پربازدیدترین ها

سرویس: تازه های خبر کد خبر: 19051 ۱۱:۴۶ - ۱۳۹۲/۰۳/۲۹

چرا آمریکایی‌ها در عملیات قُصیر سکوت کردند؟/ سوریۀ آینده شبیه کدام کشورهاست؟

چرا آمریکایی‌ها در عملیات قُصیر سکوت کردند؟/ سوریۀ آینده شبیه کدام کشورهاست؟
مدیرکل اسبق خاورمیانه وزارت خارجه از آخرین تحولات سوریه می‌گوید.
بحران فرسایشی شدۀ سوریه هرچند طی دو ماه اخیر با پیروزی‌هایی برای ارتش بشار اسد همراه بوده، اما در جبهۀ مخالف، ارتقاء توان مخالفین با جدیت بیشتری از سوی کشورهای مخالف بشار در حال پیگیری است. اینکه تحولات در کشورهای منطقه (اعم از ترکیه، ایران و اردن) بحران سوریه را به کدام سو سوق می‌دهد، پرسشی است که خبرگزاری خبرآنلاین در گفتگویی با قاسم محب علی، مدیرکل اسبق خاورمیانه وزارت خارجه آن را مورد بررسی قرار داده است. قاسم محب علیآیا می‌توان گفت که ناآرامی‌های ترکیه در حال حاضر چندان هم به ضرر کشورهای فرامنطقه‌ای نیست. چرا که آمریکا نمی‌خواهد هیچیک از کشورهای منطقۀ برندۀ بحران سوریه باشد؟ به یک معنا تأثیر تحولات ترکیه بر سوریه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟  اردوغان در ارتباط با سوریه سیاست تند و یکطرفه‌ای اتخاذ کرد. او بر این تصور بود که با سوار شدن بر اسب اهل سنت و اخوان المسلمین می‌تواند کشورش را به جهان عرب بازگرداند و موقعیت تاریخی ترکیه را در این منطقه احیا کند. طبیعتاً این مسئله مورد نگرانی بسیاری از نیروهای تأثیرگذار در بحران از جمله آمریکایی‌ها بود. بدون شک کسی مایل نیست که قدرتی در منطقه خارج از محدوده‌های تعیین شده، نفوذ خود را در همۀ کشورها گسترش دهد و سبب به هم خوردن توازن منطقه‌ای شود. اسراییلی‌ها و اروپایی‌ها حتما از این قضیه استقبال نمی‌کردند. شاید جالب باشد بدانید که در آغاز بحران سوریه و در ماههای اول فرانسه وارد نیز عمل شد و قضیۀ ارامنه را مطرح کرد. قاعدتاً اروپایی‌ها در آن زمان باید از ترکیه حمایت می‌کردند تا سیاستش را در سوریه با دست باز پیش ببرد، اما لابی ارامنه به مجلس فرانسه آمد و رابطه ترکیه با اروپای غربی را به هم زد. این مسئله نشان می‌دهد که اروپا نمی‌خواسته دست ترکیه باز باشد و فکر کند که این موقعیت را دارد که بتواند سیاست‌هایش را یکطرفه پیش ببرد. بله. این فرضیه درست است. آمریکایی‌ها می‌خواهند در بحران سوریه بالانسی برقرار شود که به نفع هیچیک از قدرتهای منطقه ای نباشد. در واقع توازن منطقه‌ای نباید به نفع یکی از قدرتهای واقع در آن از جمله ایران، عربستان، ترکیه و حتی اسراییل به هم بخورد. ایجاد منطقه پرواز ممنوع بر فراز خاک سوریه منتفی است، اما در عین حال تجهیز مخالفان با سرعت بیشتری در جریان است. با این حال گفته می‌شود دولت نیز به موفقیت‌های نظامی زیادی دست یافته است. اگر قرار باشد روند بحران به همین شکل ادامه یابد آیا می‌توان به برگزاری نشست ژنو 2 امیدوار بود؟  مسئله در حال حاضر همانگونه که بدان اشاره کردم برقراری بالانس و توازن میان دو طرف است. هر راه حلی منوط به اینست که توازنی برقرار شود که دو طرف احساس نکنند که می‌توانند از طریق میدانی طرف مقابل خود را از صحنه حذف کنند. به نظر می‌رسد که هم سیاست روسیه و هم آمریکا در این نقطه مشترک است که برای یافتن یک راه حل سیاسی نیاز است که در صحنۀ نظامی نیز نوعی توازن ایجاد شود. اگر دقت کرده باشید می‌بینید که در هنگامی که دولت مشغول عملیات قصیر بود، نزدیک به 2 هفته آمریکایی‌ها سکوت کردند. آنها می‌توانستند آن موقع با حملات برخورد کنند ولی سکوت کردند و زمانی که عملیات به پایان رسید، آمریکایی‌ها موضعی به نفع طرف مقابل گرفتند. آمریکا نمی‌خواهد که طرف مخالف حذف شود و از سویی نمی‌خواهد که طرف مقابل آن نیز به طور کامل پیروز باشد. به خصوص اینکه یک نگرانی وجود دارد و آن اینکه در هر دو طرف دو نیرو در میدان حضور دارند که آمریکایی‌ها خواستار آن نیستند که آنها بازی را در منطقه به هم بزنند: یکی جبهة النصره که القاعدۀ سوریه را نمایندگی می‌کند و دیگری حزب الله است که به اصطلاح از دید آمریکایی‌ها منشأ تهدید اصلی برای اسراییل و منافع آمریکا در منطقه است. بنابراین باید توازنی میان این دو نیرو برقرار شود که دو نیرو تصور نکنند که هرکدامشان پیروز قائله هستند. بسیاری از رسانه‌های خارجی روی کارآمدن رییس جمهور جدید ایران را فاز تازه ای در سیاست خارجی ایران در مسئله سوریه می‌دانند، آیا باید منتظر تغییرات مهمی در سیاست ایران در قبال سوریه بود؟  