مادربزرگم خاطره ای داشت که هرازچندگاهی آن را برای ما تکرار میکرد وآن ماجرای فرستاده شدنش توسط پدربزرگ به خانه پدری برای اجرای حکم طلاق بود واین خاطره ، مادربزرگ را بعد از گذشت این همه سال و حتی بعد از مرگ پدربزرگ می آزرد.
ماجرا از این قرار بود که مادربزرگ از حواس پرتی که بچه های قد ونیم قدش پیش آوردند ، فراموش میکند گالشهایش را از جلوی در بردارد و مهمانان پدربزرگ از روی گالشهای زنانه او رد شده ووارد مهمانخانه میشوند ، واین مسئله چنان به رگ غیرت پدربزرگ که در آن زمان یلی برای خود بود ، برمی خورد که مادربزرگ را ، به خانه پدریش برمیگرداند.
آن ماجرا با وساطت ریش سفیدان فامیل به خیر میگذرد وشنیدن این ماجرا برای نسلهای امروز حیرت آور و حتی باور نکردنی است ولی این ماجرا و ماجراهایی از این دست حقیقت دارد و با کمرنگ شدن تعصبات ناباورانه به نظر میرسد.
حالا ماجرا از کجا شروع شد:
اجرای فرمان کشف حجاب به دستور رضاشاه
رضا شاه به همراه ملکه پهلوی و دختران خود که برای نخستین بار چادر به سر نداشتند به دانشسرای دختران میروند و در آن گردهمایی سخنرانی میکند واین یعنی افتتاح کشف حجاب.
كشف حجاب در «ساعت 3 بعد از ظهر روز 17 دي ماه 1314 افتتاح شد و موكب اعليحضرت همايون شاهنشاهي و موكب علياحضرت ملكة پهلوي و والاحضرت شاهدخت براي افتتاح آن در دانشسراي مقدماتي و زمان اعطاي دانشنامههاي محصلان طب و قابلگي به عمارت جديد دانشسراي مقدماتي نزول اجلال فرمودند. حضور علياحضرت ملكه پهلوي و والاحضرتين شاهدخت در مراسم افتتاح فصل تازهاي در تاريخ جديد ايران و مرحله نويني در دوره حيات اجتماعي كشور ما شد و اين اقدام شاهانه نمونة روشنی است از نيت بلند و علوّ قدر اعليحضرت همايون شاهنشاهي در ايجاد تساوي مقام زن و مرد و رفع حجاب و نشر علم و معرفت و سرمشق عملي است براي كساني كه ساليان دراز آرزومند چنين روز فرخندهاي بودهاند و اينك آرزوي خود را با اين اقدام شاهانه برآورده ميبينند.
علياصغر حكمت گزارشگر عبارات فوق است. گزارش ماجراي روزي كه بعدها به بهانه آن هر ساله رژيم پهلوي در آن روز جشني تحميلي بسان ساير جشنهايش با عنوان جشن آزادي زنان برپا ميكرد. چه اينكه در آن روز رضاخان و همسرش تاجالملوك و دو دخترش شمس و اشرف براي انجام مراسم فارغالتحصيلي در دانشسراي مقدماتي، بدون حجاب حاضر شدند.
اگر چه ماجراي كشف حجاب داراي تاريخچهاي ديرين بود و اين حركت رضاخان در واقع اجراي صحنهاي از اين نمايش طولاني بود و در واقع اين حركت ادامه و حلقهاي از حلقههاي يك توطئه حساب شده بود كه از مدتها قبل توسط استعمارگران طراحي و به مورد اجرا گذاشته شد .
تهاجم فرهنگي یا به تعبیر رهبری شبیخون فرهنگی عليه ملّت مشخصاً از دوران رضاخان شروع شد ، فردی نادان که به یکباره آمد وچیزی را عوض کرد که بر روی شاهرگ حیاتی این ملت نشسته بود و حالا شاهد پیامدهای این تهاجم وهمکاری با مهاجمان هستیم وروز به روز هم اگر دست به کار نشویم ، همین ته مانده ها ....هم رخت بر خواهد بست.
از نمود بد حجابی ها و حضور بد حجابان در همایشهای حجاب و عفاف در کشور گرفته تا آلوده شدن فضاهای معنوی به این معضل ، همچنین بی حجابی ها در موقعیتها و مکانها توسط افراد شناخته شده و مردم عادی برای شکستن تابوها و ارزشها کافی است تا کم کم فرهنگ برهنگی غرب ، چیزی که امروز به سرعت در حال منتشر شدن در جهان توسط بی بندو باران است به کشور اسلامی ما راه باز کند ، چیزی که اکنون نیز در قالب پارتی های آنچنانی ، استخرهای مختلط ، مهمانی های همجنسگرایان و بسیاری از مسائل دیگر به صورت پنهانی برگزار میشود و تنها حضور نیروهای امنیتی وانتظامی ضامن گسترش نیافتن آن است.
ابزار تهاجم هرچه که هست از رسانه گرفته تا حربه هایی که به ارزشها ضربه میزند ، تلاشهای دغدغه مندان مسئله حجاب و عفت عمومی در جامعه لااقل از دوری و شکاف افتادن بیشتر بین مردم و فرهنگ اصیل اسلامی وسنتها جلوگیری میکند.
اگر ما داشته ها و دستاوردهای انقلابی خود را که به مدد تلاشها و نثار خون هزاران شهید بدست آمده است ، از دست دهیم باید شاهد خیلی از مسائل دیگر که ارمغان فرهنگ غرب است باشیم .
حربه دشمن برای عوض کردن جای ارزشهای انقلابی ، با ضد ارزشها شروع شده و برای همین است که امر به معروف نمودن های ما راه به جایی نمیبرد و آمران ما از خاطیان کتک میخورند.
چیزی که امروز نمایش داده میشود از دست و پاگیر بودن حجاب برای پیشرفت ، اگر مهار نشود ، فردا باید نگران محجبه های جامعه خود از صدمه های شبیخون مهاجمان فرهنگی باشیم.
نگاهی به گوشه ای از وضعیت تمسخر حجاب ، شکستن تابوها و رسوخ فرهنگ غرب در کشور توسط افراد مشهور و برخی از مردم بیندازیم ذره ای از وخامت اوضاع نمایش داده میشود و اگر نجنبیم ، دیری نخواهد گذشت که با دنیای برهنگی غرب مأنوس خواهیم بود.