پربازدیدترین ها

سرویس: تازه های خبر کد خبر: 19683 ۰۳:۲۲ - ۱۳۹۲/۰۴/۰۳

ماجرای رویارویی حضرت علی(ع) و رستم در یک تعزیه+اسلام در آثار حافظ، بیدل، مولوی و...

 کتاب نفیس و سه زبانه «ترکیب‌بند محتشم کاشانی» حاصل کار خوشنویسان و تذهیب‌گران ایرانی با حضور علی معلم دامغانی، مهدی فیروزان و پرویز عباسی داکانی در فروشگاه مرکزی شهرکتاب رونمایی شد.
به گزارش خبرآنلاین، در این مراسم که با استقبال دانش پژوهان، دانشجویان و اصحاب رسانه همراه بود،علی معلم دامغانی، شاعر و رئیس فرهنگستان هنر، در سخنانی گفت: در قصه اندیشه الهی و اومانیسم، می‌توانیم چنانچه به الاهیت فکر می‌کنیم به مسائل انسانی هم تا همان اندازه بها بدهیم، مشترکاتشان را درنظر بگیریم و آنچه را ایجاد تفرقه می‌کند نادیده بگیریم تا به سلامت از این برهه زمان بگذریم. اگر چنین باشد ما در همین نقطه نخست، دو اندیشه متقابل و در عین حال مورد احترام را داریم که اکنون به ضرورت زمان می‌خواهیم آنها را آشتی بدهیم. گزیده‌ای از سخنان معلم را در ادامه می‌خوانید: - در دهه اخیر گرفتاری‌هایی که تحت تاثیر این دو تعصب در جهان اتفاق افتاده، بر کسی پوشیده نیست. بنابراین جدا از این دو تفکر به خط سومی قائل هستم. به اعتبار این خط، کوچک کردن الهیات در اندازه تحزب‌های شناخته شده، مسلما افراط یا تفریطی زیان‌آور و بیدارکننده تاریکی است. - (با اشاره به مقدمه کتاب) مقایسه ذات مقدس حضرت سیدالشهدا با مسیح و تا حدودی همگونی اینها و خاصیت شفاعت و هدایتشان، مورد توافق بسیاری از بزرگان در طول تاریخ بوده است. مساله سیاوش هم در اسطوره‌های ما یادآور همین واقعیت و در تطبیق و ترجمان آن بوده است. به هرحال دو مساله اشاره به مسیح و اشاره به سیاوش نکات بدیعی هستند که باید پیش از آن مسائل جدی‌تری گوشزد شود تا مشخص گردد که پیامبر نیامده است مگر برای نزدیک کردن امت‌ها و ملت‌ها. ملت‌ها هم به اندازه برخورداری از حقیقت، مشترکاتی با هم دارند که در این روزگار مشترکاتشان به درجه اعلایی رسیده که می‌توان به حسب سیاست و کیاست روی آن حساب کرد. - محصول کار بزرگان گذشته ما، از ابوریحان و بوعلی گرفته تا رودکی، آنقدر آمیخته به اسلام است که قابل چشم‌پوشی نیست زیرا اگر مفاهیم اسلامی را از دیوان شمس، حافظ و سعدی خارج کنید حتی جلد کتاب‌هایشان هم باقی نمی‌ماند. این است که دشمنی با خویشتن باید حدی داشته باشد. امروز خصیصه‌ای از جانب بسیاری از دوستداران ایران دیده می‌شود که این دوستداری، از دشمنی هیچ کم ندارد. از آن سو هم تعصباتی به نام اسلام ورزیده می‌شود که نتیجه‌اش بی‌ایمانی و بی‌عقیدگی بسیاری از نسل جوان و حتی مسن‌ترهایی است که مدتی از عمر را با باوری همگانی سپری کرده‌اند و امروز تصور می‌کنند چیزی به نام علم، آنها را از حقیقتشان دور می‌کند. ولی خط سومی هم هست که می‌گوید نه این و نه آن. - اگر امروز به تعزیه که از مصادیق مداحی مذهبی است نگاه کنید، می‌بینید که در