ه گزارش خبرنگار گروه فرهنگی شبکه اطلاعرسانی «مرصاد»؛ وحدت حوزه و دانشگاه بهعنوان یکی از ضرورتهای اساسی پیشرفت فکری و فرهنگی جامعه اسلامی، نقش مهمی در پیوند علم، دین و نیازهای روز جامعه ایفا میکند. همافزایی این دو نهاد علمی میتواند زمینهساز تربیت نسلی آگاه، متعهد و مسئولیتپذیر باشد که دانش را در مسیر تعالی انسانی و حل مسائل اجتماعی به کار میگیرد.
۲۷ آذرماه، سالروز شهادت آیتالله دکتر محمد مفتح، فرصتی ارزشمند برای بازخوانی این اندیشه راهبردی است؛ اندیشهای که این روحانی اندیشمند با تلاش و مجاهدت علمی خود آن را دنبال کرد. نامگذاری این روز به عنوان «روز وحدت حوزه و دانشگاه» یادآور ضرورت تداوم مسیر گفتگو، تعامل و همافزایی میان این دو نهاد تأثیرگذار در ساخت آینده جامعه اسلامی است.
وحدت حوزه و دانشگاه یک فرآیند دوطرفه است
فریبرز پیرو در گفتگو با خبرنگار گروه فرهنگی شبکه اطلاعرسانی «مرصاد»؛ ضمن گرامیداشت ۲۷ آذرماه، اظهار داشت: نامگذاری این روز به تلاشها و مجاهدتهای شهید آیتالله دکتر محمد مفتح بازمیگردد؛ شخصیتی که نقش برجستهای در شکلگیری و تقویت پیوند میان حوزههای علمیه و دانشگاهها ایفا کرد.
وی افزود: در سال ۱۳۵۷ و در سالگرد شهادت مرحوم مصطفی خمینی (ره)، شهید مفتح نخستین همایش رسمی وحدت حوزه و دانشگاه را در دانشکده الهیات دانشگاه تهران برگزار کرد. یک سال بعد، ایشان در ۲۷ آذر ۱۳۵۸ به شهادت رسید و با تدبیر حضرت امام خمینی (ره)، به پاس تلاشهای مؤثر این شهید بزرگوار، این روز به عنوان «روز وحدت حوزه و دانشگاه» نامگذاری شد.
مسئول سازمان بسیج اساتید استان کرمانشاه گفت: وقتی از وحدت سخن میگوییم، باید به این باور برسیم که جامعه برای بقا و پویایی خود نیازمند انسجام اجتماعی است. این انسجام از طریق تعامل و همکاری سازنده نهادهای اجتماعی شکل میگیرد. در این میان، وحدت میان نخبگان و بهویژه دو نهاد علمی و معرفتیِ حوزه و دانشگاه، اهمیتی دوچندان دارد؛ چرا که تأثیر مستقیم آن بر پیوستگی یا گسست اجتماعی غیرقابل انکار است.
وی خاطرنشان کرد: از این منظر، تدبیر حضرت امام خمینی (ره) برای وحدت حوزه و دانشگاه، صرفاً یک تصمیم نمادین نبود، بلکه راهبردی عمیق برای انسجامبخشی به جامعه به شمار میرفت. وحدت حوزه و دانشگاه نه یک شعار سیاسی است و نه یک دستور کار اداری محدود به همایشهای سالانه؛ بلکه پروژهای حیاتی و تمدنی است که هدف آن همافزایی میان دو منبع اصلی تولید معنا در جامعه ایرانی، یعنی علم و دین، است.
پیرو تصریح کرد: هرچه این دو نهاد همافزاتر عمل کنند، نتیجه آن تقویت انسجام اجتماعی و فرهنگی خواهد بود. این وحدت، نوعی همنشینی سازنده است که هم سرمایه معرفتی و هم سرمایه فرهنگی جامعه را ارتقا میدهد. منظور از وحدت، صرفاً تعامل فردی میان اساتید و طلاب نیست؛ بلکه سخن از بنیانی برای هویت علمی بومی و مستقل در جامعه معاصر است که میتواند آثار مثبت و ماندگاری برای جامعه ایرانی ـ اسلامی به همراه داشته باشد.
وی افزود: ایده وحدت حوزه و دانشگاه ریشه در یک تجربه تاریخی دارد. در حدود دو قرن گذشته، از عصر مشروطه تا پیش از انقلاب اسلامی، شکافهایی میان نخبگان دینی و دانشگاهی وجود داشت. گاه این دو نهاد در تعارض و گاه در تعامل بودند، اما نتیجه این گسستها، بروز دوگانگیهای هویتی و فرهنگی در جامعه بود.
پیرو گفت: در دوران قاجار و پهلوی، اجرای الگوهای وارداتی بدون پیوند با هویت دینی و فرهنگی جامعه، این شکاف را عمیقتر کرد. اما انقلاب اسلامی با تلفیق هویت دینی و علمی، بستری فراهم ساخت تا حوزه و دانشگاه در عین استقلال، در یک مسیر و با یک هدف مشترک حرکت کنند و نقش مشروعیتبخش تمدنی خود را ایفا نمایند.
