پربازدیدترین ها

کد خبر: 243951 ۱۴:۳۳ - ۱۴۰۴/۰۹/۲۷

اصلاحات؛ طیف همیشه طلبکار

بازی دراز 1404:جریان موسوم به اصلاحات که کسب کرسی و پیروزی در انتخابات را فریضه واجب، لازم و حیاتی برای ارائه خدمت و تاثیرگذاری قلمداد می‌کند؛ پس از کسب و قبض قدرت از طریق شانتاژ رسانه‌ای در مواجهه با مشکلات، «ژست طلبکار» گرفته و به جای قبول مسئولیت در جایگاه منتقد می‌نشیند.

اصلاحات؛ طیف همیشه طلبکار

طیف اصلاح‌طلب با سیاست و رویکرد دوگانه و فریبنده تا امروز بیشترین بهره را از قدرت برده و کمترین پاسخگویی را به مردم و نهادهای نظارتی داشته است. به عبارتی دقیق‌تر حمایت حداکثری در زمان انتخابات و فاصله‌گذاری زودهنگام با منتخبین پس از مواجهه با مصائب و مشکلات مدیریتی، ترفندی است که برای مصونیت از نقد مردم، عدم کاهش محبوبیت در جامعه و تدام حیات که توسط این جریان مورد استفاده می‌باشد. رفیق روزهای خوشاین جریان فکری که در ایام انتخابات و رقابت‌های سیاسی، خود را بخشی از «راه‌حل» و عامل «برون‌رفت» از تنگنا‌ها معرفی می‌کند، پس از کامیابی و کسب مناصب دچار فراموشی زودهنگام شده و نه‌تنها خود را ملتزم به عملی کردن وعده‌ها نمی‌داند، بلکه ژست طلبکار گرفته و به نقد شرایطی می‌پردازد که سبب‌ساز آن است؛ به عبارتی دقیق‌تر این جریان در مواجهه با مشکلات، مقابل نامزد مورد حمایت خود می‌ایستد و برای ایفای نقش منتقد، زبان به اعتراض گشوده و رسانه‌های خود را علیه آن بسیج می‌کند. نقدی که از سر «حرّیت» نیستاین رویکرد (نقد نامزد مورد حمایت) نه از سر «حرّیت» بلکه ترفندی برای گریز از پاسخگویی و راهی برای سلب مسئولیت‌ هنگام بحران و مشکلات است. به عبارت دیگر طیف اصلاح‌طلب به جای دست یاری هنگام مصائب، زبان نقد دارد.

فاصله امید تا نامیدی اصلاحاتروزنامه «شرق» به عنوان یک رسانه منتسب به جریان اصلاحات، نمونه بارز و آشکاری از حمایت به وقت کاندیداتوری و فاصله‌گذاری و پشت‌ کردن هنگام مشکلات است. این جریده در تاریخ 13 تیر 1404 و در ایام انتخابات با انتشار مطلبی ذیل عنوان «امید به فردایی بهتر برای ایران با مسعود پزشکیان؛ تاریخ را ورق می‌زنیم» نوشت: «روح تشنه و خسته جامعه ایران، نیاز به امید تازه‌ای دارد، امیدی که با آن دوباره خود را بازیابی کند. این جامعه با خستگی اما امیدوارانه به دهان نامزدهای ریاست‌جمهوری چشم دوخته و نگاه می‌کند». اظهار امید هنگام اخذ رای و ابراز یاس پس از پیروزی دوگانه‌ایست که طیف اصلاح‌طلب به آن مبتلا است و به صورت حمایت به وقت کارزار انتخاباتی و انتقاد، زمان کامیابی بروز می‌کند.

 

