به گزارش بازی دراز، آنچه بود و رفت، مثل آنچه نبود:
گاهى چیزى را از دست مى دهیم و گاهى آنچه مى خواستیم و به دست نیاورده ایم ما را بیتاب مى کند. از دست دادن داشته ها و به دست نیاوردن خواسته ها هر دو سبب بروز تنش و فشار روانى مى شود. ما در زمان حال قرار داریم و در زمان حال یا چیزهایى داشتیم و آنها را از دست داده ایم، یا چیزهایى مى خواستیم و به دست نیاورده ایم. با این دو حالت چه باید کرد؟
مى شود این دو مسئله را از هم جدا کرد و از هر یک براى تسکین دیگرى استفاده کرد .برای نمونه، تصوّر کنید که چیزى را از دست داده اید و برای آن غمگین و ناراحتید. اکنون به چیز دیگرى نمى اندیشید؛ مسئله تنش زاى شما از دست دادن چیزى است که داشته اید. در این وضعیت، مى شود به این بیندیشید که خیلى چیزهاى دیگرى را هم ندارید . پس وضعیت ناراحت کننده حال را با حالتى مقایسه کنید که ناراحت کننده نیست؛ یعنى چیزهاى بسیارى که نداریم و برایشان ناراحت نیستیم.

امام على (ع) همین روش را به فرزندش امام حسن (ع) آموزش مى دهد و مى فرماید :اگر بر آنچه از دست داده اى بیتابى مى کنى، پس باید بر هر آنچه به تو نرسیده است نیز بیتابى کنی.
براى اینکه تحمّل از دست دادن چیزی راحت تر باشد، بهتر است به داشتن آن نیندیشید و نبود آن را مثل نبود همه آن چیزهایى بدانید که با آنها انسى ندارید و آن را نداشته اید.
آنچه به دست نیامد، مثل آنچه بود و رفت:
گاهى مسئله تنش زاى ما این است که به خواسته هایمان نرسیده ایم. براى کاهش فشار روانى این وضعیت، می شود از موقعیّت دیگری استفاده کرد. مهم نیست که به خواسته مان نرسیده ایم. نرسیدن به خواسته را نباید مهم گرفت، بلکه مسئله را روى «نبود» آن چیز متمرکز کنید و سپس این نبود را با نبود چیزهایى که داشته اید و از دست داده اید مقایسه کنید و با خود بگویید: آنچه به دست نیاورده ام مثل آن چیزهایى است که داشتم و از دست داده ام. بسیاری از وقتها این منیّت است که مشکلزاست . نداشتن خیلى چیزها تنشزا نیست .
امام علی (ع) مى فرمایند: آنچه را به دست نیامده همانند آنچه بود و رفت بدان؛ زیرا این امور به یکدیگر شبیه است.
توزیع تنش بر گذر زمان:
برخى افراد، در هنگام بروز سختى و بلاهای ناخوشایند، حال را به گذشته و آینده خود تعمیم مى دهند. این افراد تمام ناخوشایندیهاى گذشته را زنده مى کنند و به هیچ نقطه مثبت آن نمى اندیشند و همه گذشته را با مقیاس حال مى سنجند . برای آینده، هیچ افق روشنى را تصوّر نمى کنند و همه آینده را پر از رنج و بدبختى مى پندارند؛ سپس اندوه همه گذشته و حال و آینده را بر زمان حال بار مى کنند.

در این حالت، احساس تلخ گذشته تمام نمی شود و آینده نیامده بر زمان حال بار مى شود. بدیهى است که چنین فشار سنگین روانى خردکننده و شکننده خواهد بود. این در حالى است که اندوه هر روز مخصوص همان روز است . زمان اندوه گذشته به سر آمده است و شایسته نیست که دوباره آن را زنده کنیم . براى هر حادثه ، یک دوره فشار روانى طبیعى است؛ اما اگر این دوره بارها و بارها تکرار شود، غیر طبیعى و تحمّل ناپذیر می شود و این گونه است که زندگیها سخت و تلخ تر مى شود.
در مورد آینده نیز همین گونه است :
1- نباید همه آینده را با عینک حال دید و آن را تاریک و تلخ دانست . درست است که بخشى از سختیهاى وارد شده در زمان آینده نیز ادامه مى یابد، اما نباید فراموش کرد که در همه آینده تداوم نمى یابد. حوادث پایان می پذیرد و همه آینده را اشغال نمى کند .
2- چه دلیلى دارد که تلخى تداوم حادثه در آینده را هم اکنون تجربه کنیم؟ ممکن است بخشى از آینده نیز - همانند حال - ناخوشایند باشد، اما هیچ علتی ندارد که ناخوشى آن را هم اکنون تجربه و آن را بر خود تحمیل کنیم .
امام صادق (ع) مى فرمایند: بر این دنیا بردبار باشید که ساعتى بیش نیست . آنچه گذشته ، نه رنج آن را در مى یابى و نه سرور آن را؛ و آنچه نیامده، نمى دانى که چیست. همانا دنیا همین ساعتى است که اکنون در آنی.
امام على (ع) مى فرمایند: فردا را امروز بر خود وارد نساز. اندوه امروز براى امروز کافى است. فردا با دل مشغولی هاى خود فرا مى رسد . تو اگر اندوه فردا را بر امروز تحمیل کنى، حزن و رنج خود را افزوده اى.
همچنین، امام على (ع) مى فرمایند: اندوه سال خود را بر امروز خود وارد نساز؛ که در هر روز آنچه براى تو مقدر شده کافى است . پس اگر فردا از عمر تو باشد، خداوند سبحان در هر فردایى روزى جدید تو را به تو خواهد رساند؛ و اگر از عمر تو نباشد، چرا برای چیزى اندوهگین مى شوى که مال تو نیست؟