مسئول سازمان بسیج اساتید استان کرمانشاه افزود: اگر این دو نهاد از یکدیگر جدا بمانند، جامعه دچار سردرگمی هویتی و گسیختگی فرهنگی خواهد شد. از این رو، وحدت حوزه و دانشگاه شرط توازن عقلانی و معنوی جامعه ایرانی است. انتظار میرود ثمره این وحدت، تولید اندیشههایی باشد که هم عالمانه و هم انسانسازانه باشند.
وی گفت: این همافزایی میتواند به شکلگیری نخبگانی یکپارچه بینجامد و زمینهساز تولید علوم انسانی اسلامی و دانشی متعهد شود که توان پاسخگویی به مسائل، نیازها و اقتضائات بومی جامعه را داشته باشد. چنین حرکتی مسیر جامعه را به سوی آیندهای روشنتر و مطمئنتر هدایت خواهد کرد.
پیرو بیان کرد: در نهایت، وحدت حوزه و دانشگاه یک فرآیند دوطرفه است؛ هم حوزه و هم دانشگاه با تأثیرگذاری متقابل، میتوانند به پرسشها، ابهامها و حتی سوءتفاهمهای عصر مدرن و دنیای فناوریهای نوین پاسخ دهند و نقش مؤثری در هدایت فکری و فرهنگی جامعه ایفا کنند.

وحدت حوزه و دانشگاه لازمه پیشرفت کشور
مصطفی کریمی در گفتگو با خبرنگار گروه فرهنگی شبکه اطلاعرسانی «مرصاد»؛ اظهار داشت: ۲۷ آذر، روز وحدت حوزه و دانشگاه، یادآور شهادت آیتالله دکتر محمد مفتح در سال ۱۳۵۸ است؛ عالمی مجاهد که با ایجاد پل ارتباطی میان حوزههای علمیه و مراکز دانشگاهی، نقش مهمی در ترویج همافزایی علم و دین ایفا کرد.
وی افزود: اندیشه امام خمینی (ره) در نامگذاری این روز، نشاندهنده نگاه عمیق ایشان به ضرورت حرکت همزمان علم و ایمان برای ساخت جامعهای اسلامی، پیشرفته و مستقل است؛ چنانکه امام راحل وحدت حوزه و دانشگاه را لازمه پیشرفت واقعی کشور میدانستند.
به گفته مسئول بنیاد نخبگان شهرستان کرمانشاه، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، توطئههای استعماری موجب جدایی این دو نهاد علمی شده بود، بهگونهای که حوزههای علمیه و دانشگاهها از یکدیگر بیگانه بودند، اما انقلاب اسلامی این شکاف تاریخی را از میان برداشت.
وی با اشاره به شخصیت شهید مفتح تصریح کرد: این شهید والامقام با تحصیلات عالی در فلسفه و فقه و تدریس در دانشکده الهیات دانشگاه تهران، نماد عالم دینی آگاه به مسائل روز بود که با فعالیتهای فرهنگی و سیاسی، نقش مؤثری در هدایت فکری دانشجویان ایفا کرد.
کریمی ادامه داد: وحدت حوزه و دانشگاه، زمینهساز تولید علم دینی و بومی است؛ حوزه با عمقبخشی معرفتی و دانشگاه با ارائه ابزارهای نوین علمی، میتوانند در کنار هم راهحلهای کارآمد برای مسائل جامعه ارائه دهند.
وی افزود: این پیوند در بعد فرهنگی و ادبی نیز اهمیت فراوانی دارد و همانگونه که در آثار بزرگان ادب فارسی همچون حافظ و سعدی شاهد تلفیق علم و عرفان هستیم، میتواند فرهنگ اصیل ایرانی ـ اسلامی را احیا کرده و نسل جوان را از سردرگمی و پوچی نجات دهد.
به گفته کریمی، در شرایط کنونی و در مواجهه با جنگ شناختی دشمن، وحدت حوزه و دانشگاه بهعنوان سدی مستحکم در برابر پروژههای بیهویتسازی و تضعیف باورهای دینی نسل جوان عمل میکند.
وی با اشاره به تأکیدات رهبر معظم انقلاب خاطرنشان کرد: تحقق تمدن نوین اسلامی بدون همافزایی این دو نهاد علمی امکانپذیر نیست و پیشرفت مادی زمانی ارزشمند است که با معنویت و اخلاق همراه باشد.
کریمی با بیان اینکه طلاب و دانشجویان پیشگامان این مسیر هستند، گفت: تبادل علمی، ایجاد شبکههای پژوهشی مشترک و همکاریهای فرهنگی و اجتماعی، از مهمترین وظایف مشترک حوزه و دانشگاه برای تحقق این وحدت ماندگار است.

