بازی دراز 1404/ماجرای خواستگاری از زبان امام علی عليه السلام
روزی خدمتکارم از من پرسيد: آيا از خواستگاری فاطمه خبر داری ؟
گفتم :نه . (1)
گفت : کسانی وی را از پدرش خواسته اند. اما از تو تعجب است که پا پيش نمی گذاری وفاطمه را از رسول خدا(ص ) نمی خواهی ؟
گفتم : من چيزی ندارم که با آن تشکيل خانواده دهم .
گفت : اگر تو نزد رسول خدا(ص ) شوی (من مطمئنم که ) فاطمه را به تو تزويج خواهدکرد.
به خدا سوگند, آن کنيز, چندان در گوش من خواند تا جرات اقدام را در من پديد آورد.ومرا وادار ساخت که نزد رسول خدا(ص ) بروم . (2)
هنگامی که برای خواستگاری فاطمه رفتم , مجذوب حشمت وحرمت رسول خداشدم وخاموش در برابر او نشستم , بخدا قسم , کلمه ای بر زبانم جاری نشد.
رسول خدا(ص ) که چنين ديد پرسيد: چه می خواهی ؟ آيا حاجتی داری ؟
مـن هـمـچنان خاموش ماندم وچيزی نگفتم . دوباره پرسيد, ومن باز ساکت بودم .
تااينکه برای بار سوم گفت : شايد برای خواستگاری فاطمه آمده ای ؟
گفتم : آری ,
فرمود: آيا چيزی داری که آن را کابين زهرا سازی ؟
گفتم : نه , يا رسول اللّه .
فرمود: زرهی را که به تو داده بودم , چه کردی ؟
گفتم : دارم , اما چندان ارزشی ندارد وبيش از چهار صد درهم بها ندارد.
فرمود: همان را کابين فاطمه قرار بده وبهايش را نزد من بفرست .(3)
مـن بـرخـاستم وزره را فروختم وپول آن را به خدمت آوردم ودر دامنش ريختم .حضرت از من نـپرسيد که چند درهم است ومن نيز چيزی نگفتم . سپس بلال را صدازد ومشتی از آن درهمها را بـه او داد وفـرمـود: بـا ايـن پول برای فاطمه عطريات تهيه کن .
بعد با هر دو دست خود مشتی را برگرفت وبه ابوبکر داد وفرمود: از لباس واثاث منزل آنچه مورد نياز است خريداری کن .
عمار ياسر وتـنـی چـنـد از اصـحـاب را هـم هـمـراه او روانه کرد. آنها وارد بازار شدند وهر يک که چيزی را مـی پسنديد وضروری می دانست , به ابوبکر نشان می داد وبا موافقت او می خريد.
از چيزهايی که آن روزخريدند: پـيـراهـنـی به بهای هفت درهم وچارقدی به چهار درهم , قطيفه مشکی بافت خيبر,تخت خوابی بافته از برگ خرما. دو تشک که از کتان مصری رويه شده بود که يکی رااز ليف خرما وديگری را از پـشم گوسفند پرکرده بودند. چهار بالش از چرم طائف که از علف اذخر (گياه مخصوصی است در مکه ) پر شده بود. وپرده ای پشمين ويک قطعه حصير, بافت هجر (مرکز بحرين آن روز) وآسياب دسـتـی وکـاسـه ای برای دوشيدن شير ومشکی برای آب وابريقی قير اندود. وسبويی بزرگ وسبز رنگ وتعدادی کوزه گلی . اشياء خريداری شده را نزد رسول خدا(ص ) آوردند.
حضرت همين طور که جهازدخترش را می ديد وآنها را بررسی و ورنداز می نمود گفت : خدا به اهل بيت برکت دهد. (4)
پی نوشت 1- در باب تزويج آن حضرت روايات ديگری هم وارد شده , مراجعه شود.
2- کشف الغمه , ج 1, ص 357.
3- ذخائر العقبی , ص 27, کشف الغمه , ج 1, ص 358, بحار, ج 43, ص 136.