طول تاریخ پدران ما، کارهای شگفتی به عمل آمده است. در یکی از تعزیه‌ها حضرت علی (ع) و رستم به جانب سلیمان دعوت می‌شوند. این دو در راه به هم می‌رسند و به آیین پهلوانی بازو به بازو می‌شوند و علی بر رستم چیره می‌گردد. اینچنین بین اسوه‌ها و اسطوره‌ها رابطه برقرار می‌شود و به خاطر اعتقادات مردم، یکی بر دیگری چیره می‌شود اما هیچ یک نادیده گرفته نمی‌شوند. رستم از آشیل و بسیاری از قهرمانان جهان بزرگتر است اما در آن عرصه، قصه را باخته است. همچنین می‌بینیم که ایرانیان در نوروز همه آیین‌ها را نگاه می‌دارند و قرآن و دعا را وارد می‌کنند. هیچ یک از بزرگان اهل اجتهاد نیز این عید را نفی نکرده‌اند. - خویش و بیگانه در میان یک امت معنی ندارد. همه ما از یک دسته هستیم و همگی کیان ایرانی و اسلامی را قدر می‌شناسیم. پس بدهکار چه کسی هستیم و چه کسی در این عالم آنقدر سیطره دارد که حتی از گفتن نام خویش هم تن بزنیم و قائل نباشیم که ما ماییم و اسلام ناب در سرزمین ماست؟ - (با اشاره به ترکیب بند محتشم) در شعر عرب، ترکیب‌بند و ترجیع‌بند به این صورت وجود ندارد. عرب‎ها غزل دارند اما ایرانیان بودند که ترکیب‌بندها و ترجیع‌بندهای ماندگاری را سرودند تا نسل به نسل بخوانند و به آن بازگردند. این شعر محتشم که با همه دیوان او - بلکه با شعر عصر او قابل مقایسه نیست - از جهت معنایی هم بسیار بزرگ است. گویی می‌خواسته چیزی از نوع فصوص‌الحکم ابن عربی را در این دوازده بند بیاورد. بند اول را به عنوان فصل آدمی در نظر بگیرید و فصل‌های بعد را به عنوان انبیای بزرگ الهی و ائمه معصومین بخوانید. خصوصا بند آخر را با ذات مقدس حضرت مهدی (عج) تلقی کنید تا ببینید از آن چه جوابی خواهید گرفت. بر اساس این گزارش، دکتر پرویز عباسی داکانی، محقق ادبی و استاد دانشگاه - بود که ابتدا درباره نسبت ایرانیان و تشیع پرسید: ما ایرانیان با زبان پارسی چگونه با خانه فاطمه نسبت پیدا کرده‌ایم؟ به نظر می‌رسد اگر مطلع شعر فارسی را رودکی بدانیم، جوابمان روشن است. به گفته یکی از دوستان رودکی، او توصیه کرده که "کاندر جهان به کس مگرای جز به فاطمی..." گزیده‌ای از اظهارات این استاد دانشگاه را در ادامه می‌خوانید: - آنها که می‌خواهند ناسیونالیسم ایرانی را از مذهب تهی کنند، باید به فردوسی هم بنگرند که خودش را با افتخار، خاک پی حیدر می‌خواند. ما ایرانیان تشرفی به زبان پارسی داشته‌ایم و این زبان با ارادت و آگاهی در خدمت اسلام بوده است. امام علی و امام حسین نیز سمبل‌هایی هستند که شعر پارسی را تحت تاثیر شخصیت والای خود قرار داده‌اند. مثلا عطار در جایی می‌گوید: "بسی خون کردند اهل ملامت/ ولی این خون نخسبد تا قیامت." یا سنایی غزنوی در حدیقه‌الحقیقه، فصلی را به این موضوع اختصاص داده است و در جایی هم به مطایبه می‌گوید که چرا باید بر یزید لعنت فرستاد. مولانا نیز می‌گوید: "کجایید ای شهیدان خدایی..." و بیدل دهلوی با اینکه اهل تسنن است، در بیتی