پربازدیدترین ها

کد خبر: 3681 ۱۰:۴۸ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۴

فرهاد تجری در اولین قسمت از مصاحبه با اخبارات سرپلذهاب:

فرهاد تجری در اولین قسمت از مصاحبه با اخبارات سرپلذهاب:

 باعث افتخارم است که سرمایه های منطقه را هرز نکردم

مصاحبه و هم صحبتی با افرادی چون حاج فرهادتجری نماینده دور هشتم مجلس شورای اسلامی همواره جذابیتهای خاص خود را داشته و دارد.نفر دوم انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی که در انتخابات هفتم نیز به دور دوم راه یافت اما در رقابت با سید حشمت الله جاسمی اجاق از راهیابی به مجلس شورای اسلامی بازماند در شب عید فطر میزبان ما بود که ماحصل گفتگوی چند ساعته ما با او که از 12 نیمه شب تا حدود ساعت 3 بامداد به درازا کشید را می توانید در زیر بخوانید.البته به دليل حجم بالاي مصاحبه اين مصاحبه در سه قسمت در معرض ديد كاربران عزيز قرار مي گيرد و قسمت بعدي را انشالله پنج روز بعد و قسمت آخر را ده روز ديگر مي توانيد مطالعه كنيد.همچنين لازم به ذكر است كه هيچ اعتراض يا جوابيه اي را در خصوص مصاحبه بصورت كامنت به دليل بعضي سواستفاده ها درج نخواهيم كرد و كساني كه اعتراض يا جوابيه يا توضيحي دارند مي توانند كتبي به گذاشتن شماره تلفن در بخش نظرات و سپس تماس ما اقدام كنند و البته همه نظرات شما نمايش داده خواهد شد و اين توضيح فقط در مورد معترضان است.

قادری:با سلام و تشکر از شما و پوزش از اینکه دیر وقت مزاحم شدیم مهمترین دستاوردهای دوران نمایندگی تان را بیان کنید.

