مرد جوانی به یکی از مسافرخانه‌های باب همایون در خیابان صوراسرافیل رفته است.دقایقی بعد تیم پلیسی خود را به این مسافرخانه رساند و محمدعلی را در حالی که اقدام به بی‌هوش کردن زن و مرد جوان کرده و قصد سرقت پول و جواهرات آنان را داشت دستگیر کردند.محمدعلی که خود را در محاصره پلیس دید قصد داشت با خوردن چند کپسول‌ که همراه خود داشت اقدام به خودکشی کند که با هوشیاری کارآگاهان، وی دستگیر شده و همزمان زن و مرد بی‌هوش داخل مسافر خانه نیز به بیمارستان منتقل شدند. گریم‌های ماهرانه محمدعلی خیلی زود اقرار کرد و گفت هرچه می‌دزدید را در خیابان خیام پنهان می‌کرد که با مراجعه کارآگاهان به مخفیگاه این شیاد و در بازرسی از آنجا «وسایل گریم چهره»، «چندین دست کت و شلوار»، «انواع عینک‌های دودی» و «کیف مهندسی» و «انواع قرص‌ها و آمپول‌های بی‌هوشی» را به دست آوردند. اغفال دختر دانشجو همزمان با این اقدامات دختر جوانی با مراجعه به پلیس وی را شناسایی کرد و گفت: «روز 20 مهر ماه قصد خروج از متروی ایستگاه انقلاب را داشتم که مردی به من مراجعه کرد و با معرفی خود به عنوان پزشک و متخصص پوست مدعی شد دارویی در اختیار دارد که مصرف آن باعث از بین رفتن جوش‌های صورت خواهد شد و به این بهانه کپسولی را به من داد و از من فاصله گرفت. کپسول‌ها را به همراه خود داشتم تا این که به میدان آزادی رسیدم و در آنجا یکی از کپسول‌ها را خوردم که داخل فضای سبز میدان آزادی بی‌هوش شدم؛ پس از 5 روز، زمانی که به هوش آمدم خودم را در بیمارستان دیدم و آنجا به من گفته شد که مرا در داخل پارک جنت‌آباد پیدا کرده‌اند.» بنابراین گزارش با‌زپرس جنایی تهران با تقاضای انتشار عکس مرد شیاد از کسانی که در دام مشابهی افتاده‌اند خواست به پایگاه 7 پلیس آگاهی مراجعه کنند