پربازدیدترین ها

کد خبر: 49738 ۱۱:۰۰ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۰

به بهانه دومين سالروزسفرقافله دار عشق به كرمانشاه/ آمد آنكس كه زنامش دل و جان زنده شود

به بهانه دومين سالروزسفرقافله دار عشق به كرمانشاه/ آمد آنكس كه زنامش دل و جان زنده شود
بيستم مهر ماه يادآور روزهاي خوش وصال براي مردمي است كه خسته از هشت سال جنگ و ويراني، ۲۳سال منتظر مانده تا ديده به ديار مقتدايشان بگشايند و بهاري ترين پاييز زندگيشان را به نظاره بنشينند. 011به گزارش خبرنگار ايرنا، بيستم مهر ماه سال ۱۳۹۰بود كه رهبر معظم انقلاب به كرمانشاه سفر كردند و ديدگان منتظر مردمي كه در روزهاي آتش و خون قدمي پا پس نكشيده و سلحشورانه و غيرتمندانه از خاك كيانشان دفاع كردند به ديدارش منور شد. حدود ۱۰روزي به سفر تاريخي معظم له به كرمانشاه باقي مانده بود كه خبر رسمي اين سفر منتشر و باعث شد شور و حالي وصف ناپذير در ميان مردم اين سامان به راه افتد و مردم و مسوولان در تب و تاب استقبالي تاريخي از رهبر فرزانه انقلاب افتادند. بلافاصله پس از انتشار خبر سفر رهبر معظم انقلاب به كرمانشاه بود كه ستادهاي استقبال در سراسر استان كه عمدتا خودجوش و از نيروهاي مردمي بودند، تشكيل و هر گروه و دسته اي سعي داشت به هر نحوي شهر و ديار و حتي روستاي كوچكشان را به بهترين نحو ممكن بيارد و استان در مدت زمان كوتاهي بوي استقبال از رهبري به خود گرفت. آري مرزداران غيور كرمانشاهي كم كم آماده مي شدند تا يكبار ديگر حماسه ايثار و مقاومتشان در دوران دفاع مقدس را در قالب استقبال از مقام معظم رهبري به نمايش بگذارند و آنچنان حماسه اي از عشق و ارادت به ولايت خلق كنند كه براي هميشه در تاريخ انقلاب و كشور ماندگار شود. در اين ميان پيامك هاي مختلفي با مضمون شادباش سفر رهبر فرزانه انقلاب به كرمانشاه رد و بدل مي شد كه يكي از زيباترين آن ها اين بود كه آواز خوش ترانه اي مي آيد/ خوش حالي بي كرانه اي مي آيد/ با شور و شعف چلچله ها مي خوانند/سيد علي خامنه اي مي آيد. براي مردمان اين ديار كه ناملايمات روزگار، ذره اي از عشقشان به نظام و ولايت نكاسته بود آن روزهاي انتظار چه دير مي گذشت، انگار به پاي ثانيه ها سنگ بسته بودند، مردمان اين سرزمين كهن كه به ميهمان نوازي شهره آفاق اند، چشم به راه ميهمان عزيزي بودند تا طوطياي چشم خود را فرش راهش كنند. آن روزها تمامي معابر كرمانشاه غرق در عطر گل و گلاب و اسپند شده بود، چراغاني و آذين بندي خيابان هاي اين شهر بشارت از آمدن ميهماني را مي داد كه بزرگ مردي از تبار خورشيد بود و مي خواست جامه اي بهاري بر تن پاييز اين استان بپوشاند، جامه اي كه عطر بهاري اش تا هميشه بر تن اين ديار جنگ زده جاودانه مي ماند. پدران و مادران شهداي كرمانشاه نيز منتظر بودند تا چشم هاي خسته شان را با طراوت ديدگان پر احسان رهبرشان شستشو دهند و با شادماني از عزت و سربلندي انقلاب، نگاه پاك