حاج فرهادتجری:با سلام و تشکر از شما که زحمت کشیده اید دستاوردهای یک نماینده از مناظر مختلف قابل بحث است.از بعد ملی،منطقه ای و...یک نماینده در مجلس شورای اسلامی وظایف فراوانی دارد که دارای اثر گذاری در ابعاد ملی و منطقه ای و بین المللی هستند.به هرحال بنده در مجلس شورای اسلامی این افتخار راداشتم که به عنوان نفر دوم یعنی نائب رئیس اول کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس که مرتبط با رشته تحصیلی و تخصصم بود انتخاب شوم که این خود اعتباری برای نماینده و حوزه انتخابیه ایجاد می کند و این افتخار را داشتم که به دلیل نظرات همواره کارشناسی ام مورد مشورت مقامات و وزرا قرار می گرفتم و به دلیل دانش تخصصی ام به عنوان یکی از اعضای تطبیق مصوبات دولت با قوانین برگزیده شدم که همه مصوبات دولت باید از این مجرا بگذارد و علاوه بر این در خیلی موارد مقامات و وزرا طرح ها و لوایح شان را برای طرح در مجلس شورای اسلامیبه بنده و امثال بنده می دادند چون بار کارشناسی آن بیشتر میشد و کمتر با مخالفت مواجه می شد.در بعد دیگر ارتباط با مسئولین تراز اول کشور سران سه قوه و وزرا توان مضاعفی برای حل مشکلات مردم ایجاد کرده بود و نیز ارتباط بسیار حسنه با مسئولین عالی استان نیز به عنوان مثال یکی از مصوبات سفر مقام معظم رهبری خرید دستگاه سی تی اسکن برای پاوه و کنگاور و اسلام آباد بود که نامی ازشهرهای منطقه ما در آن نبود و بنده زمانیکه در آخرین لحظات متوجه شدم رایزنیهای گسترده انجام دادم و علیرغم مقاومت شدید معاون وزیر بهداشت آنرا در مصوبات قرار دادم.یا پیشنهاد مطالعه تاسیس فرودگاه در یکی از شهرهای حوزه پیشنهادی ابتدایی بود که با مشورتی که بنده با جناب استاندار داشتم ما این را در قالب مصوبات سفر هیات دولت و مقام معظم رهبری قرار دادیم.یکی دیگر از مطالبات بحق ما بحث بازارچه پرویزخان بودکه سالهای سال بصورت غیررسمی فعالیت میکرد که با تلاشها و پیگیریهای بنده و استاندار وقت و رایزنیهای که در دستگاه دیپلماسی صورت گرفت سرانجام بعنوان یک اقدام ماندگار که تاثیر فراوانی هم در ایران و هم در عراق دارد رسمی شد.در کنار آن رسمیت تردد مسافر بود که به دلیل اشتراکات قومی و مذهبی لازم بود که صورت بگیرد که با رایزنیهای فراوان شدنی شد.به عنوان مثال در فرایند همین بحث بازارچه و تردد به یاد دارم که  در سفری که معاون وزیر بازرگانی،معاون راه،معاون اقتصاد  و بنده و استاندار نیز بودیم اقداماتی برای توسعه امور لازم بود که صورت گیرد که ازمسیر خسروی تا کرمانشاه به این جمع بندی رسیدیم که هماهنگیهای مابین معاون اول رئیس جمهور و وزرا برای این امر لازم است که در مسیر کرند غرب به اسلام اباد خود بنده بواسطه ارتباطاتی که داشتم با معاون اول رئیس جمهور و وزرا صحبت کردم و پروژه ای که در بوروکراسی حدود هفت،هشت ماه زمان می برد در همین فاصله کوتاه انجام گرفت. بحث دیگر بحث راه آهن کرمانشاه-خسروی بود که به لطف خدا و پیگیریهای بنده و استاندار به عنوان یک طرح ملی در سفر مقام معظم رهبری در بین مصوبات محقق شد.