پربازدیدترین ها

سرویس: تازه های خبر کد خبر: 54081 ۰۹:۳۵ - ۱۳۹۲/۰۸/۰۴

بوی پیراهن یوسف در منطقه 15/ مادر: به نظرم خیلی خوشگل شده بود!

«امیر که شهید شد در همان مراسم یادبود، مجید با اصرار کارت های اعزام به جبهه اش را از من گرفت و خیلی طول نکشید که عزم رفتن کرد. گفت: می خوام برم دنبال امیر...»
به گزارش خبرآنلاین، کتاب «بوی پیراهن یوسف» مجموعه ای است شامل گزیده وصیت نامه شهدای منطقه 15 تهران که به همت خانه شهید این منطقه، به عنوان تنها خانه شهید استان تهران، منتشر شده است. اگر چه تا کنون مجموعه های نفیس و ارزشمندی درباره شهید و جایگاه او نگارش شده است، اما به ندرت کتابهایی شامل وصیت نامه های شهدا به چاپ رسیده. به گفته سید علی موسوی، مدیر خانه شهید، ایده اصلی تولید و انتشار این کتاب تاکید حضرت امام خمینی (ره) بر مطالعه وصیت نامه های شهداست. توصیه ای که در پشت جلد بوی پیراهن یوسف آمده است: «این وصیتنامه‏ هایى که این عزیزان مى‏نویسند مطالعه کنید. پنجاه سال عبادت کردید، و خدا قبول کند، یک روز هم یکى از این وصیتنامه‏ها را بگیرید و مطالعه کنید و تفکر کنید.» (صحیفه امام ج‏14ص491) جلد اول بوی پیراهن یوسف شامل 42 گزیده وصیت نامه به همراه بخشی از خاطرات مادر مکرم شهیدان آقاجانلو است که خانه شهید روزگاری خانه و محل زندگی او و سه فرزند شهید و دو فرزند جانبازش بوده. در بخشی از خاطرات مادر شهیدان می خوانیم: «امیر که شهید شد در همان مراسم یادبود، مجید با اصرار کارت های اعزام به جبهه اش را از من گرفت و خیلی طول نکشید که عزم رفتن کرد. گفت: می خوام برم دنبال امیر. باید راهشو ادامه بدم... مرحوم پدرش برای اینکه راضی به ماندنش کند، گفت: من کلی قرض و قوله دارم و فقط روی تو حساب کرده بودم. می خوای منو دست تنها بذاری؟ مجید خیلی محکم و قاطع، بدون اینکه احساساتی شود، گفت: قرض ها رو شما باید به کمک خدا بدید. من باید برم... و رفت. روز اعزام، شیرینی خریدم و به پایگاه بسیج رفتم و کام رزمنده ها را شیرین کردم. وقتی برگشتیم به پسر بزرگم گفتم: به مجید جداگانه لباس داده بودند؟ گفت: نه، چطور؟ گفتم: آخه به نظرم خیلی خوشگل شده بود...» به گفته موسوی سه جلد دیگر از این کتاب آماده انتشار است اگرچه او امیدوار است با همکاری خانواده شهدا بتواند دیگر مجلدات این مجموعه را نیز به مرحله تولید وا نتشار برساند. کاری که به گفته او سالهاست انجام آن از سوی نهادهای مرتبط و اصلی در حوزه جهاد و شهادت انتظار می رود اما همچنان مغفول مانده و در تولید این کتاب نیز هیچ همکاری قابل توجهی از آنها ندیده است. «... مادر، من نمی گویم در شهادت من گریه و زاری نکن تو مادر[ی] و باید گریه کنی، چون از اشک مادران شهید است که سیلی از اشک جاری می شود و کاخ ستمگران را در هم می کوبد. ولی صبر داشته باش! همچون سالار شهیدان بانو حضرت زینب(س) که داغ 72 شهید صحرای کربلا را دید.» احمد حاجیان یکی از جوانترین شهدای منطقه 15 است که وقتی سیزده ساله بود به جبهه رفت و هفده ساله بود که به شهادت رسید. متنی که خواندید بخشی از وصیت نامه احمد است که در کتاب بوی پیراهن یوسف به چاپ رسیده است.