و آسماني شهيدانشان را در نگاه هاي نافذ حضرت آقا جستجو كنند. شور و حالي وصف نشدني سراپاي وجود مردم را فرا گرفته بود و هرچه به ۲۰ مهر ماه نزديك تر مي شديم تكاپوها نيز بيشتر و چشم هاي مشتقاق به دنبال نظاره آفتابي بودند كه اين بار قرار بود از مغرب زمين طلوع كند و بهار را بر قامت پاييز كرمانشاه بپوشاند. كرمانشاه در شامگاه ۱۹ مهر سرخوش از سفر ولي امر مسلمانان جهان بود و به شكرانه حضور آفتاب عالم تاب انقلاب، در تمامي مساجد استان نماز شكر و دعاي توسل خوانده شد و بانگ الله اكبر نيز در اماكن مقدس استان، طنين انداز گرديد. و سرانجام ۲۰ مهر ۱۳۹۰ از راه رسيد و در حاليكه ساعت استقبال از رهبر معظم انقلاب،۸:۳۰ دقيقه صبح و از مسير ميدان آزادي به سمت ورزشگاه آزادي كرمانشاه اعلام شده بود، در ساعات اوليه صبح كه هنوز آفتاب نيز طلوع نكرده بود، مسيرهاي استقبال از مقام معظم رهبري در كرمانشاه مملو بود از مردماني كه روانه خيابانها شده بودند تا شايد دير گذشتن لحظه هاي انتظار را كمتر احساس كنند. در گوشه گوشه شهر و از هر كوي برزن كه مي گذشتي خيل عظيم جمعيتي را مي ديدي كه در حال حركت به سمت جايگاه هاي استقبال از قافله دار عشق بودند و در دست هر يك از اين مشتاقان يا عكس رهبرشان را مي ديدي و يا پلاكاردي كه بر روي آن عشق به رهبر و مقتدايشان را با خطي خوش نگاشته بودند. از همان ساعات ابتدايي۲۰ مهر، تمامي خيابانها و معابر منتهي به مسير استقبال در كرمانشاه مسدود و از ورود هرگونه وسيله نقليه به اين خيابانها جلوگيري مي شد تا مردم راحتتر و با تحمل كمترين حجم ترافيكي به استقبال مقتدايشان بروند، مردمي كه منتظر بودند عقربه هاي ساعت هر چه سريعتر حركت كنند و در زمان ديدار با ولي امرشان از حركت بياستد تا آن لحظات فراموش نشدني هرگز به پايان نرسد. پيشوازان مقام عظماي ولايت در ۲۰ مهر فقط كرمانشاهيان نبودند، بلكه گروه گروه از مردمان شهرستان هاي استان و حتي استان هاي همجوار نيز به ديدار خورشيد تابان آسمان ولايت ايران، به اين ديار آمده بودند تا يكصدا به جهانيان بفهمانند همچون پاسبان امين مرزهاي ايران و انقلاب، پيرو ولايت فقيه نيز هستند و خواهند ماند. بسياري نيز با گل و اسپند به ميزباني اين ميهمان گرانقدر آمده بودند و اين را همان گلها و اسپنددان هاي موجود در دستانشان گواهي مي داد و خلاصه دقايق لحظات آخر انتظار براي كرمانشاهيان به كندي سپري مي شد. اشك شوق، ديده‌هاي بسياري از منتظران را آميخته به محبت و عشق كرده و چشم‌ها از حرارت ولايت و محبت مولايشان ارغواني رنگ شده بود، برخي ها كه تاب و تحمل فشار جمعيت را نداشتند براي ديدن رهبرشان به بلندي‌هاي اطراف خيابان متوسل شده‌ بودند و مادراني كه عكس شهيد خود را به آغوش كشيده‌ بودند و با دلي مالامال از محبت ولي‌امر به زحمت خود را بر نوك پنجه‌هاي پا نگه داشته بودند تا نگاهشان به نگاهي دوخته شود كه سال‌هاست تنها از قاب تلويزيون آن را