یک بحث دیگر که فوق العاده اهمیت دارد در زندگی مردم گردنه پاتاق است که به جهت استراتژیک بودنش با مخالفت و موانع زیادی روبرو بود و بالاخره مقاومت زیادی هم صورت گرفت و در جایکه حوزه نفوذ یک وزیر نیزمحدود است و ایشان نتوانست کاری انجام دهد با پیگیریهای که انجام گرفت و طرح این موضوع به عنوان یک مطالبه مهم ملی و منطقه ای و استفاده از سفر مقام معظم رهبری و طرح موضوع در حضور ایشان مجوزتعریض و به طبع آن اعتبارات لازم برای تعریض گردنه پاتاق صورت گرفت اما بعضی دوستان با تابلوبازی و اقدامات اینچنینی قصد دارند زحمات ما را نادیده بگیرندکه سوابق مکاتبات و ...موجود است.قبل از عید ما وزیر راه را به گردنه پاتاق آوردیم که ایشان در این سفر از مسکن مهر نیز بازدید کردند و نتایج آن هم مشخص است اما دوستان لطف کرده بگویند که این سفر اخیر وزیر چه نتایجی را در برداشت و آیا این یک سفرکاری بود یا یک شانتاژ تبلیغاتی ،آیا یک سفر واقعی بود یا کاذب و تبلیغاتی... دربحثهای مختلف یک بحث دیگر بحث راه آهن بود که از سالیان دور شروع شده بود و با حرکت لاک پشتی که داشت حدود 40 سال طول می کشید تا به منطقه ما برسد که با پیگیریهای بنده و سایر نمایندگان و البته استاندار و استفاده از سفر مقام معظم رهبری تا حدود زیادی آن را پیش بردیم.در بحث استفاده ازآب هم در بحث احداث سد و هم شبکه های پایین دشت هم بالاخره نیاز بود که اعتبار تامین شود که اقدامات خوبی انجام شد که بحث سدزاگرس بود،بحث شهدای گمنام تنگ حمام است،بحث گیلانغرب و شبکه های پایین دشت آن است و... که البته تغییر در جایگاه نمایندگی خیلی مطالبات را به عقب انداخت .سد کل کش است که نیاز به پیگیری دارد هرچند در لایحه بودجه سال 91 هم آمده است و پروژه های اینچنینی که بماند.بحث آب روستایی است که ما در یک اقدام بی سابقه حدود هفت و نیم میلیارد تومان بودجه برای آبرسانی به دهستانهای چله و حیدریه داشتیم که معادل بودجه یکسال یک وزارتخانه است.در بحث راه روستایی باز پروژه های داشتیم که با روندی که میرفت براوردمان بر این بود که در سه شهرستان تا پایان سال 91 هیچ راه روستایی غیر آسفالته نداشته باشیم که با توجه به تغییر در جایگاه نمایندگی امیدواریم آقای حسینی ادامه دهنده این موارد باشند.در بحث اعتبارات آموزشی و فرهنگی و توسعه فضاهای آموزشی دستور ایجاد دانشگاه منابع طبیعی و شیلات را در قصرشیرین داشتیم و در هر سه شهرستان ما در یک پروسه 3 ساله 41 رشته اضافه کردیم.کمک به تخصیص اعتبارات مبلمان  شهری و معابر و فضاهای سبز بود،تعریض و بهسازی جاده های مواصلاتی هر سه شهرستان بود.گیلانغرب به سرپلذهاب،گیلانغرب به قصرشیرین،گیلانغرب به سومار،گیلانغرب به سه راهی اسلام آباد غرب ،سرپل ذهاب به قصرشیرین که همگی در قالب بودجه هم آمدند و نیز در قالب مصوبات سفر معظم رهبری هم آمدند.در بحث بهداشت و درمان صدور مجوز خرید چندین دستگاه آمبولانس هم در شبکه بهداشت و هم هلال احمر بود.در بخش عمران و کشاورزی ایجاد شبکه های آبرسانی مدرن و خارج شدن از سنتی بود.در تقسیمات کشوری یکی از موارد ارتقا سطح تقسیمات کشوری منطقه بود که ما فقط یک بخش داشتیم و در روند بودجه نیز در تخصیص اعتبارات توجه بسیار زیادی به بخش می شودلذا تشکیل بخش قلعه شاهین علی رغم بسیاری شیطنتها یکی از موارد بود.بحث الحاق سرقلعه و جگیران بود که بحث ایجاد یک بازارچه در تیله کوه در آن بود که مورد تائید هیات دولت قرار گرفت و مراحل خود را طی می کند.بحث الحاق قسمتی از سومار به گیلانغرب بود که باعث مرزی شدن گیلانغرب شد و هم اکنون نیز مردمش از مزایای مرزنشینی استفاده می کنندو...