حوزه و دانشگاه باید رقابت مثبت داشته باشند
عینالله یعقوبزاده در گفتگو با خبرنگار گروه فرهنگی شبکه اطلاعرسانی «مرصاد»؛ اظهار داشت: پیش از ورود به بحث وحدت حوزه و دانشگاه، لازم است به تفاوت ماهوی علوم این دو نهاد علمی توجه شود. علوم دانشگاهی طیف گستردهای از علوم تجربی، علوم انسانی، هنر و رشتههای فنی را دربرمیگیرد، در حالی که علوم حوزوی عمدتاً علومی هستند که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم با دین ارتباط دارند. حتی در حوزه، علومی مانند تاریخ، فلسفه، روانشناسی اسلامی و تاریخ اسلام تدریس میشود که اگرچه ذاتاً دینی نیستند، اما پیوند جدی با دین دارند و از همین رو در حوزه مورد توجه قرار گرفتهاند.
وی با اشاره به گذشته علمی جهان اسلام افزود: در دورههایی، مرز روشنی میان علوم حوزوی و دانشگاهی وجود نداشت و بسیاری از علوم مانند ریاضیات، نجوم، طب، معماری و مهندسی در حوزهها تدریس میشد. بزرگانی همچون شیخ بهایی، خواجه نصیرالدین طوسی و ابنسینا نمونههایی از عالمانی بودند که در کنار علوم دینی، در علوم مختلف نیز تبحر داشتند. حتی ساختار نمادین آرامگاه ابنسینا با ۱۲ ستون، اشارهای به تعدد تخصصهای علمی او دارد.
به گفته این مدرس حوزه علمیه، با گسترش و تخصصیشدن علوم در طول زمان، این جامعیت بهتدریج از میان رفت. رشد دانش، نیاز به تمرکز و تخصص تماموقت را افزایش داد و حوزه علمیه بهصورت طبیعی بر فقه و علوم دینی متمرکز شد. امروزه حتی در درون حوزه نیز یک فرد ممکن است فقیه باشد اما مفسر یا متکلم نباشد، یا در فلسفه تخصص داشته باشد اما در حدیث نه. این وضعیت نشاندهنده پیچیدگی و توسعه علوم است، نه ضعف یا عقبماندگی.
یعقوبزاده تأکید کرد: وحدت حوزه و دانشگاه بههیچوجه به معنای دانشگاهیکردن حوزه یا حوزویکردن دانشگاه نیست. هر یک از این نهادها اقتضائات، روشها و مأموریتهای خاص خود را دارند. مشکل اصلی، وجود دو نگاه منفی و بدبینانه است؛ نگاهی که در بخشی از دانشگاه، حوزه را متحجر و ضد تحول میبیند و نگاهی که در بخشی از حوزه، دانشگاه را غربزده و بیاعتقاد میپندارد. این دو دیدگاه، نه اصیلاند و نه ریشه در فرهنگ اسلامی و سنت تاریخی ما دارند.
به باور وی، آنچه امام خمینی (ره) از وحدت حوزه و دانشگاه مدنظر داشت، زدودن همین بدبینیها و بهرهگیری متقابل از ظرفیتها بود. وحدت به معنای همفکری، دشمنشناسی مشترک و همکاری علمی برای حل مسائل جامعه است. حوزه و دانشگاه باید رقابت مثبت داشته باشند، نه رقابت منفی؛ مکمل یکدیگر باشند، نه در تقابل با هم.
یعقوبزاده وحدت واقعی را در راستای هدفی بزرگتر میداند: تمدنسازی نوین اسلامی. تمدن، حاصل تلاش یک فرد یا یک نهاد نیست، بلکه نتیجه همکاری همه اقشار جامعه است. حوزه و دانشگاه بهعنوان مغز متفکر جامعه، باید با تشکیل اتاقهای فکر مشترک، چالشها، تهدیدها و فرصتها را شناسایی کرده و برای آنها راهکار ارائه دهند؛ چه در برابر موانع داخلی و چه در برابر تهدیدهای بیرونی مانند استعمار نوین.
وی با اشاره به نقش شخصیتهایی چون شهید آیتالله مفتح، شهید مطهری و شهید باهنر بیان کرد: این بزرگان با حضور فعال در دانشگاه و ایجاد ارتباط میان حوزه و دانشگاه، زمینهساز این تفکر وحدتآفرین شدند. به تعبیر امام خمینی (ره)، اگر حوزه و دانشگاه یکدیگر را درست بفهمند، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. امروز نیز هر سوءتفاهمی که میان این دو وجود دارد، حاصل نبود درک متقابل است، نه تعارض واقعی در اهداف و آرمانها.
به گزارش شبکه اطلاعرسانی «مرصاد»؛ وحدت حوزه و دانشگاه بهعنوان یک ضرورت راهبردی و تمدنی، نقشی تعیینکننده در حفظ انسجام اجتماعی، توازن عقلانی و معنوی و شکلگیری هویت علمی بومی ایفا میکند.
این وحدت نه اقدامی نمادین و مقطعی، بلکه فرآیندی پویا و دوسویه است که با همافزایی علم و دین، زمینه تولید اندیشههای عمیق، متعهد و پاسخگو به نیازهای جامعه را فراهم میسازد و از بروز گسستهای هویتی و فرهنگی جلوگیری میکند؛ مسیری که میتواند جامعه را به سوی آیندهای منسجم، مستقل و تمدنساز هدایت کند.