بازی دراز 1404/بی دلیل نیست نام اینجا را مدینه ایران نامیده اند .
در گوشه گوشه ی مناطق غرب وقتی که پا می گذاری باید چشمان سرت راببندی و با چشمان دل نظاره گر باشی ، پا روی خاک هایی می گذاری که روزی قدم گاه پاک عزیزانی بوده است که از هرچه داشته اند گذشته اند و خود را برای همیشه جاودانه کرده اند .
اگر روزی دلت گرفت کافیست غروب به 20 کیلومتری جنوب شرقی سرپل ذهاب بروی
پادگان ابوذر
پادگانی که ساختمان های 5 طبقه ی آن دو به دو در کنار هم قرار گرفته اند ومظلومیت آنها بسان مظلومیت مدینه النبی است که چون گردی بر روی آنها نشسته است، بی دلیل نیست نام اینجا را مدینه ایران نامیده اند .
اگر پای درد دل آنها بنشینی فقط ناله دارند وبس ، ناله های مظلومیتی که حاکی از مظلومیت هم نسلان خود می باشد.
خوب که نگاه کنی پادگان ابوذرهنوزبر تن خود جراحت ها و ترکش ها دارد که یادگاری ازسال های دفاع بی ریا و از جان گذشتگی ها ی مردمان این سرزمین است.
پادگان ابوذر در این ایام شاهد بیشترین رشادت ها بود و روزگاری از نزدیک خود ماجرا ها را نظاره گر بوده و برای صحبت کردن حرف های زیادی دارد.
این پادگان مرکز تجمع نیرو و پشتیبانی یگان های خودی بود که بارها مورد هدف بمب و موشک باران ارتش عراق قرار گرفت واین عملیاتها ورق دیگری به تاریخ سراسر مظلومیت رزمندگان اسلام و این دیار افزود.
شهید شیرودی یکی از رزمندگانی بود که نقشی اساسی در جلوگیری از سقوط پادگان ابوذر ایفا کرد و در مقابل دستور بنی صدر ایستاد واجازه نداد پادگان خالی از تجهیزات نظامی شود و گفت: ما برای این انقلاب ، آب و خاک خون های زیادی داده ایم . من به پشتوانه خدای بزرگ وبا کمک مردم و رزمندگانی که در اینجا هستند تا آخرین قطره خونم از پادگان دفاع خواهم کرد وهرنوع وسیله و تجهیزاتی را بخواهید از این پادگان بیرون ببرید ،آن را منهدم می کنم...
گروه های متعددی در روز های اولیه جنگ در پادگان ابوذر شکل گرفتند و ضربات مکرری بر پیکر نیرو های بعثی وارد آوردند. از دشت ذهاب و کوره موش تا بان سیران و تنگ حاجیان و قراویز و ارتفاعات بازی دراز و افشار آباد تا ارتفاعات دانه خشک و...صحنه حضور رزمندگان گیلانغربی ،سرپل ذهابی و قصرشیرین و نبرد آنان با نیروهای دشمن بود . این مقاومت ها باعث گردید تا خطوط جبهه تثبیت و به مرور زمینه حملات برنامه ریزی شده رزمندگان جان بر کف فراهم گردد.