به نظاره نشسته‌ بودند. سيل جمعيت شهروندان كرمانشاهي با در دست داشتن پلاكاردهايي با نوشته‌هاي “جانم فداي رهبر”، “اي جوانان حيدري بايد شدن، جان فداي رهبري بايد شدن”، “خاك پاي رهبرم توتياي چشم ما” و “هاتي خوش هاتي” براي ديدار مولا و مقتدايشان لحظه‌ شماري مي‌كردند. لحظه‌هاي انتظار براي ديدار مقام معظم رهبري به سختي سپري مي‌شد، صداي تپش‌هاي قلب مردم را قابل شنيدن بود كه سرانجام اين انتظار ۲۳ ساله به پايان رسيد و خودرو حامل رهبر فرزانه انقلاب و برخي همراهانشان در ميان سيل جمعيت مشاهده شد و مردم مشتاق فريادهاي “اي رهبر آزاده آماده‌ايم آماده”، “صل علي محمد، نايب مهدي آمد” سر مي‌دادند. ماموران در دو طرف خيابان ايستاده ‌بودند و سعي داشتند نظم را در ميان استقبال‌كنندگان برقرار كنند اما خروش جمعيت مردمي عاشق و ولايت مدار بيش از اينها بود و مردم خود را به خودرو حامل رهبر فرزانه انقلاب رساندند و آنچه كه در وجودشان كه حاكي از عشق و ارادت و ادب بود را فرياد زدند و به مولايشان خوش آمد گفتند. تصوير رهبر معظم انقلاب اسلامي در دستان مردم بالاتر از هر چيزي به چشم مي‌خورد‌ و ابراز عشق به ولايت‌ در نگاه همه آنها موج مي‌زد، هركسي سعي داشت خود را به خودرو رهبري رسانده و از نزديكترين فاصله ممكن عشق و ارادتش را به حضرتش نشان دهد. پس از آن و در ورزشگاه آزادي، ديگر جايي براي سيل مشتاقان رهبري نداشت،‌ همه منتظر استماع سخنان معظم له بودند و كودكاني كه بر دوش پدران خود با افتخار و غروري پاك بر ديگران فخر‌فروشي مي‌كردند، آناني كه شايد هنور هم در باورشان نمي‌گنجيد اين همان آقايي است كه در كتاب‌هاي درسي كنار تصوير امام خميني (ره) بر تمثال مباركش بوسه مي‌زدند و الفباي درس زندگي و ولايت دوستي خود را نزد پدر و مادرشان پس مي‌دادند. همه فرياد‌ها جز عشق به رهبري چيزي ديگر را نشان نمي‌داد، حضور نوجواناني با سر‌بند “خامنه‌اي امام، مرجع عالي‌مقام” در بين ديگران مشهود بود و همه منتظر آغاز سخنان رهبرشان بودند. سخنان آقا در جمع مردم كرمانشاه آغاز مي شود: بسيار خرسندم و خداي متعال را شاكرم كه اين توفيق را امروز - اگر چه ديرهنگام - به اين بنده حقير داد كه در جمع شما مردم عزيز و وفادار و مؤمن كرمانشاه حضور پيدا كنم، اگر ديدار از شهر شما و استان شما تاخير افتاد، اين از اهميت اين استان و مردم عزيز آن نمي كاهد، اين استان از لحاظ جايگاه انساني و جايگاه طبيعي و جايگاه جغرافيايي، يكي از استان هاي ممتاز كشور عزيز و پهناور ماست. ... و مردم كرمانشاه، ايران و بلكه تمام امت هاي اسلامي، خصوصيات استان كرمانشاه و مردمان غيرتمندش را از زبان ولي امرشان دارند مي شنوند و چه شيرين و غرور انگيز است كه رهبر و ولي امرت، تو را اين گونه به جهان معرفي كند: برخي از خصوصيات مثبت، بين مردم سرتاسر كشور مشترك است؛ ولي بعضي از خصوصيات در برخي از استان ها برجسته‌تر و پررنگ‌تر است، مردم كرمانشاه را