روزنامه شرق که در ایام انتخابات به حمایت تمامقد از کاندیدای مورد نظر خود پرداخت با تبعیت از سیاست دوگانه پیش‌گفته - چندی پس پیروزی نامزد مورد حمایت - ژست طلبکار گرفت و زبان به نقد گشود. این جریده در تاریخ 28 آذر 1403 ذیل تیتر «قانون ناامیدی» نوشت: «آقای رئیس‌جمهور از گم‌شدن یا همان قاچاق روزانه 20 میلیون لیتر سوخت متعجب است. فقط این نیست ... هیچ‌یک از اهداف برنامه‌های توسعه و سند چشم‌انداز محقق نشده‌اند. همین اوضاع امروز شاهد زنده است. کشوری که بر دریای نفت و گاز خوابیده است، برای تأمین برق خانه‌ها همه جا را تعطیل کرده است. اقتصاد به روزمرگی بخور و نمیر رسیده است. تورم و بی‌کاری بی‌مهار شده‌اند، اعتیاد و طلاق و انواع جرائم بحران‌ها و آسیب‌هایی با شیب نزدیک به عمودی در حال رشد هستند، قاچاق انواع کالاها بخش بزرگی از اقتصاد ممکلت را بلعیده است ... حالا آقای رئیس‌جمهور! یافتن آنها که با قاچاق سوخت و 32 میلیارد دلار غارت می‌کنند، کاری ندارد. اگر دست تنها نمی‌توانید سزای‌شان را بدهید، به دستگاه اطلاعاتی بفرمایید آنها را به شما بشناساند». به نظر می‌رسد فاصله اظهار امیدواری تا ابراز یاس در این طیف بسیار کوتاه است و میل به انتقاد بیش از همت برای یاری رساندن یافت می‌شود.عدم ارائه راهکار برای برون‌رفت از مشکلات و اتکاء صرف به نقد‌، دیگر دلیلی است که نشان می‌دهد که طیف یاد شده سر یاری‌رسانی ندارد.

 

 

هم منتقد هم حامیروزنامه «ابتکار» نیز از این سیاست بهره گرفته و از این قاعده مستثنی نیست. این جریده که در ایام انتخابات با تیتر‌هایی چون «برای آینده ایران» هنگام کارزار انتخابات و تیتر «حال همه خوب شد» پس از پیروزی در انتخابات از نامزد مورد نظر خود حمایت کرد؛ در تاریخ 25 آذر 1404 برای سهم‌خواهی و خالص‌سازی کابینه و مناصب اجرایی ضمن نقد عملکرد اقتصادی دولت و رویکرد «وفاق ملی» نوشت: «رئیس جمهور به‌جای تمرکز بر ایجاد یک فضای همدلی واقعی، به‌نظر می‌رسد بیشتر بر ایجاد هماهنگی در ظاهر و با تکیه بر تکرار شعارهای کلیشه‌ای از نوع وفاق ملی تأکید دارد. این در حالی است که در سیاست‌های اجرایی و برنامه‌های دولت، تناقضاتی مشهود است. به‌عنوان مثال، در حالی که تاکید بر وفاق ملی می‌شود، دولت به برخی از جناح‌های سیاسی و گروه‌های اجتماعی که مخالف برنامه‌های خاص دولت هستند، میدان بیشتری می‌دهد، و این مسئله به نارضایتی و گسست بیشتر در سطح جامعه منجر شده است ... در دولت آقای پزشکیان، به‌نظر می‌رسد که بیشتر تمرکز بر روی ایده‌ها و راهکارهای کلی مانند وفاق ملی و همکاری بین جناح‌ها بوده است، در حالی که هیچ برنامه‌ریزی منسجم و قابل اجرایی برای مقابله با مشکلات اقتصادی ملموس کشور وجود ندارد». به نظر می‌رسد نقد نامزد مورد حمایت گاهی با هدف بازگشت به مسیر مورد انتظار حزب صورت می‌گیرد و جنبه گوشزد یا تنبیه دارد.

علی‌ایحال، اصلاح‌طلبان در مقاطع انتخاباتی معمولاً با تمام ظرفیت رسانه‌ای و سیاسی وارد میدان شده و با برجسته‌سازی چهره‌های مورد نظر خود، وعده امید و فردای بهتر داده و موجب افزایش انتظارات در سطح جامعه می‌شوند؛ اما پس از کامیابی، سهم‌خواهی و تقسیم غنیمت سیاسی - شریک روزهای خوش هستند - و در بزنگاه‌های تاریخی و شرایط سخت به ایفای نقش منتقد می‌پردازند و ژست طلبکار می‌گرند تا همزمان با حفظ کرسی قدرت از سرمایه اجتماعی و حمایت مردم محروم نشوند؛ به عبارت دیگر این طیف با سیاستی مزورانه همزمان منقد و حامی است یعنی حین بهره‌گیری از قدرت و مزایای آن با نقد شرایطی که خود مسبب آن است، خواهان جلب و جذب حمایت و محبت مردم می‌شود.