مسئله تغییر یک بحث است و دامنۀ تغییر بحث دیگری است. به نظر من تغییر از هم اکنون شروع شده است. در انتخابات ایران دو گفتمان رو در روی یکدیگر قرار گرفتند: گفتمانی که روحانی نمایندگی می‌کرد عبارت از این بود که مسئله را از طریق گفتگو، توافق، تعامل و براساس منافع ملی و خواسته‌هایمان پیش می بریم. گفتمان دیگر این بود که باید بایستیم، مقابله و برخورد کنیم و هیچ امتیازی ندهیم و براساس آنچه که مقاومت ایجاب می‌کند رفتار کنیم. این گفتمان در انتخابات ایران رأی نیاورد. در واقع از میان 7 کاندیداهای باقیمانده 6 کاندیداها از گفتمانی حمایت می‌کردند که گفتمان مقاومت نبود، بلکه گفتمان تعامل و همکاری با منطقه و جهان بود. بنابراین می‌توان گفت که این تغییر شروع شده است. اما اینکه دامنۀ تغییر تا چه اندازه باشد طبیعتآً بحثی است که به سازوکارهایی که در آینده به کار گرفته خواهد شد و همچنین همکاری دو طرف و همچنین دیپلماسی‌مان بستگی خواهد داشت. بنابراین می‌توان گفت که بحران سوریه با تغییرات صورت گرفته در شرف یکسره سازی است؟ نمی‌توان به طور کامل گفت که بحران در حال یکسره شدن است. آمریکایی‌ها در حال مدیریت بحران در سوریه هستند. آمریکایی ها تلاش می‌کنند که بحران سوریه را خودشان مدیریت کنند که البته از امکانات اروپایی‌ها، روسها، قدرتهای منطقه‌ای و حتی ایران بهره می‌گیرند. با در نظر گرفتن این مسئله که تغییرات مهمی در ایران در حال وقوع است و سیاست‌های متفاوتی در مقایسه با گذشته در راهست. پس مدلی که آمریکایی‌ها آن را برای سوریه مدنظر دارند، چگونه است؟ بحران در سوریه به طور کامل از بُعد داخلی خارج شده است و نیروهای داخلی دیگر قادر به حل و فصل بحران نیستند بلکه این قدرتهای بزرگ هستند که نهایتاٌ باید راه حلی برای بحران سوریه پیدا کنند. در این حالت نمی توان گفت که بحران در حال یکسره شدن است بلکه باید گفت که بحران در حال مدیریت شدن است تا به سمتی برود تا راه حلی سیاسی یافته شود. راه حل سیاسی مذکور باید چند ویژگی داشته باشد: *در سوریۀ آینده نیروهای افراطی که تهدید مستقیم برای امنیت اسراییل و منافع آمریکا باشند، در سوریه حاکم نباشند. *جریانات طائفی و مذهبی قدرت را به شکل یکطرفه به دست نگیرند بلکه سوریۀ آینده باید کشوری باشد مثلاً شبیه لبنان و یا عراق که توافقی طائفی در آن وجود دارد و در آن توافق همۀ طوائف و ادیان مختلف حضور دارند. در سوریه نیز باید چنین شکلی به وجود آید. *ساختار امنیتی و نظامی سوریه از هم نپاشد. چون اگر چنین اتفاقی بیفتد می‌تواند سومالی جدید و یا جنگ دائمی در این کشور به راه بیندازد و برای مدتهای مدیدی تداوم داشته باشد. موارد مذکور به آرامی در حال ایجاد شدن است. حال این مسئله می‌تواند در ژنو 2(در صورت برگزاری) پیش برود و در آن صورت دوباره بازیگران به صحنۀ میدانی بازگردند و توازن برقرار کنند تا اینکه به تدریج زمانی به وجود آید که برای اجرای موارد مذکور زمینه فراهم باشد. البته نمی‌توان زمان آن را پیش بینی کرد. از سویی باید توجه داشت که بحران در سوریه تنها تبعات داخلی ندارد. هرچه زمان بیشتری بگذرد، این مسئله می‌تواند بر سایر کشورها تأثیر منفی بگذارد؛ مثلاً شکاف‌ها را عراق، لبنان، ترکیه و اردن گسترش دهد. به نفع هیچ کشوری نیست که شکاف‌های قومی و مذهبی و طائفی جغرافیای سیاسی منطقه را تحت تأثیر خود قرار دهد و منطقه را با وضعیت بحرانی روبرو کند. خاورمیانه ویژگی‌هایی دارد: موقعیت ژئوپولتیک، نفت خیز بودن، واقع شدن در چهارراه عبور و مرور، قرار گرفتن در محل تقاطع تمدن‌ها و همسایۀ اروپا بودن از مهمترین ویژگی‌های خاورمیانه است و بیانگر این واقعیت است که خاورمیانه نمی‌تواند بحران‌ها را بیش از اندازه تحمل کند.