از ديرباز به جوانمردي، سلحشوري، وفاداري و مهرباني شناختيم؛ مردمي غريب‌ نواز، مردمي مهمان‌ نواز و به طور خلاصه، داراي صفات نيكِ پهلواني. اين جزو خصوصياتي است كه در كرمانشاه مي درخشد؛ از دور و نزديك، همه اين را مي دانند و احساس مي كنند. ... و در پايان، عزيز جان ملت ايران، مردمان سرزمينش را اين گونه دعا مي كند: پروردگارا به محمد و آل محمد، توفيقات خودت را بر ملت ايران و بر مسوولان كشور نازل كن، پروردگارا آنچنان كه به بندگان خالص خود وعده فرموده‌اي كه به آنها نصرت خواهي داد، به ملت ايران نصرت كامل عنايت كن، پروردگارا رحمت خود، لطف خود، فضل خود را بر مردم اين شهر، بر مردم اين استان، بر اين دل هاي پاك و بافتوّت نازل بفرما، پروردگارا جوانان ما را دستگيري كن، پروردگارا ما را جزو كساني قرار بده كه در قرآن فرمودي: يحبّهم و يحبّونه. پروردگارا قلب مقدس ولي‌عصر را از ما راضي و خشنود بفرما. و دعاي خالصانه مردم كرمانشاه به نمايندگي از ملت سرافراز ايران، براي رهبرشان اين بود كه خداوند، نهضت آزادي بخش امام (ره) را محافظت و شما را تا انقلاب مهدي (عج) برايمان نگه دارد. آقاجان، آن روزها چه افتخاري نصيبمان شده بود كه چند روزي ميزبان شما بوديم و چقدر دلهامان براي آن روزهاي شيرين تنگ شده، روزهايي كه زخم هاي دل مردم كه ناشي از هشت سال شنيدن صداي آژير قرمز و توپ و تانك و موشك باران و گلوله و ضجه هاي مادران داغدار و پدران قامت خميده بود، التيام يافت. رهبرا، عطر حضور شما در تك تك كوچه هاي شهر هنوز هم به مشام مي رسد و تاريخ كهن كرمانشاهان تك تك آن لحظات شيرين را به ذهن خود سپرده و تا ابديت در دل و جان خود نگاه خواهد داشت. دعايمان سلامتي شماست و آرزويمان، ديدار مجدد شما... بيستم مهر ماه سال ۱۳۹۰بود كه رهبر معظم انقلاب به كرمانشاه سفر كردند و ديدگان منتظر مردمي كه در روزهاي آتش و خون قدمي پا پس نكشيده و سلحشورانه و غيرتمندانه از خاك كيانشان دفاع كردند به ديدارش منور شد. حدود ۱۰روزي به سفر تاريخي معظم له به كرمانشاه باقي مانده بود كه خبر رسمي اين سفر منتشر و باعث شد شور و حالي وصف ناپذير در ميان مردم اين سامان به راه افتد و مردم و مسوولان در تب و تاب استقبالي تاريخي از رهبر فرزانه انقلاب افتادند. بلافاصله پس از انتشار خبر سفر رهبر معظم انقلاب به كرمانشاه بود كه ستادهاي استقبال در سراسر استان كه عمدتا خودجوش و از نيروهاي مردمي بودند، تشكيل و هر گروه و دسته اي سعي داشت به هر نحوي شهر و ديار و حتي روستاي كوچكشان را به بهترين نحو ممكن بيارد و استان در مدت زمان كوتاهي بوي استقبال از رهبري به خود گرفت. آري مرزداران غيور كرمانشاهي كم كم آماده مي شدند تا يكبار ديگر حماسه ايثار و مقاومتشان در دوران دفاع مقدس را در قالب استقبال از مقام معظم رهبري به نمايش بگذارند و آنچنان حماسه اي از عشق و ارادت به ولايت خلق كنند كه براي هميشه در تاريخ انقلاب و كشور ماندگار