پربازدیدترین ها

سرویس: تازه های خبر کد خبر: 34945 ۱۷:۵۷ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۶

بمب خنده - 26 مرداد 1392

بمب خنده - 26 مرداد 1392

بمب خنده - 26 مرداد 1392

ﺷﺮﻛﺖ ﺟﯽ ﺍﻝ ﺍﯾﮑﺲ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻣﻴﻜﻨﻪ ﻛﻪ ﮔﻮشی ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺭﺍﺣﺖ ﺍﺯ ﺟﯿﺐ ﺩﺭﻣﻴﺎﺩ ؛ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻪ ﻣﺎ ﯾﻪ ﺷﻠﻮﺍﺭ ﮐُــﺮﺩﯼ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺗﺒﻠﺖ ﻣﯿﺬﺍﺭﯾﻢ ﺗﻮﺵ! ﺍﺧﯿﺮﺍ ﻟﭗ ﺗﺎﭘﻢ ﺗﻮﺵ ﺗﺴﺖ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﺑﺎﺯﻡ ﻣﺜﻞ ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ . . . شرایط جدید ازدواج : پراید داشته باشه تو افق ویلا داشته باشه به موقع محو شه و سرِ وقت ظاهر شه گوشیش راحت از جیب در بیاد . . . تـا حـالا کیـش رفتـین؟ تـاکسـیا ­شون همـه تـویـوتـان بی کـلاســـــا ! مـا تـو شـهرمـون همـه تـاکـسـیا پــــــرایـــــدن پــــــرایـــــــد ! . . . یارو میره پیش دکتر متخصص میبینه ویزیتش بیست هزار تومن شد! به دکتر میگه: اگه تخفیف میدی بگم کجام درد میکنه، وگرنه خودت بگرد پیداش کن! . . . جاتون خالی یه شب رفتم یه کبابی، تابلو بزرگ زده بود که: "۱۰۰٪ گوسفندی” بعد از خوردن کباب فهمیدم منظورش به من بوده، . . . مردم ایران دو دستَن: یه دسته فکر می کنن عکاسن و دسته دوم فکر می کنن مانکن ؛ مصیبت وقتیه که این دو دسته به هم میرسن . . . من تعجب میکنم،چرا قضیه ای که با دعوا حل میشه اینقدر در موردش حرف میزنن ؟ . . . مـا بـا خوردن یه رانی ۱۰ کالری بدست میاریم و برای خوردن دو تیکه ی آخر درون قوطی ۱۲ کالری مصرف میکنیم ! . . . . ﻭﻟﯽ ﺧﺪﺍﯾﯿﺶ ﺍﺳﺘﺮﺳﯽ ﮐﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺩﺍﺩﻥ ﺍﺳﮑﻨﺎﺱ ﭘﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺗﺎﮐﺴﯽ یا اتوبوس ﻫﺴﺖ، ﺩﺭ هیچ عملیات مافوق سری نیست ! . . . الان یکی زنگ زده میگه : چطوری پسره خوشتیپِ خوش اندامِ تو دل بروِ با نمکِ خواستنى ؟ نشونی هارو درست داد ، ولی شماره رو اشتباه گرفته بود … . . . از قلبم پرسیدم چرا شب ها خوابم نمیره قلبم جواب داد: چون بعد از ظهر خوابیدی به من هیچ ربطی نداره ! . . . یارو آخر عمری بچه هاشو جمع کرد براشون وصیت کنه، گفت فرزندانم با هم متحد باشین چون یک دست صدا نداره ؛ بعد بچه هاش همه بشکن زدن یارو ضایع شد آخر عمری . . . اگه پولدار بودم دیگه هیچ وقت نمیگفتم اگه پولدار بودم ! . . . یه چیز خَعلی باحال : از سنتون دو تا کم کنید ، حالا اگه عدد به دست اومده رو با دو جمع کنید به سنتون می رسین ! . . . یه چیزی شدید اذیتم میکنه : از دیشب دارم به این فکر میکنم اینایی که با پنبه سر میبرن، دقیقا با چاقو و سلاحهای سرد چیکار میکنن ؟ . . . غصه هیچوقت سراغ من نمیاد ، هیچوقت ؛ در واقع هیچوقت نرفته که بخواد بیاد ، الانم اینجاست … سلام کن به عمو ! . . . آغاز هر پایانی یعنی پایان هر آغاز، که انتهایش ابتدای شروع اول است در مسیر شروع آغاز بی پایان . . . لعنت ﺑﺮ ﻫﺮ چی ﻓﺎﺻﻠﻪ اس ﺗﻮ ﺩﻧﻴﺎ . . . ﭼﺮﺍ ﺍﺗﺎﻕ ﻣﻦ ﺑﺎﺱ ﺍﺯ ﻳﺨﭽﺎﻝ ﺍﻳﻨﻘﺪ ﺩﻭﺭ ﺑﺎﺷﻪ ﺁﺧﻪ ؟! آخه چرا . . . دقت کردین !؟ گل کلم در ترشی حکم پسته در اجیل رو داره ! . . . یکی از دشواریها زمان بچگیم این بوده که نمیدونستم خوشگل درسته یا خوشکل . . . داشتم از خونه میرفتم بیرون مامانم پرسید کجا ؟؟! گفتم بیرون ! برگشته میگه: خوب جای دیگه نریا ! . . . محاله ایرانی باشی و این جمله رو نشنیده باشی : "حوله کجاست ؟” . . . وقتی بارون میاد همه یاد عاشقی میفتن و رمانتیک میشن نمیدونم چرا من فقط یاد آهنگ بارو بارو بارونه هی میفتم ! . . . پروردگارا! گناهانِ ما را به ریال و کارهای نیکمان را به دلار محاسبه بفرما ! . . . مامانم اگه حوصلش سر بره یه پرتقال میگیره پوست میکنه و با چاقو هر تیکه از پوستشو به هزار تیکۀ کوچکتر تبدیل میکنه تا اینکه ما بریم نجاتش بدیم . . . .هیچ لذتی بالاتر از این نیست که دوتا تیکه از سرعت گیر کنده شده باشه و آدم بتونه دو تا چرخش ماشینشو از اونجا رد کنه . . . خدا نگذره از کسانی که: شیر حموم رو روی وضعیت دوش می‌بندن و از حموم خارج می‌شن! . . . ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﯾﻌﻨﯽ ! ﯾﻪ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﺎﻟﺸﺘﺖ ﺩﺭﺑﯿﺎﺭﯼ، ﻭﻟﯽ ﻫﯿﺸﮑﯽ ﻧﺒﺎﺷﻪ ﺑﮑﻨﯽ ﺗﻮ ﺩﻣﺎﻏﺶ . . . هر وقت تونستی با تقلب نمره خوب بگیری به خودتت افتخار کن ! و گرنه با خرخونی هر کسی می تونه ٢٠ بشه ! . . . تو مترو بشینی و تو اس ام اس بنویسی ((زیپِ طرف بازه)) حداقل ده نفر به زیپاشون نگاه میکنن ! . . . مامانم زنگ زده مغازه میگه داداشت اونجاس هنوز؟ میگم نه چن دقیقه پیش رفت میگه یعنی کلا رفت؟! گفتم نه هنوز نصفش اینجاست ! . . . اومدم یه آدم خیلی خوشتیپ رو بغل کنم خوردم به آیینه ! شانس آوردم نشکست ! . . . نان لواش چیست؟! به آلیاژی از پلاستیک و آرد می گویند که در دمای مخصوصی پخت می شوند ! . . . از این طرح هزاران لبخند که هیچی به ما نرسید حالا اگه یه طرح هزاران فحش بذاره من یه نفری همه رو برنده میشم ! . . . تا حالا دقت کردین تو فیلمای ایرانی تا یه چک به طرف میزنن فوری از دماغش خون میاد؟ . . . یه سری هم هستن هنوز رو ماشین ها میان می نویسن "لطفا مرا بشویید” اینا آخرین بازمانده های نسل دایناسورها هستن … . . . پیانو میزنم آروم میشم، ینى اگه میزدم آروم میشدم فى الواقع اگه داشتم و میزدم آروم میشدم در حقیقت اگه داشتم و بلد بودم و میزدم آروم میشدم ! . . . ﺧﯿﻠﯽ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ ﻧﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮐﻮﻩ ﮐﻨﺪﻩ ﺑﺎﺷﻢ ! ﻧﻪ ! ﯾﻪ ﺩﻩ ﺑﯿﺴﺖ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺍﯼ ﺩﺭﺱ ﺧﻮﻧﺪﻡ ! . . . منطق ریاضى: هر مساله اى که دیدى آسون داره حل میشه ؛ بدون راهِ حلت اشتباهه… . . . خیلی سعی کردم مث این فیلما دوتا بزنم تو گوش یکی، بعد یهو به خودش بیاد زندگیش عوض شه ! منتها هر وقت اولیو زدم دعوا شد ! . . . یه موقعی توی مراسم عقد سکه هدیه میدادن بعد شد نیم سکه، بعد ربع سکه ! بعد این سکه‌های یک گرمی و نیم گرمی «پارسیان» و این چیزا اومد … عنقریب روزی فرا میرسه که به عروس و داماد فقط بتونیم بگیم " آفرین ” ! . . . از لقمان پرسیدن فندک دارى ؟ گفت از بى ادبان … گفتند نه !!! پرسیدیم فندک داری ؟ لقمان ناراحت شد زد تو گوش یارو … اونم یه دونه زد تو گوش لقمان ! خلاصه دعوا بالا گرفت ؛ لقمان الان تو کلانتریه !