می‌گوید که "به هر کجا رگ ابری نشان دهند/ در ماتم حسن و حسین گریه می‌کنند." - اساس شعر ایرانی قدسی است؛ چه شعر قبل از اسلام و چه شعر بعد از اسلام. محتشم در قرن دهم ترکیب‌بند عاشورا را سرود. باید بگوییم که این صفویه نبود که شیعه را پدید آورد بلکه صفویه از قدرت شیعه استفاده کرد تا قدرتمند شود. محتشم نیز شاعری در بند دربار و درباریان نبود. شیخ عباس قمی تعبیر جالبی درباره او دارد و می‌گوید: "اینکه نام محتشم را بر هر کتیبه‌ای می‌بینید، نشانه معرفت قدسی اوست." فضای شعر ایرانی همیشه قدسی بوده و تنها از دوره ورود تجدد است که تحت تاثیر غرب، فضای قدسی‌اش را از دست می‌دهد. - بسیاری از شاعران سنی مذهب درباره امام حسین سروده‌اند که نمونه بزرگ آنها بیدل دهلوی است. بعد از بیدل بهترین شعر عاشورایی را اقبال لاهوری سروده است: "آن شنیدستی که هنگام نبرد/ عشق با عقل هوس پرور چه کرد؟..." - شعر محتشم اثری الهامی است و به او القا شده است. شروع شعر نیز با کلمه «باز» است (باز این چه شورش است...) که حکایت از نوعی استمرار و گشودگی دارد. گویی که تاریخ قدسی ما تاریخ خون است. امام حسین بخشی از هویت ایرانی است و برخی استراتژیست‌های غربی از جمله فوکویاما هم گفته‌اند که تا زمانی که تفکر حسین در ایرانیان هست، نمی‌توان آنها را شکست داد. در ادامه مراسم مهدی فیروزان در تکمیل بحثش درباره هنر مذهبی گفت: در مباحث دین‌شناسی گفته می‌شود که ادیان دو بال یا دو رکن دارند؛ حقیقت و حضور. یعنی حقیقت دین و حضور دین. اکثر مصادیق هنر مسیحیت از شمایل حضرت مسیح استخراج می‌شود و ظاهر و نمود آن را در شمایل مسیح جلوه‌گر می‌کند. این یعنی که بر "حضور" بیشتر تاکید می‌کند. اما حقیقت در اسلام، یکی قرآن است - که لایتغیر است - و دیگر، عترت و ائمه اطهار (ع) که بخش حضور آن است. درواقع بخش حضور در حقیقت دین ما، ائمه است. مدیرعامل شهرکتاب اضافه کرد: دو رکن حقیقت و حضور، دو اصل لاینفک در معرفت دینی است. حضور، عشق را به ما ارزانی می‌کند. حضور خداوند در هنر مسیحی در شمایل مسیح متجلی می‌شود و در اسلام، به خاندان پیامبر و امام حسین (ع) که سرمنشا شعر و تعزیه و تفکر می‌شود. به گزارش خبرآنلاین، «ترکیب‌‎بند محتشم کاشانی» به قلم استاد مجتبی ملک‌زاده خوشنویسی شده است. کار تشعیر آن را مجید مهرگان و کار تذهیب کتاب را محمد نباتی به انجام رسانده‌اند. ترجمه عربی کتاب برعهده محمدعلی آذرشب و ترجمه انگلیسی آن برعهده مرحوم مجید نکودست بوده است. این کتاب نفیس به سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی عرضه شده است تا زیبایی و ظرافت شعر آیینی ایران را در کنار تابلوهای درخشان نقاشی قهوه‌خانه‌ای به مخاطبان داخلی و خارجی ارائه کند. کار تولید این کتاب را انتشارات ایران - وابسته به موسسه مطبوعاتی ایران‏ - حدود یک دهه پیش شروع کرد و به تازگی آن را در قطع خشتی بزرگ، مزین به تصاویر و ظرایف هنر ایرانی منتشر کرده است.