شود. در اين ميان پيامك هاي مختلفي با مضمون شادباش سفر رهبر فرزانه انقلاب به كرمانشاه رد و بدل مي شد كه يكي از زيباترين آن ها اين بود كه آواز خوش ترانه اي مي آيد/ خوش حالي بي كرانه اي مي آيد/ با شور و شعف چلچله ها مي خوانند/سيد علي خامنه اي مي آيد. براي مردمان اين ديار كه ناملايمات روزگار، ذره اي از عشقشان به نظام و ولايت نكاسته بود آن روزهاي انتظار چه دير مي گذشت، انگار به پاي ثانيه ها سنگ بسته بودند، مردمان اين سرزمين كهن كه به ميهمان نوازي شهره آفاق اند، چشم به راه ميهمان عزيزي بودند تا طوطياي چشم خود را فرش راهش كنند. آن روزها تمامي معابر كرمانشاه غرق در عطر گل و گلاب و اسپند شده بود، چراغاني و آذين بندي خيابان هاي اين شهر بشارت از آمدن ميهماني را مي داد كه بزرگ مردي از تبار خورشيد بود و مي خواست جامه اي بهاري بر تن پاييز اين استان بپوشاند، جامه اي كه عطر بهاري اش تا هميشه بر تن اين ديار جنگ زده جاودانه مي ماند. پدران و مادران شهداي كرمانشاه نيز منتظر بودند تا چشم هاي خسته شان را با طراوت ديدگان پر احسان رهبرشان شستشو دهند و با شادماني از عزت و سربلندي انقلاب، نگاه پاك و آسماني شهيدانشان را در نگاه هاي نافذ حضرت آقا جستجو كنند. شور و حالي وصف نشدني سراپاي وجود مردم را فرا گرفته بود و هرچه به ۲۰ مهر ماه نزديك تر مي شديم تكاپوها نيز بيشتر و چشم هاي مشتقاق به دنبال نظاره آفتابي بودند كه اين بار قرار بود از مغرب زمين طلوع كند و بهار را بر قامت پاييز كرمانشاه بپوشاند. كرمانشاه در شامگاه ۱۹ مهر سرخوش از سفر ولي امر مسلمانان جهان بود و به شكرانه حضور آفتاب عالم تاب انقلاب، در تمامي مساجد استان نماز شكر و دعاي توسل خوانده شد و بانگ الله اكبر نيز در اماكن مقدس استان، طنين انداز گرديد. و سرانجام ۲۰ مهر ۱۳۹۰ از راه رسيد و در حاليكه ساعت استقبال از رهبر معظم انقلاب،۸:۳۰ دقيقه صبح و از مسير ميدان آزادي به سمت ورزشگاه آزادي كرمانشاه اعلام شده بود، در ساعات اوليه صبح كه هنوز آفتاب نيز طلوع نكرده بود، مسيرهاي استقبال از مقام معظم رهبري در كرمانشاه مملو بود از مردماني كه روانه خيابانها شده بودند تا شايد دير گذشتن لحظه هاي انتظار را كمتر احساس كنند. در گوشه گوشه شهر و از هر كوي برزن كه مي گذشتي خيل عظيم جمعيتي را مي ديدي كه در حال حركت به سمت جايگاه هاي استقبال از قافله دار عشق بودند و در دست هر يك از اين مشتاقان يا عكس رهبرشان را مي ديدي و يا پلاكاردي كه بر روي آن عشق به رهبر و مقتدايشان را با خطي خوش نگاشته بودند. از همان ساعات ابتدايي۲۰ مهر، تمامي خيابانها و معابر منتهي به مسير استقبال در كرمانشاه مسدود و از ورود هرگونه وسيله نقليه به اين خيابانها جلوگيري مي شد تا مردم راحتتر و با تحمل كمترين حجم ترافيكي به استقبال مقتدايشان بروند، مردمي كه منتظر بودند عقربه هاي ساعت هر چه سريعتر حركت كنند و در زمان ديدار با ولي امرشان از حركت