بازی دراز 1404/شهید مجتبی عبدالهی در سال 1343 هجری شمسی در خانواده ای متدین دیده به جهان گشود، ایشان فرزند چهارم خانواده بودند که بعد از اتمام دوره ابتدائی و راهنمایی در سال 57 پدرش را از دست می دهد و بخاطر مشکلات اقتصادی خانواده از ادامه تحصیل منصرف می شود و برای تأمین معاش زندگی خود و خانواده مشغول به کار شد.

شهید عبدالهی با شروع انقلاب اسلامی در پایگاه های انقلابی شروع به فعالیت کرده و با شروع جنگ تحمیلی به مدت 2 سال به عضویت بسیج سپاه تهران در می آید و سرانجام به خدمت سربازی سردشت اعزام می شود.
از آنجا که شهید سابقه عضویت در بسیج را داشت طبق قانون باید یک سال از دوره سربازیش کاسته می شد، اما با سهل انگاری مسئولین بخشش یک سال سربازی شامل ایشان نشد و مجبور شدند 2 سال تمام را در سربازی بگذرانند.
در روزهای آخر سربازی خانواده با شور و شوق خاصی برای ایشان تصمیم به ازدواج می گیرند و برای این منظور با ایشان تماس می گیرند اما هیچ خبری از این شهید بزرگوار دریافت نمی کنند.
بعد از مدتی در تاریخ 23/11/63 درست 7 روز مانده به اتمام دوره سربازی خبر شهادت ایشان را به خانواده می دهند.
لازم به ذکر است کل بدن شریف این شهید به خانواده تحویل داده نشد، ایشان به خاطر انفجار شدید، نیمی از بدنشان در منطقه عملیاتی سردشت جامانده بود.
برادر بزرگتر شهید به دنبال نصف دیگر بدن برادر شهیدش راهی سردشت می شود، مسئولین آنجا اعلام می کنند این اجازه فقط به افراد نظامی و در روزهای معدودی، آن هم با هماهنگی هلی کوپتر داده می شود، اما به دلیل نداشتن فرصت کافی برادر شهید موفق به انجام کار نشد و به عقب بازگشت و شهید با همان شرایط دفن شده در آنجا باقی ماند.
بعد از سالها پیکر مطهر چند شهید گمنام برای تدفین در یادمان شهدای گمنام سرپل ذهاب به این شهرستان انتقال می یابد که البته پیکر یکی از این شهدا فقط نیمی از بدن را دارد.
تشابهات فراوان بین این شهید گمنام و شهید عبدالهی سال شهادت ،محل شهادت ،سن شهید و... شبهاتی را در مورد اینکه این شهید گمنام شاید همان شهید عبدالهی باشد را در ذهن خانواده ایشان ایجاد نموده است.
روحش شاد و یادش گرامی باد...