قادری:یکی از برگترین انتقاداتی که همواره بر شما وارد بود خصوصا در زمان تبلیغات انتخاباتی مسئله عزل و نصب هاست.در این مورد اگر صحبتی دارید بیان کنید؟

حاج فرهادتجری:عرض کنم خدمت شما نه اینکه بنده اشتباهی نداشتم اما اینکه استعدادهای منطقه را لگدمال نکردم و سرمایه های منطقه را هرز نکردم باعث افتخارم است.اولا بیشتر از آنچه رنگ و بوی واقعی داشته باشد عزل و نصب ها یک شانتاژ و یک تبلیغات بود که متاسفانه عده ای به آن دامن زدند .به هر حال حوزه عمر مدیریت یک تعریف خاصی دارد و یک مدیر در یک محدوده زمانی خاص بازدهی خود را مشخص می کندو می رساند و به مرور زمان تغيير لازم است اما این تغییر باید به گونه ای باشد که استعدادهای منطقه هرز نروند،با این رویکرد بنده اعتقادم بر این بود که هر کسی با هر تفکری ولو بر علیه نماینده اگر توانایی دارد باید استفاده شود .جایگاه نمایندگی یک جایگاه برای خدمت است نه یک عامل برای تسویه حساب با دیگران و ارتقا خود و دوستان،بنده با این رویکرد به جایگاه نمایندگی نگریستم به همین جهت اگر تماشا کنید پاره ای از مدیران با تفکرات مختلف و حتی وابستگی به رقیبان بنده مشهود بودند،انتصاب آقای فرزاد صادقی به عنوان رئیس دانشگاه پیام نور  فردی که جزء ستاد فتح اله حسینی بود حامل پیامهای زیادی بود که جایگاهی که خیلی از دوستان بنده که برای بنده تلاش کردند انتظار آنرا داشتند اما من میخواستم تعادلی در توزیع مدیریت منطقه برقرار باشد که خودبخود احساس اشتراک مردم در سرنوشت خود در جایگاه نمایندگی تبلور عینی پیدا کند،به هر حال جایگاه نمایندگی جایگاهی حتی متعلق به رقیب نماینده است وانحصاری در دست فرد نیست برای لج بازی و تسویه حساب و بزرگترین ظلم در حق این جایگاه این است که استفاده اختصاصی و رانت خواری از آن بکنند،جنابعالی اگر دقت بکنید آقای آبی زمانی  رئیس آموزش و پرورش قصرشيرين شد که دایی ایشان در حال تبلیغات انتخاباتی بود،آقای کشتمند زمانی رئيس آموزش و پرورش شد  که پسرعمویش در حال تبلیغات انتخاباتی بودند،آقای صیدمرادی از اعضاي اصلي ستاد فتح اله حسینی بود که مدیر مدرسه بود و در زمان بنده معاون آموزش و پرورش شد اما افسوس برای الان که به جایگاههای کارشناسی و موقعیتهای شغلی عادی افراد هم رحم نمی شود بگونه ای که شاهدیم آقای بهمن نوروزی بعنوان یک فرزند ایثارگر و جانباز کارشناس حقوقی آموزش و پرورش است که بواسطه اینکه همراهی با نماینده ندارد برکنار می شود و هیچ جایگزینی نیز ندارد ،یک مقدار با توجیه و رنگ و بوی بالاخره ...و این نشان می دهد که بیشتر از بعد تخریبی جایگاه نمایندگی استفاده شده است تا سازندگی ،نمایندگی یک جایگاه متعلق به مردم است ،یکی از رویکردهای من استفاده از منابع مدیریتی و انسانی منطقه بود و با افتخار می گویم  که ما از لحاظ دانش منابع مدیریتی و قابلیت ارحجیت داریم بر سایر مناطق و با این رویکرد سهم مدیریتی ما تا قبل از نمایندگی بنده در سطح استان به مراتب پایین بود اما افتخار بنده این است که در زمان بنده 7تا8فرماندار وابسته به حوزه ما بودند که با حمایتها و رایزنی های بنده صورت گرفت و اين يكي از شعارهاي اصلي انتخاباتي من بود،بنده هیچ جا دنبال عزل کسی نبودم بعنوان مثال در زمان بنده 3 فرماندار بازنشسته شدند این چه ربطی به من دارد؟ما مجبوریم کسی را جایگزین کنیم در زمان بنده سعی کردم از سرمایه های منطقه دفاع و استفاده کنم ولو اینکه همراه بنده نباشند که بعضیها هم ثابت کردند که همراه بنده نیستند بگونه ای که بعضی فرمانداران سه شهرستان هنگام انتخابات شدیدا بر علیه بنده کار می کردند.بنده در چینش مدیریتی اصلا دنبال منافع خودم نبودم

قادری: اما دلشادپرنور مدیر سابق اداره ارشاد اسلامی سرپلذهاب یکی از اشخاص و مدیران نزدیک به شما بود که به گفته خودش پس از آنکه درحاشیه نمایشگاه کتاب با فتح اله حسینی روبوسی کرد برکنار شد.در این مورد چه صحبتی دارد