بياستد تا آن لحظات فراموش نشدني هرگز به پايان نرسد. پيشوازان مقام عظماي ولايت در ۲۰ مهر فقط كرمانشاهيان نبودند، بلكه گروه گروه از مردمان شهرستان هاي استان و حتي استان هاي همجوار نيز به ديدار خورشيد تابان آسمان ولايت ايران، به اين ديار آمده بودند تا يكصدا به جهانيان بفهمانند همچون پاسبان امين مرزهاي ايران و انقلاب، پيرو ولايت فقيه نيز هستند و خواهند ماند. بسياري نيز با گل و اسپند به ميزباني اين ميهمان گرانقدر آمده بودند و اين را همان گلها و اسپنددان هاي موجود در دستانشان گواهي مي داد و خلاصه دقايق لحظات آخر انتظار براي كرمانشاهيان به كندي سپري مي شد. اشك شوق، ديده‌هاي بسياري از منتظران را آميخته به محبت و عشق كرده و چشم‌ها از حرارت ولايت و محبت مولايشان ارغواني رنگ شده بود، برخي ها كه تاب و تحمل فشار جمعيت را نداشتند براي ديدن رهبرشان به بلندي‌هاي اطراف خيابان متوسل شده‌ بودند و مادراني كه عكس شهيد خود را به آغوش كشيده‌ بودند و با دلي مالامال از محبت ولي‌امر به زحمت خود را بر نوك پنجه‌هاي پا نگه داشته بودند تا نگاهشان به نگاهي دوخته شود كه سال‌هاست تنها از قاب تلويزيون آن را به نظاره نشسته‌ بودند. سيل جمعيت شهروندان كرمانشاهي با در دست داشتن پلاكاردهايي با نوشته‌هاي “جانم فداي رهبر”، “اي جوانان حيدري بايد شدن، جان فداي رهبري بايد شدن”، “خاك پاي رهبرم توتياي چشم ما” و “هاتي خوش هاتي” براي ديدار مولا و مقتدايشان لحظه‌ شماري مي‌كردند. لحظه‌هاي انتظار براي ديدار مقام معظم رهبري به سختي سپري مي‌شد، صداي تپش‌هاي قلب مردم را قابل شنيدن بود كه سرانجام اين انتظار ۲۳ ساله به پايان رسيد و خودرو حامل رهبر فرزانه انقلاب و برخي همراهانشان در ميان سيل جمعيت مشاهده شد و مردم مشتاق فريادهاي “اي رهبر آزاده آماده‌ايم آماده”، “صل علي محمد، نايب مهدي آمد” سر مي‌دادند. ماموران در دو طرف خيابان ايستاده ‌بودند و سعي داشتند نظم را در ميان استقبال‌كنندگان برقرار كنند اما خروش جمعيت مردمي عاشق و ولايت مدار بيش از اينها بود و مردم خود را به خودرو حامل رهبر فرزانه انقلاب رساندند و آنچه كه در وجودشان كه حاكي از عشق و ارادت و ادب بود را فرياد زدند و به مولايشان خوش آمد گفتند. تصوير رهبر معظم انقلاب اسلامي در دستان مردم بالاتر از هر چيزي به چشم مي‌خورد‌ و ابراز عشق به ولايت‌ در نگاه همه آنها موج مي‌زد، هركسي سعي داشت خود را به خودرو رهبري رسانده و از نزديكترين فاصله ممكن عشق و ارادتش را به حضرتش نشان دهد. پس از آن و در ورزشگاه آزادي، ديگر جايي براي سيل مشتاقان رهبري نداشت،‌ همه منتظر استماع سخنان معظم له بودند و كودكاني كه بر دوش پدران خود با افتخار و غروري پاك بر ديگران فخر‌فروشي مي‌كردند، آناني كه شايد هنور هم در باورشان نمي‌گنجيد اين همان آقايي است كه در كتاب‌هاي درسي كنار تصوير امام خميني (ره) بر تمثال مباركش بوسه مي‌زدند و الفباي درس زندگي و