شنیده بودیم که 10 ماه پیش ایلیا تنها دختر خانواده کرمی بر اثر حادثه ایی به داخل کانال آب سقوط می کند ، راستش از وضعیت ایلیا چندان خبر نداشتیم ، برای جویا شدن از حال او به همراه جمعی از دوستان و مسئولان به منظور عیددیدنی به سراغ او رفتیم، ولی وقتی ایلیا را دیدیم دیگر تحمل آن شرایط برایمان خیلی سخت شد ، از آن شادی کودکانه و خوشحالی پدر و مادرانه در آن خانه خبری نبود.
ایلیای 6 ساله به علت شدت جریان آب و برخورد با دیواره های کانال تمام اعضای بدن خود را از دست داده بود و از زندگی نباتی رنج می برد ، از طریق دستگاه نفس می کشد و به صورت مصنوعی از طریق لوله ای تغذیه می کند.
دیدن این صحنه هر دلی را رنجش می داد ، وقتی شنیدم که پدر کارگر ایلیا حتی یک لحظه حاضر نیست ایلیا را از خودش دور کند و در این مدت چند ماه به خاطر پرستاری از او بیکار شده است نمی دانستم چگونه محبت پدرانه را تفسیر کنم.
چقدر پدر ایلیا دوست داشت همچون پدرهای دیگر دستان کوچک ایلیا را می گرفت و به شکرانه عیدی دیگر او را به گردش و خرید می برد ، نمی دانم پدر با دیدن ایلیا که 10 ماه است بر بستر بیماری بی حرکت افتاده است چگونه با آرزوهایش به سر می برد؟
خدا می داند در نگاههای پر از اشک پدر به دخترش چه تفسیرهایی وجود دارد و چه رازها و حرفهای نگفته ایی.
10 ماه است که پدر و هست و دخترش ایلیا
10 ماه است که مادر هست و شمردن نفس های ایلیا
10 ماه است که برادر 3 ساله است و جسم بی حرکت خواهرش ایلیا
10 ماه است که مردمان شهرم بی خبر از حال ایلیا
ای کاش مسئولان بیشتر به کار خود نظارت داشته باشند و با دقت بیشتری به انجام وظایف خود بپردازند ، چرا که بودن سرپوش در نقاط حساس اینگونه کانالها زندگی ایلیا و امثال ایلیا را اینگونه نمی کرد و امروز ایلیا می توانست در کنار همکلاسی هایش به مرور خاطرات تعطیلات عید می پرداخت ، نه با چشمانی خیره و بی حرکت بر روی بستری که نمی دانم چقدر می شود به بازگشت او به زندگی امیدوار بود.
در پایان لازم می دانم از خدمات و حس دلسوزی حسینی نماینده محترم مردم در مجلس ، قطره ایی شهردار شهر و دکتر قادری سرپرست شبکه بهداشت و درمان و مردانی مسئول هلال احمر تقدیر و تشکر داشته باشم.
سایت خبری تحلیلی بازی دراز1404 برای بازگشت سلامتی ایلیا و حضور همیشگی در بین خانواده اش دعا می کند.