حاج فرهادتجری:اصلا من روحم ار آن مطلب خبر نداشته کما اینکه خیلی از مدیران ما آن زمان با آقای حسینی رابطه نزدیک داشتند و خود من نیز با آقای حسینی رابطه نزدیک داشتم و اگر بنا بر سلام و علیک و ارتباط با آقای حسینی می بود خود من نیز در زیر سوال بودم چون بعد از انتخابات ارتباط حسنه ای آقای حسینی با ما داشت و بالاخره روابط بسیار خوبی حاکم بود لذا اصلا این صحبتها صحت ندارد و خیلی از مدیران ما و مدیران منطقه و مدیران استانی و حتی آقای استاندار نیز با آقای حسینی ارتباطاتی داشت آنزمان و این تقریبا کم لطفی بود که صورت گرفت و من اصلا روحم از دست دادن ایشان،حضور آقای حسینی اصلا خبر نداشت کما اینکه آقای دلشادپرنور خود از نزدیکان ما بود و این دست دادن ایشان با آقای حسینی نه تنها برای ما شبهه ای ایجاد نکرد بلکه به عنوان یک گفتمان و دیپلماسی انتخاباتی به عنوان یک حرکت پسندیده می دانستیم کما اینکه خیلی از نزدیکان ما هرجا بودند و حتی بعضی از اعضای خانواده ما آقای حسینی می رفتند سر می زدند و ارتباط متقابلی حاکم بود گفتم مهمترین آدرسش این بود که آقای صیدمرادی که رئیس ستاد ایشان بود شد معاون آموزش و پرورش و در انتخابات اخیر نیز خیلی برای آقای حسینی زحمت کشید و برنامه ریزی کرد و ما هنوز هیچ گلایه ی از کسی ننموده ام و این کم لطفی بود که صورت گرفت و من اصلا دخالتی در برکناری ایشان نداشتم تشخیص مدیر کل استان بود و بعدا من هرچه رایزنی کردم و صحبت نمودم ایشان راضی نشد از عملکرد و همکاری با آقای پرنور...

قادری:اگر زمان چهار سال به عقب بر گردد همین تیم مدیریتی ومشورتی را که داشتید باز انتخاب میکنید ؟

حاج فرهاد تجری:قاعدتا نه مشورت بنده محدود به گروه و طیف و افراد خاصی نبود.من معمولا مطالب زیادی در حوزه های مختلف چه در دوستان خود من وچه در منتقدان خود من داشتم ولی خیلی جاها بود که شرایط نمی شد که بهتر از این باشد مثلا در مدیریت راه ناچاریم از مدیری استفاده کنیم که در آن حوزه تخصص داشته باشد و ناچاریم در آن بعد به حداقل ها اکتفا کنیم چون میدان انتخابش بسیار محدود است یا در حوزه  بنیاد شهید یک نهادی است که مدیریت و چینش مدیریتش در یک فرایند خاص تعریف میشود و خیلی نمیتوان اثرگذار بود و همین قاعده در مورد بانک ها یا ... وجود دارد ولی این اصلا به نماینده ارتباطی ندارد اما متاسفانه به غلط یا درست چنین جا افتاده که هر تغییری صورت میگیرد به حساب نماینده نوشته میشود یکی از ظلم هایی که در حق بنده صورت گرفت این بود که ما گفتیم اگر قرار است در مدیریت ها دخالت نکنیم در مدیریت های اثرگذار کلان استانی وفراتر دخالت صورت بگیرد نه در کارمندان ورده های پایین که به نوعی ورود به این مباحث ظلم بود در حق جامعه کارمندی و رده های پایین  لذا با این رویکرد بنده تیم خاصی نداشتم که بخواهم با آن مشورت کنم بنا بر فراخور یا مورد مشورت قرار گرفتم یا نظرخواهی از من شد که در این موارد با معدود افرادی چه در حوزه و چه در خارج از حوزه مشورت می کردم. اما مهم این بود که چالش وچینش و تغیرات مدیریتی گذراست ومهم اقدامات وپیگیری مسائل عمرانی منطقه است.