ولايت دوستي خود را نزد پدر و مادرشان پس مي‌دادند. همه فرياد‌ها جز عشق به رهبري چيزي ديگر را نشان نمي‌داد، حضور نوجواناني با سر‌بند “خامنه‌اي امام، مرجع عالي‌مقام” در بين ديگران مشهود بود و همه منتظر آغاز سخنان رهبرشان بودند. سخنان آقا در جمع مردم كرمانشاه آغاز مي شود: بسيار خرسندم و خداي متعال را شاكرم كه اين توفيق را امروز - اگر چه ديرهنگام - به اين بنده حقير داد كه در جمع شما مردم عزيز و وفادار و مؤمن كرمانشاه حضور پيدا كنم، اگر ديدار از شهر شما و استان شما تاخير افتاد، اين از اهميت اين استان و مردم عزيز آن نمي كاهد، اين استان از لحاظ جايگاه انساني و جايگاه طبيعي و جايگاه جغرافيايي، يكي از استان هاي ممتاز كشور عزيز و پهناور ماست. ... و مردم كرمانشاه، ايران و بلكه تمام امت هاي اسلامي، خصوصيات استان كرمانشاه و مردمان غيرتمندش را از زبان ولي امرشان دارند مي شنوند و چه شيرين و غرور انگيز است كه رهبر و ولي امرت، تو را اين گونه به جهان معرفي كند: برخي از خصوصيات مثبت، بين مردم سرتاسر كشور مشترك است؛ ولي بعضي از خصوصيات در برخي از استان ها برجسته‌تر و پررنگ‌تر است، مردم كرمانشاه را از ديرباز به جوانمردي، سلحشوري، وفاداري و مهرباني شناختيم؛ مردمي غريب‌ نواز، مردمي مهمان‌ نواز و به طور خلاصه، داراي صفات نيكِ پهلواني. اين جزو خصوصياتي است كه در كرمانشاه مي درخشد؛ از دور و نزديك، همه اين را مي دانند و احساس مي كنند. ... و در پايان، عزيز جان ملت ايران، مردمان سرزمينش را اين گونه دعا مي كند: پروردگارا به محمد و آل محمد، توفيقات خودت را بر ملت ايران و بر مسوولان كشور نازل كن، پروردگارا آنچنان كه به بندگان خالص خود وعده فرموده‌اي كه به آنها نصرت خواهي داد، به ملت ايران نصرت كامل عنايت كن، پروردگارا رحمت خود، لطف خود، فضل خود را بر مردم اين شهر، بر مردم اين استان، بر اين دل هاي پاك و بافتوّت نازل بفرما، پروردگارا جوانان ما را دستگيري كن، پروردگارا ما را جزو كساني قرار بده كه در قرآن فرمودي: يحبّهم و يحبّونه. پروردگارا قلب مقدس ولي‌عصر را از ما راضي و خشنود بفرما. و دعاي خالصانه مردم كرمانشاه به نمايندگي از ملت سرافراز ايران، براي رهبرشان اين بود كه خداوند، نهضت آزادي بخش امام (ره) را محافظت و شما را تا انقلاب مهدي (عج) برايمان نگه دارد. آقاجان، آن روزها چه افتخاري نصيبمان شده بود كه چند روزي ميزبان شما بوديم و چقدر دلهامان براي آن روزهاي شيرين تنگ شده، روزهايي كه زخم هاي دل مردم كه ناشي از هشت سال شنيدن صداي آژير قرمز و توپ و تانك و موشك باران و گلوله و ضجه هاي مادران داغدار و پدران قامت خميده بود، التيام يافت. رهبرا، عطر حضور شما در تك تك كوچه هاي شهر هنوز هم به مشام مي رسد و تاريخ كهن كرمانشاهان تك تك آن لحظات شيرين را به ذهن خود سپرده و تا ابديت در دل و جان خود نگاه خواهد داشت. دعايمان سلامتي شماست و آرزويمان، ديدار مجدد شما...